مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

وصیت نامه شهید والامقام غلام حسین زرگر طالبی؛

مرا شب به خاک بسپارید ...!  

بسم الله الرحمن الرحیم
کل نفس ذائقه الموت
... خواهر عزیز اگر میل به حفظ سلاحم داری چادرت را سلاحم بدان و حجابت را حفظ کن، مثل اینکه سلاح مرا برداشتی.
برادر و خواهر عزیزم مرا ببخشید که نتوانستم حق خواهر و برادری را به نحو احسن ادا کنم.
پدر و مادر و برادر و خواهر عزیز موقعی که می خواهید گریه کنید برای من گریه نکنید برای مظلومیت امام حسین ع گریه کنید. برای آن لحظه گریه کنید، که زینب به گودال قتل گاه آمد و تن برادر را بدون سر دید و لب بر رگهای بریده امام حسین ع گذاشت و شروع به بوسیدن کرد، برای آن لحظه گریه کنید که واقعاً مصیبت بزرگی است.
برادر و خواهران عزیز به عنوان یک برادر دینی کوچک امام را تنها نگذارید و این نعمت بزرگ را از دست ندهیم که فردا باید به این اشتباه افسوسﻫﺎ خورد. خدایا تو را هزاران شکر ﻣﻲکنیم که این نعمت بزرگ را نصیب ما فرمودی .
پدر و مادر عزیز اگر حال مرا موقع وصیت نوشتن ﻣﻲدیدید چقدر خوب بود، آن لحظه یکی از بزرگترین لحظات عمرم بود. می دانید چرا؟ داشتم به آنجایی نگاه ﻣﻲکردم که باید مدتها در آن به خواب ابدی فرو رفت و آن لحظه خیلی زیبا بود. بله پدر و مادر و خواهران و برادران عزیزم این را بدانید که روزی تمامی ما به آنجا بر ﻣﻲگردیم و سر به زیر خاک ﻣﻲبریم. مادر اگر تو رفاه و آسایش فرزندت را در آن دنیا ﻣﻲخواهی به جای گریه کردن برای من دعا کن که خدا از گناهان من بگذرد.
برادر و خواهر عزیز یک نصیحت کوچک به شما ﻣﻲکنم، هر چند که من ارزش آنرا ندارم که شما را نصیحت کنم، ﻣﻲخواهم بگویم که اگر یک وقت خدای نکرده از یاد خدا غافل شدید به یاد قبر بیفتید به یاد آن لحظهﺍی بیفتید که امام صادق ع در سجده های خود زار زار گریه ﻣﻲکرد. «ابکی لظلمت قبری، ابکی لظلمت احدی، ابکی لسؤال نکیر و منکر». گریه دارد ظلمت قبر، گریه دارد لحد، گریه دارد آن لحد تنگ، گریه دارد سئوال نکیر و منکر. برادر تو هم همان کار را بکن و خود را به یاد خدا بینداز و این را بدان که هر وقت تو را غرور گرفت به زمین نگاه کن و به نفس خود بقبولان که روزی به زیر این زمین بر ﻣﻲگردی. 


دیگر کاری ندارم فقط مقداری چیز برگردنم است، آنرا ﻣﻲخواهم ادا کنید، خیلی شرمنده هستم که این مسئولیت را بر گردن شما انداختم. چهار ماه نماز احتیاط، سه ماه آن شکسته است و ده روز روزه احتیاط و مقدار 30 ریال به برادر علی گلپور بدهکارم. دیگر شما را خسته نمی کنم، فقط برایم دعا کنید و این را بدانید که همیشه من چشم به راه شما هستم و همیشه بر در شهید آباد نگاه ﻣﻲکنم منتظر شما هستم.
اندکی روی بسوی گورستان نشین و آن سخن گویان خاموش را ببین

دو وصیت دارم که باید به آنها عمل شود: «اول مرا شب به خاک بسپارید تا شاید مورد شفاعت فاطمه زهرا علیه السلام قرار گیرم و وصیت دوم بعد از اتمام مراسم بر سر مزارم توسط یکی از برادران که مشخص شده است اذان بگویید تا شاید به واسطه همین اذان مورد رحمت خداوند قرار گیرم.» برایم دعا کنید که خدا مرا ببخشد. خداحافظ، التماس دعا.
غلامحسین زرگر طالبی
شنبه 1361/2/3 

 

ولادت: 1346 اهواز
عروج: ۱۲/۱۲/۱۳۶۲، طلائیه عملیات خیبر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد