مسجدحضرت ابوالفضل (علیه السلام) پایگاه امام خمینی(ره) اهواز-کوی انقلاب
بسم رب الشهداء و الصدیقین
السلام علیک یا امام عصر و الزمان (عج)
با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، به وبلاگ مسجدحضرت ابوالفضل (ع) - پایگاه امام خمینی (ره) اهواز خوش آمدید .لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وبلاگ ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و به ما در بهتر شدن کیفیت مطالب وبلاگ کمک کنید .
التماس دعا...
ادامه...
نظرسنجی
دوستان عزیز شما به وبلاگ (مسجدحضرت ابوالفضل(ع)کوی انقلاب اهواز)چه امتیازی می دهید؟
سالگرد شهادت شهید احمد علی سقاکهوازی
سالگرد شهادت شهید احمد علی سقاکهوازی را با ذکر صلوات گرامی میداریم. شهید احمد علی سقاکهوازی فرزند عبدالشعیب تاریخ تولد:...
سالگرد شهادت شهید احمد علی سقاکهوازی
سالگرد شهادت شهید احمد علی سقاکهوازی را با ذکر صلوات گرامی میداریم. شهید احمد علی سقاکهوازی فرزند عبدالشعیب تاریخ تولد:...
دو کلید طلایی پرواز شهید عباس دانشگر
امام على علیه السلام: لَیْسَ عَمَلٌ اَحَبَّ اِلَى الله عَزَّوَجَلَّ مِنَ الصَّلاةِ، فَلا یَشْغَلَنَّکُمْ عَنْ اَوقاتِها...
بصیرت، لازمه زندگی
در فراز و نشیب این دنیا، گاهی اوقات خوب و بد، با هم آمیخته می شوند و ما توانایی تشخیص این دو را از هم نداریم. غبار...
درگذشت پدر شهید علی تونی
به اطلاع کلیه عزیزان پایگاه امام خمینی مسجد حضرت ابوالفضل(ع) می رساند پدر بزرگوار بسیجی شهید علی تونی به دیدار حق...
حسین از کسانی بود که بلافاصله پس از زمان اعلام تشکیل ارتش بیست میلیونی توسط حضرت امام (ره) خود را به مسجد رساند و بسیجی شد .
زندگی سخت و پرمشقتی داشت و مادر عزیزش از همان ابتدا او را تقدیم اسلام و انقلاب کرده بود . با علاقه و عشق به خدمت در جنگ خود را به جهاد سازندگی و سنگرسازان بی سنگر ملحق نمود و برای رزمندگان اسلام در زیر آتش های سنگین متجاوزان سنگر و خاکریز ایجاد میکرد .
بین عزیزان جهادگر به سنگر ساز شجاع و بی واهمه شهرت یافت . با تعصب خاصی کارش را انجام می داد و بدون وقفه زحمت می کشید .
آنقدر مظلومانه رفت که هیچکس از نحوه شهادتش مطلع نشد و فقط لودر نیم سوخته اش را یافتند در حالیکه هیچ اثری از پیکر مطهرش نبود .
چون در خط مقدم بین دو خاکریز خودی و دشمن قرار گرفته بود و کسی متوجه هدف قرارگرفتن لودرش نشد .
هرسال در دهه محرم اولین کسی که التماس دعا داشت و دخیل آقا ابالفضل(ع) می شد مادر مظلومه اش بود که به عشق بازگشت حسین عزیزش زندگی میکرد و بیش از ایام دیگر دعا میکرد و می گریست .
چون آخرین بار حسین گمشده اش را از مسجد عازم جبهه نموده بود و این انس خاصی را نسبت به هیئت عزاداری و مسجد در دلش نشانده بود .
اما افسوس که نتوانست در دنیا عزیز مفقودالاثرش حسین گودرزی را در آغوش بگیرد و بالاخره دیدارشان در بهشت برین میسر گردید . همین چند سال پیش بود که مادر غمزده اش از دوری و هجران فرزند دلبندش دق کرد و رفت .
یادش بخیر و راهش پرتداوم باد ...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
حسین از کسانی بود که بلافاصله پس از زمان اعلام تشکیل ارتش بیست میلیونی توسط حضرت امام (ره) خود را به مسجد رساند و بسیجی شد .
زندگی سخت و پرمشقتی داشت و مادر عزیزش از همان ابتدا او را تقدیم اسلام و انقلاب کرده بود . با علاقه و عشق به خدمت در جنگ خود را به جهاد سازندگی و سنگرسازان بی سنگر ملحق نمود و برای رزمندگان اسلام در زیر آتش های سنگین متجاوزان سنگر و خاکریز ایجاد میکرد .
بین عزیزان جهادگر به سنگر ساز شجاع و بی واهمه شهرت یافت . با تعصب خاصی کارش را انجام می داد و بدون وقفه زحمت می کشید .
آنقدر مظلومانه رفت که هیچکس از نحوه شهادتش مطلع نشد و فقط لودر نیم سوخته اش را یافتند در حالیکه هیچ اثری از پیکر مطهرش نبود .
چون در خط مقدم بین دو خاکریز خودی و دشمن قرار گرفته بود و کسی متوجه هدف قرارگرفتن لودرش نشد .
هرسال در دهه محرم اولین کسی که التماس دعا داشت و دخیل آقا ابالفضل(ع) می شد مادر مظلومه اش بود که به عشق بازگشت حسین عزیزش زندگی میکرد و بیش از ایام دیگر دعا میکرد و می گریست .
چون آخرین بار حسین گمشده اش را از مسجد عازم جبهه نموده بود و این انس خاصی را نسبت به هیئت عزاداری و مسجد در دلش نشانده بود .
اما افسوس که نتوانست در دنیا عزیز مفقودالاثرش حسین گودرزی را در آغوش بگیرد و بالاخره دیدارشان در بهشت برین میسر گردید . همین چند سال پیش بود که مادر غمزده اش از دوری و هجران فرزند دلبندش دق کرد و رفت .
یادش بخیر و راهش پرتداوم باد ...