مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

بیانات در اجتماع مردم شیروان‌

 ببیانات مقام معظم رهبری در اجتماع مردم شیروان‌ 

بسماللّهالرّحمنالرّحیم
 و الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على ءاله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین المکرّمین سیّما بقیّةاللّه فى الأرضین.
 خداوند متعال را سپاسگزارم که به این بندهى حقیر توفیق عنایت کرد که با شما مردم باایمان و عزیز و خونگرم شیروان بتوانم در این جمع پرشور و صمیمى ملاقات کنم. خاطرهى ما از شهر شما، از مردم شما، خاطره‌ى خوبى است. در دوران امتحانهاى دشوار و بزرگ، شهر شیروان از جملهى مناطقى است که امتحان خوبى داده است و نام نیکى از خود به یادگار گذاشته است. علاوه بر صدها شهید و جانباز که در دوران دفاع مقدس، مردم عزیز شیروان و حومهى آن تقدیم کردند، نام هفت سردار در میان شهیدان این دیار وجود دارد. تربیت سرداران و فرستادن آنها براى مدیریت صحنههاى دشوار و سپس شهادت آنها، حوادثى نیست که در گذر تاریخ بشود آنها را فراموش کرد.


   امروز هم چند هزار بسیجى در این شهر حضور دارند، هیئتهاى مذهبىِ فعال در این شهرستان حضور دارند، نخبگان فرهنگى و ورزشى در این شهر حضور دارند. اینها نشاندهنده و تنظیمکنندهى شناسنامهى هر منطقهاى از مناطق کشور است. جوانهاى عزیز ما - چه در این شهرستان، و چه در سایر شهرستانهاى این استان - باید به خاطر موفقیتها به خود ببالند و خود را براى کارهاى بزرگ در آینده آماده کنند.
 یکى از برجستگىهاى این شهر و این استان - که در شهرستان شیروان این برجستگى کاملاً محسوس است - همزیستى اقوام مختلف با یکدیگر است؛ از کُرد و ترک و فارس و تات، در کنار هم، برادرانه و مسلمانانه زندگى میکنند. انشاءاللّه جوانهاى شما، از زن و مرد، بتوانند در آیندهى کشور عزیزشان و براى سربلندى انقلابشان، چهرههاى درخشان دیگر و بیشترى را تحویل این جامعه بدهند؛ و این امیدى است که دور از دسترس نیست.
 آنچه که من مایلم به شما برادران و خواهران عزیز شیروانى عرض کنم، این است که تلاش ملت عزیز ما و هوشمندى و آگاهى و بصیرت مردم عزیز ما در این استان و در سرتاسر کشور، موجب شده است که کشور ما از یک ثبات سیاسى مستمرى برخوردار باشد؛ این نعمت بزرگى است. قدرتمندان زورگو و تجاوزگر، یکى از سلاحهاشان این است که در کشورهائى بىثباتى ایجاد کنند، که نمونهى آن را شما مشاهده میکنید؛ هم در منطقهى خودمان، و هم در مناطق دیگر این دنیاى بزرگ. مىبینید که قدرتمندان هر جا توانستهاند، هر جا در کشورى طمعى ورزیدهاند، براى اینکه سلطهى خود را در آن کشورها و در آن مناطق مستقر کنند، بین مردم آن کشور یا مردم آن کشور با کشور همسایه، بىثباتى ایجاد کردند؛ ایجاد اختلاف کردند، ایجاد درگیرى کردند، تا بىثباتى در نظامها به وجود بیاید؛ از این بىثباتى، کارخانجات اسلحهسازى استفاده کنند، کارتلها و تراستها و بنگاههاى بزرگ اقتصادىِ حاکم بر دستگاه سیاسى غرب استفاده کنند. امروز یکى از سیاستهاى دستگاههاى استکبار، ایجاد بىثباتى است. آن وقت در یک چنین شرائطى، نظام جمهورى اسلامى به برکت ایمان شما مردم، به برکت بصیرتى که به فضل الهى در ملت ما وجود دارد، توانسته است به کورى چشم دشمنان، یک کشور با ثبات و استقرار به وجود بیاورد.
 خود آحاد ملت پشتوانهى این ثبات و استقرارى هستند که در کشور وجود دارد؛ و البته متقابلاً بیشترین فایدهى این ثبات و استقرارى که در نظام سیاسى کشور هست، متوجه و عاید خود مردم است. یک ملت اگر امنیت داشته باشند، ثبات سیاسى داشته باشند، از آرامش دستگاههاى حاکمیت نظام برخوردار باشند، آن ملت فرصت پیدا خواهند کرد که در میدانهاى گوناگون، به مسابقهى بزرگ بشرى وارد شوند و پیشتاز باشند. امنیت و آرامش براى یک کشور، جزو مهمترین خواستهها و مفیدترین عواید یک ملت است.
 در قرآن کریم، خداى متعال در سورهى فتح - که فتح مسلمانان را براى پیغمبر و براى مردم، به صورت یک نعمت بزرگ معرفى میکند - میفرماید: «فأنزل اللّه سکینته على رسوله و على المؤمنین و الزمهم کلمة التّقوى و کانوا احقّ بها و اهلها»؛(1) به عنوان یک نعمت بزرگ، نزول سکینهى الهى را بر جامعهى اسلامى ذکر میکند. سکینه یعنى آرامش، یعنى اطمینان، یعنى آن طمأنینهاى که وجود دارد. یک وقت در میان یک ملتى تلاطم هست، آرامش وجود ندارد؛ همه نسبت به هم بدبین، همه نسبت به یکدیگر ستیزهگر؛ دستگاههاى حاکم در مقابل مردم، مردم در مقابل دستگاههاى حاکم؛ یک چنین کشورى که داراى امنیت نباشد، نمیتواند نه در علم، نه در اقتصاد، نه در صنعت، نه در عزت ملى، خودش را به پیش و به جلو بکشد؛ اما وقتى استقرار و امنیت و آرامش در یک کشور بود، ملت فرصت پیدا میکند که آمادگىهاى خود را، استعدادهاى خود را بروز دهد؛ همچنان که شما مىبینید علىرغم تهدیدهاى دشمنان، تحریمهاى دشمنان، خباثتهاى دشمنان، ملت ایران و جوانان عزیز ما توانستهاند در میدانهاى گوناگون، خود را نشان دهند؛ عظمت خود را، استعداد خود را، آمادگى خود را در زمینههاى مختلف به رخ دنیا بکشند؛ این به برکت ثبات است.
 دشمنان ما بارها کوشش کردند که با شیوههاى گوناگون، این ثبات سیاسى را به هم بزنند. در اول انقلاب، با ایجاد درگیرىهاى قومیتى در شرق و غرب کشور، شمال و جنوب کشور، سعى کردند نگذارند انقلاب اسلامى به آرامش دست پیدا کند و کشور را از تلاطم انقلاب بیرون بیاورد؛ اما موفق نشدند. بعد از آن سعى کردند با تهاجم یک همسایهى دیوانه - صدام به معناى واقعى کلمه، یک انسان وحشى و دیوانه و افسارگسیخته و خطرناک بود - امنیت کشور را به هم بریزند؛ از داخل هم گروهکها کمکش کردند؛ همان گروهکهائى که بعد هم به دامان خود او پناه بردند. دیدید آنچه که آنها خواستند، صد و هشتاد درجه برخلاف میل آنها تمام شد. جنگ تحمیلى، حملهى دشمن، نه فقط ثبات و استقرار کشور را به هم نزد، بلکه اتحاد ملت را بیشتر کرد.
 شما ببینید در همین مناطق شما، در منطقهى شمال خراسان، که امروز استان خراسان شمالى است، با فاصلهى فراوانى که با میدان جنگ دارد - منطقهى جنوب و منطقهى شمال غربى کشور کجا؟ استان خراسان شمالى و شیروان و بجنورد کجا؟ - اما همین مردم در عرصهى مقابلهى با دشمن، با هم متحد شدند؛ دیگر مسئلهى ترک و فارس و کُرد و کُرمانژ و ترکمن و بقیهى قومیتها مطرح نبود، مسئلهى شیعه و سنى مطرح نبود؛ همه با هم متحد شدند، در مقابل دشمن ایستادند؛ جوانهاشان را دادند، مردها رفتند. از یک خانواده گاهى چهار جوان به میدان جنگ میرفتند. پدر این چهار جوان میگفت یکىتان بمانید، خانه را اداره کنید تا من به میدان جنگ بروم. این مسابقهى در جانفشانى را دیگر در کجا میشود سراغ کرد؟
 دشمن میخواست کشور را متلاطم کند، میخواست آرامش و ثبات و استقرار را از ملت ایران بگیرد؛ درست بعکس، خداى متعال در مقابل کید دشمنان آنچنان تقدیرى کرد که «و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین».(2) ملت به برکت دفاع مقدس، از آنجائى که بود، جلوتر رفت؛ آمادگىاش بیشتر شد. این توطئهى دشمنان مستکبر و گرگهاى آدمیخوار هم در مقابل ملت ایران اثرى نکرد.
 بعد سعى کردند این ثبات را از داخل به هم بریزند. من فقط اشاره کنم؛ نمیخواهم وارد تفاصیل شوم. هم در سال 78، هم در سال 88 - با فاصلهى ده سال - نقشه و توطئهى دشمن یک جور بود. در هر دو مورد سعىشان این بود که بتوانند ثبات سیاسى را در کشور به هم بزنند؛ سعىشان این بود که تلاطم ایجاد کنند؛ این آرامش عمومى را، این ثبات را از این ملت بگیرند.
 این ثبات و آرامش را باید قدر بدانیم. ملت قدر میدانند. من که به شما عرض میکنم، در واقع خطابم به کسانى است که میخواهند قدرنشناسى کنند در مقابل این ثباتى که وجود دارد؛ آن کسانى که با حرکات خود، با اعمال نادرست خود، با کجتابىهاى خود سعى میکنند این ثبات و آرامش را، این استقرار را، این طمأنینه و ثبات را در کشور به هم بزنند. البته مسئولین کشور، با تدبیر، حواسشان هست؛ من هم تأکید میکنم؛ هم به مسئولین قوهى مجریه، هم به مسئولین قوهى مقننه، هم به مسئولین قوهى قضائیه، که مراقب باشند بدخواهان و دشمنان با توطئهى خود نتوانند این آرامشى را که در سطح کشور وجود دارد - که نشانهى بزرگترین اقتدار این ملت است، که میتواند همهى خیرات را به طرف آنها جلب کند - به هم بزنند.
 ما در چند ماه بعد از این، مسئلهى انتخابات را داریم. تا قبل از انتخابات و در خود انتخابات، باید همت همهى مسئولین این باشد که آرامش سیاسى کشور را حفظ کنند؛ نگذارند فضاى سیاسى کشور، جنجالى و متلاطم شود؛ این جزو چیزهائى است که هوشمندى مسئولان کشور انشاءاللّه باید بتواند این را تحقق ببخشد.
 البته مردم واقعاً هوشیار و بصیرند. انسان چه بگوید در قبال این هوشیارى و بصیرت مردم؟ عامهى مردم همیشه به مصالح کشور با نظر درستى نگاه کردهاند؛ این تجربهى ماست. در طول این سه دهه، هر جا مسئولیتى متوجه مردم بوده است، به بهترین وجه آن را انجام دادهاند. دشمنان خواستند مردم را از میدانهاى لازمالحضورِ خودشان دور کنند، نتوانستند؛ خواستند مردم را دچار تشتت آراء کنند، اختلاف کنند، که گریبان یکدیگر را بگیرند، از مصالح کشور و پیشرفت کشور غافل شوند، نتوانستند. مردم از خودشان بصیرت نشان دادند. حقاً و انصافاً بصیرت مردم مثالزدنى است؛ این هم کار خداست. دلها دست خداست، ارادهها مقهور ارادهى الهى است. مردم مؤمنند، متوجه به حقایقند؛ سفارش ما بیشتر به مسئولین است، به سیاستمداران است، به مدیران گوناگون است؛ مراقب باشند دشمن نتواند این آرامش و استقرار و طمأنینهاى را که به فضل الهى در کشور وجود دارد و دشمن سعى کرده این را به هم بزند و نتوانسته، به هم بزند؛ سعى کنند این آرامش و استقرار را حفظ کنند؛ نگذارند تلاطم به وجود بیاید. گاهى یک حرف، گاهى یک عمل نسنجیده، گاهى یک اقدام نابجا، موجب تلاطم در محیط سیاسى میشود؛ باید خیلى مراقب باشند.
 البته این مردم عزیز واقعاً استحقاق دارند که مسئولین همهى وقت خود را، همهى تلاش خود را صرف پیشرفت کارهاى اینها بکنند. من نگاه میکنم به مسائل استان خراسان شمالى - همین مسائل بجنورد و شیروان و اسفراین و بقیهى شهرستانها و بخشهاى این استان - مىبینم کارهاى زیادى وجود دارد؛ اینها برعهدهى مسئولین است. چه نمایندگان قوهى مقننه، و چه نمایندگان در قوهى مجریه، همه موظفند براى مردم کار کنند، خدمت کنند. در همین شهرستان شیروان هم کارهاى زیادى هست که باید انجام بگیرد.
 البته من به شما مردم عرض بکنم، به مسئولینتان اطمینان داشته باشید. مسئولین میخواهند اقدام کنند، میخواهند تلاش کنند. نیتها خوب است. امروز قصد خدمت به مردم وجود دارد؛ البته گاهى اوقات سلیقهها درست نیست، گاهى اوقات امکانات کامل نیست. باید همه تلاش کنند و دست به دست هم بدهند و آنچه از مشکلات وجود دارد، چه در زمینههاى اقتصادى، چه در زمینههاى فرهنگى، اینها را برطرف کنند.
 در این شهرستان هم مثل بقیهى شهرستانهاى این استان و مثل بعضى از استانهاى دیگر کشور، مشکل اساسى و مهم، بیکارى است؛ که باید انشاءاللّه در زمینهى ایجاد اشتغال تلاش کنند. یکى هم مسئلهى اعتیاد جوانان در این استان و در این بخش است. من در این سفر هشدار دادم و از خود جوانان خواستم؛ گفتم جوانان عزیز! ما شما را پرشور و بااراده و بااستقامت میدانیم و مىبینیم. واقعیت همین است. جوانان این استان هم از لحاظ سطح فرهنگى، از لحاظ فهم و خردورزى، جزو پیشروانند. انسان مىبیند جوانهاى پیشروئى در این استان هستند. خود این جوانهاى شجاع و پیشرو باید در مقابله و مبارزهى با خطر مهلک اعتیاد و آلودگى به مواد مخدر هم پیشرو باشند؛ خودشان بایستى مقاومت کنند، خودشان بایستى مبارزه کنند. این یک مبارزهاى است که مشترکاً و توأماً بر دوش مسئولان و بر دوش خود مردم است. بنده به جوانها خیلى خوشبین هستم. عقیدهام این است که جوانان عزیز ما اراده کنند، میتوانند با خطرات بزرگ، از جمله خطر مواد مخدر در این استان، مقابله و مبارزه کنند.
 مردم در همه جاى کشور بحمداللّه سرحال و بانشاطند؛ این را دشمنان ما ببینند و بدانند. آنهائى که میخواستند با تحریم، مردم را افسرده و سربهزیر کنند، مردم را خسته کنند، ببینند این حرکت مردم را، این اجتماعات عظیم را، این حرکت خودجوش و پرشور مردم این استان را - مثل بقیهى استانهاى دیگر - ببینند که مردم چقدر در صحنه حضور دارند و ارادهى آنها براى دفاع از نظام چقدر مستحکم است. اینها همهاش عبرتآموز است. هى میگویند مردم ایران. ظاهراً آن کسانى که نام مردم ایران را مىآورند - از سردمداران آمریکا و غیر آمریکا - شماها را مردم ایران نمیدانند! مردم ایران از نظر آنها یک موجود موهوم و تصور موهومى است که دربارهى آنها حرف میزنند: مردم ایران با نظام مخالفند، مردم ایران با اسلام مخالفند. مردم ایران اینهائىاند که شما دیدید در این صحنههاى عظیم چه کردند. در این چند روز، مردم بجنورد و اسفراین و شیروان و سایر مناطق این استان، به همهى مردم دنیا حماسه نشان دادند. البته سعى میکنند در خبرگزارىهاشان، در وسائل اطلاعرسانىشان خبرها را کمرنگ کنند، حضور مردم را نشان ندهند؛ اما واقعیت را خودشان میفهمند و مىبینند.
 آنچه که ما به مسئولان محترم کشور در زمینهى مسائل اقتصادى - که مسائل اساسىاى است و دشمن هم بر روى مسئلهى اقتصاد متمرکز شده است - سفارش میکنیم، این است که در پیشرفت اقتصاد، این سه عنصر را مورد توجه قرار دهند: اولاً در امر اقتصاد، مثل همهى مسائل دیگر، باید با نگاه علمى به مسائل نگاه کرد. ثانیاً یک برنامهریزى مدبرانه لازم است، که هم در آن شتابزدگى نباشد، هم در آن کندى و کوتاهى نباشد. در همهى امور اینجور است، در مسائل حساس اقتصاد هم اینجور است. ثالثاً ثبات و استمرار سیاستها لازم است. اگر انشاءاللّه مسئولان این سه عنصر را در پیشرفت اقتصادى کشور در نظر بگیرند، که البته مورد توجه است - مسئولان، هم از لحاظ علمى در میان آنها برجستگانى هستند؛ هم از لحاظ دلسوزى، اهل دلسوزىاند، اهل تدبیرند - به توفیق الهى، به حول و قوهى الهى، دشمنان ما همچنان که در بخشهاى دیگر نتوانستند کارى بکنند، در مقابلهى اقتصادى با این ملت هم هیچ غلطى نمیتوانند بکنند.
 بحمداللّه با لطف الهى، مردم ایران سرزنده و سرحال و بانشاط و در صحنهاند؛ حضور آنها یک حضور همراه با بصیرت و توأم با عزم و ارادهى راسخ است. دشمنان سعى میکنند مردم ایران را خسته و ملول و نومید نشان دهند. مردم با حرکاتِ خودشان دارند نشان میدهند که دشمن دروغ میگوید؛ دشمن مغرضانه قضاوت میکند. البته متأسفانه بعضى از تریبوندارهاى داخل هم بر طبق میل دشمن - نمیگوئیم عمداً؛ غفلتاً - حرف میزنند. بعضىها خودشان خسته شدهاند، میگویند مردم خستهاند! مردم خسته نیستند. مردم در میدان و در صحنه حاضرند؛ آمادهى کارند. باید میدان را براى مردم آماده کرد، باز کرد، آن وقت مىبینید که مردم هر جائى که احساس کنند وظیفهاى وجود دارد، با چه انگیزهاى، با چه اهتمامى، با چه عزم راسخى وارد میشوند؛ همچنان که امروز هم وارد شدهاند.
 از خداوند متعال مسئلت میکنیم فضل و رحمت و خیر و برکت خود را بر شما مردم عزیز شهرستان شیروان نازل کند و انشاءاللّه جوانهاى عزیز شما را مشمول الطاف الهى و توفیقات الهى و عاقبتبهخیرى قرار دهد و انشاءاللّه هر روز شما از روز قبل بهتر و شادتر و همراه با موفقیت بیشتر باشد و خداوند روح مطهر شهیدان و روح امام شهیدان را با اولیائش محشور کند. من از اجتماع عزیز و پرشور شما، از ابراز محبت شما، صمیمانه تشکر میکنم.
    والسّلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته
 
1) فتح: 26
2) آل عمران: 54

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد