مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

گپ وگفتی باشیطان

روزی که شیطان تلفنی تماس گرفت وبی مقدمه گفت:"حاضرم رویای تورابه واقعیت تبدیل کنم "،به ناگاه شوکه شدم !باورم نمی شد!تنم خیس عرق شده بود!وحشت وترس سراپای وجودم را فراگرفته بود!به هرزحمتی که بودخودم راجمع وجورکردم وبالاخره قراری برای مصاحبه گذاشتم.

روزمصاحبه

جناب شیطان بادوساعت تاخیر حاضرشد.وقتی هم که رسیدعذرخواهی کردوگفت:ماموریت خطیری پیش اومده بود که ازدوستانم ساخته نبود ومی بایست خودم انجام می دادم.پیش از انجام مصاحبه گفتم:باچه تضمینی باورکنم که در جریان مصاحبه برمبنای صداقت درگفتار سخن خواهی گفت؟خندید وگفت :دلیلی ندارددروغ بگویم،چون من به حربه ای مجهزم که اگر پرده از تمام اسرار من برداشته شودبازهم می توانم به خواسته های خوددست یابم.گفتم:چه حربه ای؟جواب داد:غفلت؛انسان ها رابه خواب نوشین غفلت می برم وآن وقت نقشه هایم راعملی می کنم.
-خودتان رامعرفی کنید ...

-شیطان:فردی هستم از طایفه ی جن ومسمی به اسم خاص"ابلیس"ومشهوربه اسم عام"شیطان"
-شغل شما چیست؟
-مشاغل فراوانی دارم؛گاهی مسافرکشم؛سردوراهی حق وباطل می ایستم ومسافران را درجاده ی گمراهی دربست به سفرجهنم می برم.گاهی کشاورزم وبذر کینه ونفاق را درزمین دل ها می افشانم.گاهی نقاشم؛رنگ بطلان به چهره ی حقیقت می زنم وجامه ی کژی برقامت راستی می پوشانم.گاهی خلبانم؛بابال های وسوسه والقاءآن قدر برفراز قلب آدمی چرخ می زنم تا باند مناسب برای فرود بیابم.
-باچه شیوه وشگردی انسان ها را به دام می افکنی؟
-باروش منحصربه فرد"گام به گام"من به طور معمول کارم را در چند مرحله  انجام می دهم؛نخست ازطریق وسوسه های تحریک آمیز خود،افکاری پلیدرابرقلب انسان القامیکنم،آنگاه آن اندیشه ی زشت رانیک جلوه می دهم،سپس در مرحله ی عمل باتزئینات گوناگون،اشتیاق فرد را برای ارتکاب گناه برمی انگیزم.اما حریم دفاعی برخی انسان ها گاهی نفوذ ناپذیر است؛اینجاست که نا گزیرم به حربه های دیگری چون نسیان ،وحی وایجاد فراموشی متوسل شوم.البته هنرمندی های  دیگری هم دارم؛مثلا در هیئت وغالب اجسام،تمثل وتجسم می یابم واز این رهگذر،ابنای آدم را به سراشیبی سقوط در پرتگاه تباهی وعصیان ،سوق،که چه عرض کنم،هل می دهم.
-کدام عمل انسان هابیش از همه تورا خشمگین می کند؟
-هرچندخوش ندارم ازابرازش اما برخی از انسان ها برحسب عادت ،باسجده های طولانی،مدام مراآزار می دهند.
-کدام عملشان بیشتر تورا خوشحال می کند؟
-برای من بسی مایه ی مسرت وخوشحالی است اینکه آدمی پشت سرهم گناه کند وتوبه را مدام به عقب بیا ندازد.
عجیب ترین عمل انسان  ها کدام است؟
-برسرسفره ی گناه می نشینندوازهر گناهی لقمه ای برمی گیرند،آنگاه برمن خشم می آورند که سفره ی گناه را توگستردی.عجبا!من فقط شما را سوی گناه خواندم؛شما اما به سوی گناه دویدید،اگر طعم گناه در ذائقه ی شما شیرین افتاد دیگر چرا مرا مقصر ومسئول این تباهی وگمراهی می انگارید؟!
-آیادر میان طایفه ی خودهم هواخواه وطرفدار داری؟
نه تنهادرمیان قوم خودکه درمیان انسان ها نیز.عده ای هستندکه مرا ارباب وسرپرست خود می انگارند،کارگزاران وخدمت گزارانی وفادارکه اهداف شوم وتوطئه های پلیدمرابه خوبی جامه ی عمل می پوشانند.
-حرف آخر؟
-شیطان درحالی که چهره اش برافروخته بود گفت:سوگند یادمی کنم که انتقامم را باز ستانم،شما آدمیان رالحظه ای آسوده نخواهم گذاشت، پیوسته برسر راهتان کمین می نشینم وراهزن راهتان خواهم بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد