مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

نتایج نپذیرفتن ولایت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام

عید غدیر

نتایج نپذیرفتن ولایت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام  

 

همانگونه که بر اساس روایات پذیرفتن ولایت امیرالمۆمنین علی علیه السّلام دارای ثمرات و نتایج بسیاری است که موجب سعادت انسان خواهد شد. در مقابل نپذیرفتن ولایت حضرت نیز دارای عواقب شوم در دنیا و آخرت است. در این مقاله تنها چند نمونه از نتایج، اما مهمترین نتایج پذیرا نبودن ولایت آمده است.

 

گمراه شده از راه حق

ابوبصیر از حضرت صادق علیه السّلام نقل کرد که در تفسیر آیه‏ «فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ‏»؛ فرمود: اى گروهى که تکذیب کردید موقعى که امر پروردگار را در مورد ولایت‏ علی‏ و ائمه علیهم السّلام بعد از او به شما رساندم خواهید فهمید چه کسی در گمراهى‏ آشکار است. چنین نازل گردید و در آیه‏ «إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا» فرمود: اگر تغییر دهید جریان را و برگردید از آنچه مأموریت دارید «فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً»؛ خداوند به آنچه انجام مى‏دهید مطلع است.(1)

 بی بصیرتی

عن ابن عبّاس فی قول اللّه تعالى: «و من أعرض عن ذکری فإنّ له معیشة ضنکا، و نحشره یوم القیامة أعمى»، أنّ من ترک ولایة علیّ أعماه اللّه و اصمّه.

جبرئیل بر پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله نازل شد و گفت اى محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: من هفت آسمان و آنچه در آنهاست آفریدم و هفت زمین و آنچه بر آنها است و جایى عظیمتر از رکن و مقام نیافریدم و اگر بنده‏اى در آنجا مرا بخواند از روزى که آسمانها و زمینها را آفریدم و منکر ولایت‏ على‏ مرا ملاقات‏ کند او را به رو در سقر اندازم.(2)

از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرموده اند: خداوند، کسانى که ولایت‏ علىّ‏ بن أبى طالب علیه السّلام را قبول ندارند به افراد نابینا تشبیه نموده است‏.

زیرا گفتار پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بر آنها سنگین و دشوار مى‏آمد و نمى‏توانستند به آن سخنان گوش فرا دهند.(3)

من تو را به پیامبرى اختیار کردم و على را به ولایت تو. پس هر کس ولایت‏ على‏ را قبول نکند، نمى‏خواهد داخل بهشت بشود. چون به بهشت داخل نمى‏شوند مگر دوستداران على. و آن بهشت حتى براى انبیاء حرام است مگر این که قبلا شما و على و فاطمه و عترت على داخل شوند و شیعه آنها داخل شوند، بعد هم انبیاء داخل مى‏شوند. حضرت فرمود: من از شنیدن این کلمات به خداوند سجده کردم

 

عدم عبور از صراط

در روایاتی که در کتب اسلامی چه شیعی و چه سایر فرق آمده است: گذر از صراط جز براى کسى که نامه ولایت على علیه السّلام را در دست دارد ممکن نیست.

این روایت را ابن مغازلى در المناقب به تفصیل آورده است (ص 242)، حموینى در الفرائد، میزان الاعتدال ج 1 ص 28، ینابیع المودة، ص 111، لسان المیزان، ج 1، ص 44 و 51 و 75، کنوز الحقائق، ص 51 طبع بولاق، تاریخ بغداد، ج 10، ص 356.(4)

به عنوان نمونه: از عبداللَّه بن أنس نقل شده است که گفت: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: هنگامى که قیامت پدید آید و پل صراط بر جهنّم نصب گردد کسى نمى‏تواند بر آن بگذرد، مگر سندى که بر ولایت‏ على‏ علیه السّلام دلالت کند را به همراه داشته باشد.(5)

 

عدم قبولی اعمال

مرازم از امام صادق علیه السّلام روایت کند که رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: چه مى‏شود گروههائى از امّت مرا که چون نام ابراهیم و آل ابراهیم نزد آنان برده شود دلهایشان شاد و چهره‏هایشان از سرور روشن مى‏شود، ولى همین که نام من و اهل بیتم برده مى‏شود دلهایشان بیزار و رمیده، و چهره‏هایشان در هم و گرفته مى‏گردد؟! به آن کس که مرا به حق به پیامبرى برانگیخته سوگند اگر مردى با عمل هفتاد پیامبر، خدا را دیدار کند و ولایت اولى الامر از ما اهل بیت را نداشته باشد خداوند هیچ توبه و فدیه و کار نیکى را از وى نخواهد پذیرفت.(6)

عید غدیر خم

خروج از حقیقت ایمان

حقیقت ایمان به این است که انسان هر آنچه خداوند فرمان داده است را قبول کند؛ یکی از فرمان های خداوند درباره ولایت امام علی علیه السلام است. پس هر کس ولایت آن حضرت را نپذیرد در واقع حق ایمان را ادا نکرده است.

یحیى بن علىّ از ابان بن تغلب نقل مى‏کند، از جعفر بن محمد علیهماالسّلام شنیدم، فرمود:

«ما آن ریسمان محکمى هستیم که خداوند متعال در قرآن فرمود: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً» تمسّک به ولایت‏ على‏ بن ابى طالب علیه السّلام تمسّک به برّ و نیکى است، هر بنده‏اى که تمسک به ولایت‏ على‏ علیه السّلام کند، مۆمن است. و هر کسى ولایت او را ترک کند، در حقیقت ایمان را ترک کرده است. و خارج از دایره ایمان شده است‏.»

 

وعده ورود به جهنم

ابى جعفر الباقر علیه السّلام از پدر و او از جدش نقل کرده است که رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله فرمود:

من سرّه (من اراد) ان یجوز على الصّراط کالرّیح العاصف و یلج الجنّة بغیر حساب فلیتولّ ولیّى و وصیّی و صاحبى و خلیفتى على اهلى علىّ بن ابى طالب علیه السّلام و من اراد ان یلج النّار ....

هر کسى مشتاق است که از پل صراط مثل باد تند پاییزى بگذرد و خود را بدون حساب به بهشت جاویدان برساند، ولایت ولىّ و وصىّ و مصاحب و خلیفه من، على بن ابى طالب علیه السّلام را بپذیرد و بر دل بسپارد. و هر کسى مى‏خواهد در آتش جهنّم سرنگون شود، ولایت‏ على‏ بن ابى طالب علیه السّلام را رها کند.

به عزّت و جلال پروردگارم سوگند، على علیه السّلام باب اللَّه است، هیچ کسى وارد نمى‏شود، مگر از آن باب، و او صراط مستقیم است، على علیه السّلام آن کسى است که خداوند، در روز قیامت از ولایت او سۆال خواهد کرد.(7)

جبرئیل بر پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله نازل شد و گفت اى محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: من هفت آسمان و آنچه در آنهاست آفریدم و هفت زمین و آنچه بر آنها است و جایى عظیمتر از رکن و مقام نیافریدم و اگر بنده‏اى در آنجا مرا بخواند از روزى که آسمانها و زمینها را آفریدم و منکر ولایت‏ على‏ مرا ملاقات‏ کند او را به رو در سقر اندازم

عدم دخول در بهشت

از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله نقل کرده که حضرت فرمود: وقتى که من در شب معراج به آسمانها رفتم و به مقام قرب رسیدم، خداوند مرا صدا زد:

اى محمد، من به ذات خودم قسم مى‏خورم، من خدایى هستم که غیر از من خدایى نیست. من همه امت تو را داخل بهشت مى‏کنم مگر کسى که خودش نخواهد داخل بهشت بشود.

من عرض کردم: خداوندا، چه کسى نمى‏خواهد داخل بهشت بشود؟

خطاب آمد: من تو را به پیامبرى اختیار کردم و على را به ولایت تو. پس هر کس ولایت‏ على‏ را قبول نکند، نمى‏خواهد داخل بهشت بشود. چون به بهشت داخل نمى‏شوند مگر دوستداران على. و آن بهشت حتى براى انبیاء حرام است مگر این که قبلا شما و على و فاطمه و عترت على داخل شوند و شیعه آنها داخل شوند، بعد هم انبیاء داخل مى‏شوند. حضرت فرمود: من از شنیدن این کلمات به خداوند سجده کردم.

بعد هم خداوند به من فرمود: اى محمد، بدرستى که على بعد از تو خلیفه و جانشین است و قومى از امت تو با او مخالفت مى‏کنند و بدانند که بهشت بر کسانى که با على مخالفت کنند و با وى دشمنى نمایند، حرام است‏.(8)

 

پی نوشت:

1) مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى - خسروى، موسى، بخش امامت ( ترجمه جلد 23 تا 27بحار الأنوار)، 5جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: دوم، 1363ش، ج‏1 ؛ ص277.

2) ابن بابویه، محمد بن على - کمره اى، محمد باقر، الأمالی (للصدوق) / ترجمه کمره‏اى، 1جلد، کتابچى - تهران، چاپ: ششم، 1376ش، ص484-485.

3) عیون أخبار الرضا علیه السلام / ترجمه غفارى و مستفید ؛ ج‏1 ؛ ص275-276.

4) علامه حلى، حسن بن یوسف، نهج الحقّ و کشف الصدق / ترجمه کهنسال، 1جلد، تاسوعا - تهران، چاپ: اول، 1379 ش. ص233.

5) علامه حلى، حسن بن یوسف بن مطهر - علوى تراکمه اى، سید مجتبى، آینه یقین (ترجمه کشف الیقین)، 1جلد، هجرت - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1374ش، ص 322.

6) مفید، محمد بن محمد - استاد ولى، حسین، الأمالی (للمفید) / ترجمه استاد ولى، 1جلد، آستان قدس رضوى - مشهد، چاپ: اول، 1364ش، ص 126.

7) حسکانی، عبید الله بن عبد الله - روحانى، احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل - ترجمه روحانى، 1جلد، دار الهدى - قم، چاپ: اول، 1380 ش،ص 42.

8) شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة (کلیات حدیث قدسى)، 1جلد، انتشارات دهقان - تهران، چاپ: سوم، 1380ش، ص 530.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد