مسجدحضرت ابوالفضل (علیه السلام) پایگاه امام خمینی(ره) اهواز-کوی انقلاب
بسم رب الشهداء و الصدیقین
السلام علیک یا امام عصر و الزمان (عج)
با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، به وبلاگ مسجدحضرت ابوالفضل (ع) - پایگاه امام خمینی (ره) اهواز خوش آمدید .لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وبلاگ ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و به ما در بهتر شدن کیفیت مطالب وبلاگ کمک کنید .
التماس دعا...
ادامه...
نظرسنجی
دوستان عزیز شما به وبلاگ (مسجدحضرت ابوالفضل(ع)کوی انقلاب اهواز)چه امتیازی می دهید؟
سالگرد شهادت شهید احمد علی سقاکهوازی
سالگرد شهادت شهید احمد علی سقاکهوازی را با ذکر صلوات گرامی میداریم. شهید احمد علی سقاکهوازی فرزند عبدالشعیب تاریخ تولد:...
سالگرد شهادت شهید احمد علی سقاکهوازی
سالگرد شهادت شهید احمد علی سقاکهوازی را با ذکر صلوات گرامی میداریم. شهید احمد علی سقاکهوازی فرزند عبدالشعیب تاریخ تولد:...
دو کلید طلایی پرواز شهید عباس دانشگر
امام على علیه السلام: لَیْسَ عَمَلٌ اَحَبَّ اِلَى الله عَزَّوَجَلَّ مِنَ الصَّلاةِ، فَلا یَشْغَلَنَّکُمْ عَنْ اَوقاتِها...
بصیرت، لازمه زندگی
در فراز و نشیب این دنیا، گاهی اوقات خوب و بد، با هم آمیخته می شوند و ما توانایی تشخیص این دو را از هم نداریم. غبار...
درگذشت پدر شهید علی تونی
به اطلاع کلیه عزیزان پایگاه امام خمینی مسجد حضرت ابوالفضل(ع) می رساند پدر بزرگوار بسیجی شهید علی تونی به دیدار حق...
در حریم فاطمیه مرغ دل پر می زند ناله از مظلومی زهرای اطهر می زند السلام علیک یا فاطمة الزهرا
فاطمه اکتفا به نامش نکنید نشناخته توصیف مقامش نکنید هرکس که در او محبت زهرا نیست علامه اگر هست سلامش نکنید
بر حاشیه برگ شقایق بنویسید گل، تاب فشار در و دیوار ندارد
پیمبری که عمری غم خوار امتش بود روی کبود زهرا (س) اجر نبوتش بود؟
دل از غم فاطمه توان دارد، نه و ز تربت او کسی نشان دارد، نه آن تربت گمگشته به بر، زواری جز مهدی صاحب الزمان دارد، نه
در بین آن دیوار و در ای فدایی حیدر دادی تو شش ماهه پسر بهر یاری حیدر
یا علی قبر پرستویت کجاست؟ آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟
من با که گویم این که بهارم خزان شده ماهم به خاک تیره غربت نهان شده بانوی بی نشان که به هرسو نشان ز اوست رفت از برم به قامت همچون کمان شده
ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم محتاج عطا و کرم فاطمه ایم
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
خزان زود هنگام و کبود شدن یاس بوستان پیامبر، تسلیت باد.
بر عالمیان رحمت رحمان زهراست در هر دو جهان سرور نسوان زهراست نوری که دهد شاخه طوبی از اوست کوثر که خدا گفته، به قرآن زهراست
سرفصل کتاب آفرینش زهراست روح ادب و کمال و بینش زهراست روزی که گشایند در باغ بهشت مسئول گزینش و پذیرش زهراست
دیدم که از پس در، پهلوی من شکسته است فریاد من در آنجا، علی علی علی بود بر روی سینه من، با میخ در نوشتند: این جرم گفتن علی علی علی بود من هم ز خون سینه، بر روی در نوشتم: تنها گناه زهرا، علی علی علی بود
جز علی و پدرت، قدر تو را کس نشناخت شب قدری و بود قدر تو پنهان، زهرا
الا ای چاه! یارم را گرفتند گلم، باغم، بهارم را گرفتند میون کوچه ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند
یا علی خرابم از غمت سوختم کبابم از غمت زخم کهنه را نمک زدند همسر تو را کتک زدند
منم زینب که بی دلدار مانده ست به قلبم خون به چشمم خار مانده ست نگاهم خیره می ماند همیشه به آن خونی که بر دیوار مانده ست.
هر سینه که دوستدار زهراست آشفته و بی قرار زهراست گنجینه هفت آسمان ها در سینه خون نگار زهراست از شرح کرامتش همین بس عالم همه وامدار زهراست
حضرت محمد (ص) می فرمایند: فاطمه پاره تن من است. هرکه او را بیازارد، مرا آزرده خاطر کرده و هر که او را شاد کند، مرا نیز خوشحال نموده است.
امام صادق (ع) می فرمایند: هر کس به شناخت حقیقی فاطمه (س) دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: من نام دخترم را فاطمه (س) گذاشتم؛ زیرا خداوند، فاطمه (س) و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: فاطمه (س) پاره تن و نور چشم و میوه دل من است.
آه ای مادر سختیها؛ نظر مرحمتی بر بسیجیان ما بیفکن تا بتوانند از چیزی نهراسند و بیان حقایق را فدای مصلحت نکنند...
در حریم فاطمیه مرغ دل پر می زند
ناله از مظلومی زهرای اطهر می زند
السلام علیک یا فاطمة الزهرا
فاطمه اکتفا به نامش نکنید
نشناخته توصیف مقامش نکنید
هرکس که در او محبت زهرا نیست
علامه اگر هست سلامش نکنید
بر حاشیه برگ شقایق بنویسید
گل، تاب فشار در و دیوار ندارد
پیمبری که عمری غم خوار امتش بود
روی کبود زهرا (س) اجر نبوتش بود؟
دل از غم فاطمه توان دارد، نه
و ز تربت او کسی نشان دارد، نه
آن تربت گمگشته به بر، زواری
جز مهدی صاحب الزمان دارد، نه
در بین آن دیوار و در ای فدایی حیدر
دادی تو شش ماهه پسر بهر یاری حیدر
یا علی قبر پرستویت کجاست؟
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟
من با که گویم این که بهارم خزان شده
ماهم به خاک تیره غربت نهان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان ز اوست
رفت از برم به قامت همچون کمان شده
ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم
محتاج عطا و کرم فاطمه ایم
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
خزان زود هنگام و کبود شدن یاس بوستان پیامبر، تسلیت باد.
بر عالمیان رحمت رحمان زهراست
در هر دو جهان سرور نسوان زهراست
نوری که دهد شاخه طوبی از اوست
کوثر که خدا گفته، به قرآن زهراست
سرفصل کتاب آفرینش زهراست
روح ادب و کمال و بینش زهراست
روزی که گشایند در باغ بهشت
مسئول گزینش و پذیرش زهراست
دیدم که از پس در، پهلوی من شکسته است
فریاد من در آنجا، علی علی علی بود
بر روی سینه من، با میخ در نوشتند:
این جرم گفتن علی علی علی بود
من هم ز خون سینه، بر روی در نوشتم:
تنها گناه زهرا، علی علی علی بود
جز علی و پدرت، قدر تو را کس نشناخت
شب قدری و بود قدر تو پنهان، زهرا
الا ای چاه! یارم را گرفتند
گلم، باغم، بهارم را گرفتند
میون کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند
یا علی خرابم از غمت
سوختم کبابم از غمت
زخم کهنه را نمک زدند
همسر تو را کتک زدند
منم زینب که بی دلدار مانده ست
به قلبم خون به چشمم خار مانده ست
نگاهم خیره می ماند همیشه
به آن خونی که بر دیوار مانده ست.
هر سینه که دوستدار زهراست
آشفته و بی قرار زهراست
گنجینه هفت آسمان ها
در سینه خون نگار زهراست
از شرح کرامتش همین بس
عالم همه وامدار زهراست
حضرت محمد (ص) می فرمایند:
فاطمه پاره تن من است. هرکه او را بیازارد، مرا آزرده خاطر کرده و هر که او را شاد کند، مرا نیز خوشحال نموده است.
امام صادق (ع) می فرمایند:
هر کس به شناخت حقیقی فاطمه (س) دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
من نام دخترم را فاطمه (س) گذاشتم؛ زیرا خداوند، فاطمه (س) و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
فاطمه (س) پاره تن و نور چشم و میوه دل من است.
به امید رسیدن همه دلسوختگان به کربلای برادرت حسین (ع)
بانو خودت دعا کن برایمان