مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

خوزستان بار دیگر فرش راه بزرگ مردان مرد بود/ حال خوش امروز هوای اهواز

تقویم را از یک ماه پیش ورق می‌زنی. 20 مردادماه را نگاه می‌کنی. سه‌شنبه و یک روز وسط هفته است. وقت مناسبی است برای خیلی کارها. اما انگار دلت گیر است پیش آنانی که دل و جانشان گیر بوده است.

با نزدیک شدن به 20 مردادماه و گرم شدن روزهای گرم و خشن تابستان، دچار اضطراب می‌شوی که نکند هوای اهواز دوباره گرم، شرجی، یا خاکی و غبارآلود شود.

هفته اول و دوم مردادماه با روزهای گرم و شرجی بی‌سابقه‌ایی سپری شد. اما برایت مهم نیست که هوا چگونه است. مهم هوای دلت بود که آفتابی است و گرم از شوق رسیدن مهمانانی است که عمری از وطن دوره بوده‌اند.مهم هوای دلت است که هر روز سه‌شنبه را به یاد می‌آوری. تا اینکه امروز سه‌شنبه 20 مردادماه از راه رسید.

از روز قبل مسیرهای تشییع شهدا را در ذهنت مرور می‌کنی. مسیرهای منتهی به میدان شهدای اهواز را بازنگری می‌کنی. صبح می‌شود. هوا خوب است، خوب. باورت نمی‌شود.  

هوای اهواز امروز خوب  بود. در تقویم امروز تعطیل است اما دل مردم اهواز که تعطیل نبود. سرمست از حضور در مراسم تشییع 37 شهید غواص راهی حسینیه ثارالله اهواز شده بودند. مناطقی که پذیرای شهدا هستند، اما با صدایی که یادآور روزهای عملیات بود، حال و هوایی خاصی گرفته بود.

مداحی حاج صادق آهنگران، صدایی خوش برای همگان بود. همگانی که حتی اگر جنگ را به چشم خود ندیده بودند، نیز خوش بود. همگان آمده بودند. خیابانهای منتهی به حسینیه ثارالله شلوغ و پر از ازدحام جمعیتی بود که برای تشییع آمده بودند.

نماز صبح امروز با یاد شهدا در اهواز اقامه شد. مردم خود را برای رویدادی به بزرگی روح شهدا آماده کردند. رخت‌های عزا بر تن به استقبال شهدایی رفتند که با دستان بسته علم اسلام حضرت محمد(ص) را برافراشته نگاه داشتند.

شتابی در قدمهای مردم بود... به سوی فداشدگان در راه حق می شتافتند... کودکان با پدران و مادران به استقبال الگوهای همیشگی مردم آمده بودند تا از همین کودکی دفاع از دین، وطن و هویت را مشق کرده و بیاموزند... .

پرچم‌های یا حسین و یا ابوالفضل برافراشته بود... قامت‌ها به نماز آخر شهدا بسته شد... چشمها گریان بود... شهدا بر دستان مردم قرار گرفتند... همانانی که آرامش را با دستان بسته به ما هدیه دادند... همانانی که با پاکی دل جاودانه شدند.

نوحه‌خوان مرثیه‌سرایی می‌کرد به یاد سرور همه شهدای تاریخ بشریت... دستها بر سر و سینه می‌کوفت... شتابان می‌رفتند... به قول قدیمی‌ها سریع می‌روند دل از دنیا بریده‌اند... به جایگاه ابدی شان کنار دست سالارشان پرواز کردند...

با پرواز بالگردهای ارتش باردیگر حماسه شهدا پیش چشمان مردم نقش بست... دیگر هیچ هراسی از پروازها نمانده است. ذکر یا حسین و یا زهرا را بسیار می‌شنیدی... مادران منتظر به امید آنکه هر یک از این گمنامان فرزندشان باشد خود را به مراسم رسانده بودند... برای آرام شدن از مادر سرور شهیدان یاری می‌طلبیدند.

حال آنانی که آمده بودند خوب بود، به مانند حال خوب این روزهای اهواز. می دانیم که اگر امروز حال اهواز خوب است، به حرمت نام بلند و وجود نازنیتان است که خوب است.

خوزستان امروز بار دیگر به خود بالید که فرش راه بزرگان مردان مرد بوده است. گمنامی همان است که در ره عشق خود را به فراموشی سپاری.  و تا ابد به آنانکه گمنام و بی مزار همچون مادرشان زهرا مانند مدیونیم  … .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد