مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

امامی تنها در برابر موج عظیم ارتداد

امامی تنها در برابر موج عظیم ارتداد 

امام باقر

پس از رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام صلى الله علیه و آله، دست جامعه از دامان عترت، این معلّمان و مفسّران حقیقی قرآن و سنت پیامبر خدا کوتاه شد. جامعه آن روزگار چون از روش ها و ملاک هاى صحیحى براى استنباط احکام و معارف قرآنى برخوردار نبود، در حقیقت از محتواى قرآنى فاصله گرفت و قرآن را نیز از دست داد.

جامعه آن روز بر اثر جدایى از عترت، به ارتدادها و افکار انحرافى فراوانى دچار شده بود. به همین جهت بود که امام سجاد علیه السلام نیز که امامتش معاصر این زمان بود، بیشتر فعالیت خود را بر جنبه فکرى و فرهنگى نهاد، البته به روش دعـا و مـنـاجـات، زیـرا بـراى آن بـزرگـوار تـشـکـیـل حـلقـه درس و بـیـان مـسـتـقـیـم مـسـائل امـکـان نـداشـت . نقطه اوج این مـسـائل فـکـرى و فـرهـنـگـى در جـامـعـه اسـلامـى تـقـریـبـاً مصادف با دوران امـامـت امـام بـاقـر علیه السلام بـود.

چرا این همه تشتّت و اختلاف

در دوره امام باقر علیه السلام، عـوامـل مـتـعـددى از جمله ارتـقـاء سـطح فکرى مردم و نیز گسترش پهنه کشور اسلامى در اثر فتوحات مکرر و در نتیجه ورود مسلمانانی جدید از ایران، روم، مصر، یونان و بلاد دیگر با تمدن و فرهنگ خاص، و افکار و آراى فلسفى و عقیدتى گوناگون، به میان جامعه مسلمین، سبب شد تا علاوه بر اینکه جریان فکرى و فرهنگى جامعه از رشد نسبتاً وسـیـعـى بـرخـوردار شـود، زمینه ظهور و رشد گـروهـهـاى مـخـتـلف و تـشتّت فکرى جامعه نیز فراهم شود. از جمله علل عمده این اختلافات می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

 

الف- سـیـاسـت نادان نـگـه داشـتـن مـردم:

مـتأسـفـانـه بـعـد از رسـول خـدا صلى الله علیه و آله، سـردمـداران امـت، بـر کنار زدن اهل بیت علیهم السلام که همسنگ و همراه با قرآن و مفسران واقعى آن بـودنـد، اجـتـمـاع کـردنـد و ایـن سـیـاسـت تـوسـط حـکـومـت بـنـى امـیـه بـه طـور کـامـل اجـرا شـد.  عـلاوه بـر آن، صـحـابـه از بـیـان روایـات رسـول خـدا صلى الله علیه و آله مـنـع شـدنـد و در پی این سیاست، مردم در بى خبرى گسترده اى نسبت به اسـلام واقـع شـدنـد.

در دوره امام باقر علیه السلام، عـوامـل مـتـعـددى از جمله ارتـقـاء سـطح فکرى مردم و نیز گسترش پهنه کشور اسلامى در اثر فتوحات مکرر و در نتیجه ورود مسلمانانی جدید از ایران ، روم ، مصر، یونان و بلاد دیگر با تمدن و فرهنگ خاص، و افکار و آراى فلسفى و عقیدتى گوناگون، به میان جامعه مسلمین، سبب شد تا علاوه بر اینکه جریان فکرى و فرهنگى جامعه از رشد نسبتاً وسـیـعـى بـرخـوردار شـود، زمینه ظهور و رشد گـروهـهـاى مـخـتـلف و تـشتّت فکرى جامعه نیز فراهم شود

در چـنـیـن زمـانـى بـه طـور طـبـیـعـى افـرادى کـه تـعـدادى حـدیـث از رسـول خـدا صلى الله علیه و آله در حـافـظـه داشـتـنـد و آشـنـا بـه بـعـضـى احـکـام بـوده و تـوان بـافـتـن مـسـائل بـه هـمدیگر را دارا بودند، عالم و فقیه شمرده و معرفى مى شدند. سیاست حکومت هم در کنار بى خبر نگه داشتن و بریدن مردم از اهل بیت علیهم السلام، رجوع دادن آنان به سوى عالم نمایانى بود کـه در مـقـابـل اهـل بیت علیهم السلام تراشیده شده اند. کسانى که علمشان در خدمت حکومت است و جز آنچه حکومت بـخواهد نمى گویند. اینها از جانب حکومت تایید و پشتیبانى و تبلیغ مى شوند تا خلاء رهبرى عـلمـى در جـامـعـه را پـر کـنـند و مردم نبود اهل بیت علیهم السلام را متوجه نشوند. نتیجه طبیعى چنین جوّى و چنین رهـبـران فـکـریـى، بـه وجـود آمـدن اخـتـلاف و چندگانگى است، روى آوردن به رأى، قیاس و استحسان در احکام و تفسیرهاى غلط آیات کتاب خدا و بدفهمیدن و بدفهماندن و... .

در زمان امام باقر علیه السلام و به وسیله عـمـربـن عـبـدالعـزیـز ایـن سـیـاسـت لغـو شـد و دستور جمع آورى و تدوین احادیث پیامبر صلى الله علیه و آله صادر گـردید. اما پس از جمع آورى احادیث، عالمان حدیث با انبوهى از روایات روبرو گشتند. حال با توجه به آزادشدن تدوین حدیث ، عالمان به بلاد مختلف سفر مى کردند و این احادیث را مـى شـنـیـدنـد و مـى‌نـوشـتـنـد و پـخـش مـى کـردنـد و نـتـیـجـه طـبـیـعـى نقل این احادیث به وجود آمدن اختلاف در آموزه های دینی بود.

مـطـلب دیـگرى که در همین زمینه اهمیت داشت، سخنان و اجتهادات صحابه پیامبر صلى الله علیه و آله بود که در کنار سـنـت قـرار داده شده و حجت گشته بود و توسط محدثان در زمره سخنان و سنت پیامبر صلى الله علیه و آله نـوشته و مـنـتـشـر مـى گـردیـد و سـبـب اخـتـلاف مـى شـد.

امام باقر

ب - عالمان به ظاهر مسلمانِ اهل کتاب:

ج - رواج عقاید توجیه‌گر دربار:

 انتشار و رواج بسیارى از این گروهها به مصلحت حکومت بود. رواج مـسـائلى مـانـنـد جـبـر و ارجـاء، جـواز تـقـدم مـفـضـول بـر فـاضـل و امثال آن به مصلحت حکومت و توجیه گر آنان بود به همین جهت متفکرانى که منادى آنان بـودنـد، از طـرف حـکـومـت تـایـیـد و پـشـتـیـبـانـى مـى شـدنـد و مـیـدان مـى یـافـتـنـد.

از سـوى دیـگـر، پـیدایش یا گسترش فعّالیت گروههاى فکرى در جامعه اسلامى مانند خوارج ، مـرجـئه ، مـعـتـزله ، جـبـریـّه و فـرقـه هـاى جـدا شـده از شـیـعـه امـامـیـّه مثل کیسانیّه و زیدیّه با افکار منحرف و مسموم خود، بر آلودگى فضاى فکرى و فرهنگى جامعه مى افزود.

به تعبیر علاّمه طباطبایى، ایـن عـوامـل، دسـت بـه دسـت داده، مـردم و خـاصـّه شـیـعـه را مـانـنـد سیل به سوى مدینه و حضور امام پنجم سرازیر ساخت و امکاناتى در نشر حقایق اسلامى و مـعـارف اهـل بـیـت علیهم السلام بـراى آن حـضـرت بـه وجـود آمـد کـه بـراى هـیـچ یـک از پـیـشـوایـان گذشته اهل بیت علیهم السلام میسّر نشده بود.( شیعه در اسلام: 139)

 

ایستاده در برابر طوفان فتنه ها

امـام بـاقـر علیه السلام بـرغم حاکمیت جوّ اختناق بر جامعه اسلامى موفق شد جنبش علمى عظیمى به وجود آورد کـه عـلاوه بـر مـراکـز شـیـعـه نـشـین ، مناطق دور دستى همچون خراسان را نیز تحت پوشش بگیرد.

امام باقر علیه السلام ـ برغم حاکمیّت جوّ استبداد و اختناق بر جامعه اسلامى و ضرورت تقیّه ـ موفق شد جـنـبش علمى دامنه دارى را به وجود آورد که زمینه ها و مقدمات تأسیس دانشگاه بـزرگ اسـلامـى را ـ کـه در دوران امـامت فرزند گرامى اش امام صادق علیه السلام به اوج عظمت رسید ـ پى ریزى کند

عـمـده تـریـن محورهاى تلاشهاى علمى و فرهنگى امام باقر علیه السلام در آن شرایط حساس عبارت بود از:

1 ـ احیاء دوباره حدیث : که پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله سرنوشت اسفبارى پیدا کرده بود. و امام علیه السلام بـا تـلاشـى گـسـتـرده از یـک سو به احیا و نشر این منبع عظیم اسلامى پرداخت و از سوى دیگر با اسرائیلیات و احادیث جعلى به مبارزه برخاست. بطوریکه جابر ین یزید جعفى ، یکى از شاگردان آن حضرت مى گوید:

هـفـتـاد هـزار حـدیـث از امـام بـاقـر علیه السلام شـنـیـدم کـه هـمـه را از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل مى کرد.(صحیح مسلم: 1/102)

2 ـ تـبـیـیـن فقه ناب اسلامى: امام باقر علیه السلام با تکیه بر کتاب خدا و سنّت پیامبر صلى الله علیه و آله، فقه را که در پى ممنوعیت و مهجوریت حدیث منزوى شده بود به صحنه زندگى بازگرداند و عـمـلاً بـه مـبـارزه بـا عـالمـان دربـارى و تـخطئه روش آنان ـ که متکى بر اجتهاد و رأى بود ـ برخاست .

3- گسترش شاخه های گوناگون علوم: امـام بـاقـر علیه السلام عـلاوه بـر فـقـه بـه نـشـر سـایـر عـلوم از قـبـیـل کـلام، طـبّ، اخلاق و تفسیر قرآن پرداخت و بنا به نقلى خود آن حضرت کتابى در تفسیر نوشت .

علوم به یادگار مانده از آن حضرت به حدى فراوان و گسترده بود که درباره آن حضرت گفته شد: از هیچ یک از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهماالسلام به اندازه آنچه که از امام باقر علیه السلام در علوم مختلف از تفسیر، کلام ، فتوا، احکام و حلال و حرام بیان شده ظاهر نگشته است.

4- میراث ماندگار: مـحـور دیـگـر فـعـّالیـتهاى فرهنگى امام باقر علیه السلام تربیت گروه زیادى از افراد مستعد بود. در مـنـابـع رجالى تعداد راویان و فراگیران مکتب امام باقر علیه السلام ذکر شده است . شیخ طوسى شمار آنان را 465 نفر ذکر کرده است .

امام باقر علیه السلام ـ برغم حاکمیّت جوّ استبداد و اختناق بر جامعه اسلامى و ضرورت تقیّه ـ موفق شد جـنـبش علمى دامنه دارى را به وجود آورد که زمینه ها و مقدمات تأسیس دانشگاه بـزرگ اسـلامـى را ـ کـه در دوران امـامت فرزند گرامى اش امام صادق علیه السلام به اوج عظمت رسید ـ پى ریزى کند.

بعضى از عالمان یهود و نصارا همچون کعب الاحبار، وهب بن منبّه ، عبدالله بـن سـلاّم و غیر آن که به ظاهر اسلام آورده بودند، خـود را در جـامـعـه اسـلامـى وارد کـردنـد. آنـان بـه نـقـل اعتقادات خود با استفاده از کتب آسمانىِ تحریف شده پیشین پرداختند و از آنجا که با توجه بـه کـنـار زدن اهل بیت علیهم السلام در جامعه خلاء علمى وجود داشت ، از جانب مسلمانان پذیرفته شدند و چون بـراى رسـیـدن بـه مـقـاصـد خود حاضر بودند با حاکمان کنار بیایند، مورد پشتیبانى حکومتها واقـع شـدنـد و بـازارشـان رواج گـرفـت و توانستند بسیارى از عقاید انحرافى خویش را به مسلمانان القا کنند و در پی آن، کتب تفسیر و حدیث پر از اسرائیلیات شد.
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد