مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

آینه رسول و مسأله تولید علم

امام باقر

آینه رسول و مسأله تولید علم 

از جمله ارزشمندترین فعالیتهای انسانی، مسأله تولید علم می باشد اگر امروز در تاریخ نامی از ارسطو و افلاطون می یابیم و از ابن سینا به بزرگی یاد می نماییم و نام خواجه نصیر را مایه افتخار خود می دانیم و خلاصه دانشمندان از هر قوم و ملتی که باشند در نزد هر قوم و ملتی دارای ارزش و احترامند و با وجود اینکه تعصبات قومی و مذهبی و قبیلگی بین افراد بشر موج می زند اما همگی بر احترام به دانشمند متفق اند و دعوا را بر سر این می برند که فلان دانشمند اهل کدام قوم و ملت یا آیین بود و اصل این که آن دانشمند مورد احترام می باشد مورد اختلاف نیست.

همه این امور معلول این مسأله هستند که علم دارای ارزش ذاتی می باشد بلکه تمامی کمالاتی را که برای انسان متصور است را نیز می توان به علم ارجاع داد بلکه برخی از دانشمندان علم کلام تمامی کمالات خداوند را به علم او ارجاع می داده اند و می گفته اند اراده خدا همان علم اوست و هر فعلی را که خداوند انجام می دهد با علم خود انجام می دهد، با علم می آفریند، با علم زنده می کند، با علم شفا می دهد و با علم می میراند!

در حدیثی از امیر المۆمنین علی علیه السلام در همین رابطه می خوانیم:

« العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه » (1)

یعنی علم پادشاه است یا اینکه علم قدرت است هر کس که آن را یافت صولت و شوکت و قدرت خواهد داشت و هر کس نداشت، دیگرانی که دارای علم هستند بر او سلطه پیدا خواهند کرد! 

حال باید به برجستگی شأن و جایگاه امام باقر علیه السلام در امت اسلامی پی ببریم چرا که میراث عظیم فقهی و معرفتی که ایشان برجای گذاشته اند و تولید علمی که در زمینه های مختلف ارائه کرده اند - آن هم علوم حضوری وحیانی و الهی که از دستبرد خطا و نسیان به دورند نه علومی حصولی و از سنخ علوم بشری که با پیشرفت، خطا و ناکارآمدی آنها منکشف شود – ایشان را بیش از هر کس دیگری مستحق اطلاق نام دانشمند می نمایند بلکه باید گفت با وجود ایشان اطلاق نام دانشمند بر دیگران مَجاز است.

حتی امام صادق علیه السلام نیز که رئیس مذهب ما هستند و عمده معارف تشیع از ایشان به ما رسیده خود را مفتخر به شاگردی امام باقر علیه السلام می دانند تا جایی که طبق نقل می فرمایند: اگر از من حدیثی شنیدید دوست دارم که آن را به پدرم نسبت دهید! (2) شاید به این علت بوده که در واقع طریق دریافت این علم از خداوند یا واسطه بین امام صادق علیه السلام و خداوند متعال، امام باقر علیه السلام بوده اند .

علم دارای ارزش ذاتی می باشد بلکه تمامی کمالاتی را که برای انسان متصور است را نیز می توان به علم ارجاع داد بلکه برخی از دانشمندان علم کلام تمامی کمالات خداوند را به علم او ارجاع می داده اند و می گفته اند اراده خدا همان علم اوست و هر فعلی را که خداوند انجام می دهد با علم خود انجام می دهد، با علم می آفریند، با علم زنده می کند، با علم شفا می دهد و با علم می میراند!

هر امامی از بین ائمه معصومین علیهم السلام مظهر تام یکی از صفات الهی است یا به عبارت دقیق تر عالم دنیا ظرفیت ظهور و بروز یکی از صفات معصوم علیه السلام را در هر دوره داشته است! ظهور یافته ترین کمالات معصومین علیهم السلام در دوره امام باقر علیه السلام، علم بوده است تا جایی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با علم غیب خود پرده از این واقعیت برداشتند که ذکر حدیثی در همین رابطه خالی از لطف نیست:

أبان بن تغلب از امام صادق علیه السلام نقل می کند که ایشان فرمودند:

جابر بن عبد الله انصاری آخرین صحابی باقی مانده از پیامبر صلی الله علیه و آله بود. او از همه بریده بود و به اهل البیت علیهم السلام پیوسته بود، عمامه ای مشکی بر سر می نهاد و در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله می نشست و فریاد می زد: « یا باقر العلم یا باقر العلم » ای شکافنده علم ای شکافنده علم [ کجایی ]، [ ظاهرا تا آن موقع امام باقر علیه السلام هنوز به دنیا نیامده بودند یا کودکی با سن بسیار کم بودند ] وقتی مردم مدینه این حالت را از او می دیدند می گفتند جابر هذیان می گوید و در اثر سن زیاد مشاعر خود را از دست داده، اما جابر در جواب آنان می گفت نه، به خدا قسم هذیان نمی گویم بلکه از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود:

امام باقر

تو ای جابر بزودی مردی را درک خواهی کرد که از من است، نام او نام من است، چهره و شمائل او مثل چهره و شمائل من می باشد و علم را به شدت می شکافد [ تولید علم می نماید ] .

این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله باعث شد که من فریاد بزنم و دنبال باقر العلوم بگردم !!

امام صادق علیه السلام در ادامه فرمودند:

بعد از این قضیه روزی در کوچه ای از کوچه های مدینه جابر عبور می نمود که به پسر بچه ای رسید و به او نگاه کرد و احساس نمود که شباهت عجیبی به پیامبر صلی الله علیه و آله دارد. به او گفت: ای پسر! به سمت من برگرد، حضرت برگشت، سپس به او گفت: پشت کن، تا از پشت سر نیز به او نگاه کند، حضرت این کار را نیز انجام دادند، سپس جابر با تعجب گفت: قسم به آن خدایی که جانم در دست اوست این شمائل و چهره رسول خداست، ای پسر اسم تو چیست ؟

فرمود: محمد بن علی بن الحسین.

جابر نزدیک شد و بر سر ایشان بوسه ای زد و گفت:

پدر و مادرم به فدای تو! پدرت رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو سلام رساند و فرمود: ......[ تو شکافنده علومی ] .

امام صادق علیه السلام فرمودند : پدرم امام باقر علیه السلام با حالت پریشانی به نزد پدر خود علی بن الحسین علیهماالسلام رفت و داستان را تعریف نمود. امام زین العابدین علیه السلام فرمود: پسرم ، جابر چنین کاری کرد و چنین چیزی گفت ؟! فرمود: بله!

هر امامی از بین ائمه معصومین علیهم السلام مظهر تام یکی از صفات الهی است یا به عبارت دقیق تر عالم دنیا ظرفیت ظهور و بروز یکی از صفات معصوم علیه السلام را در هر دوره داشته است! ظهور یافته ترین کمالات معصومین علیهم السلام در دوره امام باقر علیه السلام، علم بوده است تا جایی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با علم غیب خود پرده از این واقعیت برداشتند

امام زین العابدین علیه السلام فرمود : دیگر از خانه بیرون مرو!

از آن پس جابر با وجود سن زیادش صبح و عصر به خدمت امام باقر علیه السلام می رسید و این باعث شد که اهل مدینه جابر را مورد شماتت قرار دهند و بگویند:

جای تعجب دارد که جابر روزی دو بار به نزد این کودک می رود و حال آنکه خود او آخرین صحابی باقی مانده پیامبر صلی الله علیه و آله است ! ‌[ و از نظر احترام و عزت اجتماعی چیزی کم ندارد!!]

چیزی نگذشت که امام زین العابدین علیه السلام از دنیا رفت. از آن پس امام باقر علیه السلام به احترام صحابت و همراهی وی با پیامبر صلی الله علیه و آله به نزد او می رفتند و برای او و دیگران از قول خداوند حدیث بیان می نمودند!!

کار به جایی رسید که اهل مدینه گفتند: ما کسی را با این جرأت ندیده ایم.[ از خدا حدیث نقل می کند!! ]

از آن پس امام باقر علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله برایشان حدیث بیان می کرد تا اینکه گفتند ما دروغگوتر از وی ندیده ایم. با چه جرأتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله حدیث نقل می کند و حال آن که او را ندیده است!!!

از آن پس امام باقر علیه السلام برای مردم احادیث را از جابر نقل می کرد که این باعث شد مردم او را تصدیق کنند و حال آنکه جابر به نزد او مشرف می شد و از حضرت تعلم می کرد و یاد می گرفت !! (3)

 

پی نوشت ها:

1-شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج20 ص319 .

2- اصول کافی ج1 ص51 .

3- همان ج1 ص469و470 .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد