نتایج نپذیرفتن ولایت علی بن ابیطالب علیهالسلام
همانگونه که بر اساس روایات پذیرفتن ولایت امیرالمۆمنین علی علیه السّلام دارای ثمرات و نتایج بسیاری است که موجب سعادت انسان خواهد شد. در مقابل نپذیرفتن ولایت حضرت نیز دارای عواقب شوم در دنیا و آخرت است. در این مقاله تنها چند نمونه از نتایج، اما مهمترین نتایج پذیرا نبودن ولایت آمده است.
ابوبصیر از حضرت صادق علیه السّلام نقل کرد که در تفسیر آیه «فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ»؛ فرمود: اى گروهى که تکذیب کردید موقعى که امر پروردگار را در مورد ولایت علی و ائمه علیهم السّلام بعد از او به شما رساندم خواهید فهمید چه کسی در گمراهى آشکار است. چنین نازل گردید و در آیه «إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا» فرمود: اگر تغییر دهید جریان را و برگردید از آنچه مأموریت دارید «فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً»؛ خداوند به آنچه انجام مىدهید مطلع است.(1)
بی بصیرتی
عن ابن عبّاس فی قول اللّه تعالى: «و من أعرض عن ذکری فإنّ له معیشة ضنکا، و نحشره یوم القیامة أعمى»، أنّ من ترک ولایة علیّ أعماه اللّه و اصمّه.
جبرئیل بر پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله نازل شد و گفت اى محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: من هفت آسمان و آنچه در آنهاست آفریدم و هفت زمین و آنچه بر آنها است و جایى عظیمتر از رکن و مقام نیافریدم و اگر بندهاى در آنجا مرا بخواند از روزى که آسمانها و زمینها را آفریدم و منکر ولایت على مرا ملاقات کند او را به رو در سقر اندازم.(2)
از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرموده اند: خداوند، کسانى که ولایت علىّ بن أبى طالب علیه السّلام را قبول ندارند به افراد نابینا تشبیه نموده است.
زیرا گفتار پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بر آنها سنگین و دشوار مىآمد و نمىتوانستند به آن سخنان گوش فرا دهند.(3)
در روایاتی که در کتب اسلامی چه شیعی و چه سایر فرق آمده است: گذر از صراط جز براى کسى که نامه ولایت على علیه السّلام را در دست دارد ممکن نیست.
این روایت را ابن مغازلى در المناقب به تفصیل آورده است (ص 242)، حموینى در الفرائد، میزان الاعتدال ج 1 ص 28، ینابیع المودة، ص 111، لسان المیزان، ج 1، ص 44 و 51 و 75، کنوز الحقائق، ص 51 طبع بولاق، تاریخ بغداد، ج 10، ص 356.(4)
به عنوان نمونه: از عبداللَّه بن أنس نقل شده است که گفت: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: هنگامى که قیامت پدید آید و پل صراط بر جهنّم نصب گردد کسى نمىتواند بر آن بگذرد، مگر سندى که بر ولایت على علیه السّلام دلالت کند را به همراه داشته باشد.(5)
مرازم از امام صادق علیه السّلام روایت کند که رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: چه مىشود گروههائى از امّت مرا که چون نام ابراهیم و آل ابراهیم نزد آنان برده شود دلهایشان شاد و چهرههایشان از سرور روشن مىشود، ولى همین که نام من و اهل بیتم برده مىشود دلهایشان بیزار و رمیده، و چهرههایشان در هم و گرفته مىگردد؟! به آن کس که مرا به حق به پیامبرى برانگیخته سوگند اگر مردى با عمل هفتاد پیامبر، خدا را دیدار کند و ولایت اولى الامر از ما اهل بیت را نداشته باشد خداوند هیچ توبه و فدیه و کار نیکى را از وى نخواهد پذیرفت.(6)
حقیقت ایمان به این است که انسان هر آنچه خداوند فرمان داده است را قبول کند؛ یکی از فرمان های خداوند درباره ولایت امام علی علیه السلام است. پس هر کس ولایت آن حضرت را نپذیرد در واقع حق ایمان را ادا نکرده است.
یحیى بن علىّ از ابان بن تغلب نقل مىکند، از جعفر بن محمد علیهماالسّلام شنیدم، فرمود:
«ما آن ریسمان محکمى هستیم که خداوند متعال در قرآن فرمود: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً» تمسّک به ولایت على بن ابى طالب علیه السّلام تمسّک به برّ و نیکى است، هر بندهاى که تمسک به ولایت على علیه السّلام کند، مۆمن است. و هر کسى ولایت او را ترک کند، در حقیقت ایمان را ترک کرده است. و خارج از دایره ایمان شده است.»
ابى جعفر الباقر علیه السّلام از پدر و او از جدش نقل کرده است که رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله فرمود:
من سرّه (من اراد) ان یجوز على الصّراط کالرّیح العاصف و یلج الجنّة بغیر حساب فلیتولّ ولیّى و وصیّی و صاحبى و خلیفتى على اهلى علىّ بن ابى طالب علیه السّلام و من اراد ان یلج النّار ....
هر کسى مشتاق است که از پل صراط مثل باد تند پاییزى بگذرد و خود را بدون حساب به بهشت جاویدان برساند، ولایت ولىّ و وصىّ و مصاحب و خلیفه من، على بن ابى طالب علیه السّلام را بپذیرد و بر دل بسپارد. و هر کسى مىخواهد در آتش جهنّم سرنگون شود، ولایت على بن ابى طالب علیه السّلام را رها کند.
به عزّت و جلال پروردگارم سوگند، على علیه السّلام باب اللَّه است، هیچ کسى وارد نمىشود، مگر از آن باب، و او صراط مستقیم است، على علیه السّلام آن کسى است که خداوند، در روز قیامت از ولایت او سۆال خواهد کرد.(7)
از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله نقل کرده که حضرت فرمود: وقتى که من در شب معراج به آسمانها رفتم و به مقام قرب رسیدم، خداوند مرا صدا زد:
اى محمد، من به ذات خودم قسم مىخورم، من خدایى هستم که غیر از من خدایى نیست. من همه امت تو را داخل بهشت مىکنم مگر کسى که خودش نخواهد داخل بهشت بشود.
من عرض کردم: خداوندا، چه کسى نمىخواهد داخل بهشت بشود؟
خطاب آمد: من تو را به پیامبرى اختیار کردم و على را به ولایت تو. پس هر کس ولایت على را قبول نکند، نمىخواهد داخل بهشت بشود. چون به بهشت داخل نمىشوند مگر دوستداران على. و آن بهشت حتى براى انبیاء حرام است مگر این که قبلا شما و على و فاطمه و عترت على داخل شوند و شیعه آنها داخل شوند، بعد هم انبیاء داخل مىشوند. حضرت فرمود: من از شنیدن این کلمات به خداوند سجده کردم.
بعد هم خداوند به من فرمود: اى محمد، بدرستى که على بعد از تو خلیفه و جانشین است و قومى از امت تو با او مخالفت مىکنند و بدانند که بهشت بر کسانى که با على مخالفت کنند و با وى دشمنى نمایند، حرام است.(8)
پی نوشت:
1) مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى - خسروى، موسى، بخش امامت ( ترجمه جلد 23 تا 27بحار الأنوار)، 5جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: دوم، 1363ش، ج1 ؛ ص277.
2) ابن بابویه، محمد بن على - کمره اى، محمد باقر، الأمالی (للصدوق) / ترجمه کمرهاى، 1جلد، کتابچى - تهران، چاپ: ششم، 1376ش، ص484-485.
3) عیون أخبار الرضا علیه السلام / ترجمه غفارى و مستفید ؛ ج1 ؛ ص275-276.
4) علامه حلى، حسن بن یوسف، نهج الحقّ و کشف الصدق / ترجمه کهنسال، 1جلد، تاسوعا - تهران، چاپ: اول، 1379 ش. ص233.
5) علامه حلى، حسن بن یوسف بن مطهر - علوى تراکمه اى، سید مجتبى، آینه یقین (ترجمه کشف الیقین)، 1جلد، هجرت - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1374ش، ص 322.
6) مفید، محمد بن محمد - استاد ولى، حسین، الأمالی (للمفید) / ترجمه استاد ولى، 1جلد، آستان قدس رضوى - مشهد، چاپ: اول، 1364ش، ص 126.
7) حسکانی، عبید الله بن عبد الله - روحانى، احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل - ترجمه روحانى، 1جلد، دار الهدى - قم، چاپ: اول، 1380 ش،ص 42.
8) شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة (کلیات حدیث قدسى)، 1جلد، انتشارات دهقان - تهران، چاپ: سوم، 1380ش، ص 530.