مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

وفات فاطمه معصومه (سلام الله علیها) تسلیت باد

وفات فاطمه معصومه (سلام الله علیها) تسلیت باد.

زندگینامه حضرت معصومه (سلام الله علیها )
رحلت حضرت معصومه سلام الله علیها

رحلت حضرت معصومه سلام الله علیها

در تواریخ آمده است که مأمون عباسى در سال دویست هجرى قمرى، حضرت رضا علیه‏السّلام را از مدینه به مرو طلبید و آن حضرت را اجباراً و به دنبال این جریان از مدینه به سوى مرو آوردند. خواهر آن حضرت، فاطمه معصومه سلام‏اللَّه‏علیهادر سال دویست و یک به خاطر اشتیاق ملاقات برادرش از مدینه به جانب مرو حرکت کرد و چون به ساوه رسید بیمار شد. در این هنگام پرسش کرد که از اینجا تا قم چه مقدار مسافت است؟ گفتند: ده فرسخ. حضرت خادم خود را فرمودند که مرا به جانب قم ببر و بدین ترتیب خادم، حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها را به قم آورده و در منزل موسى‏بن‏خزرج‏بن‏سعد فرود آورد.

مطلبى که از این نقل استفاده مى‏شود این است که قم از آن زمان شهرى بوده که به علاقه و ولایت اهلبیت رسول اللَّه صلوات‏اللَّه‏علیهم‏اجمعین شناخته شده‏بود و این اسم، براى حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها که تمام گذشته خود را در مدینه سپرى کرده بود، یک مرکز آشنا به شمار مى‏آمده است، ولى در اینکه چطور موسى بن خزرج را شناخته و بر او وارد شده‏اند اجمالى است و ممکن است که در ساوه راجع به افراد سرشناس و بسیار محترم قم تحقیق شده باشد و او را معرفى کرده باشند یا آنکه بعد از ورود به قم پرسش کرده باشند و با معرفى مردم قم و ساکنان آن و شناختى که از موسى بن خزرج براى بانوى اسلام، حاصل گردیده، بر او وارد شده باشند.

البته نقل دیگرى در این مورد است که زمینه این سؤال را به کلى منتفى مى‏سازد و بعضى از بزرگان آن را صحیح‏تر از نقل اول مى‏دانند و آن این است که چون خبر نزول اجلال حضرت فاطمه معصومه سلام‏اللَّه‏علیها به ساوه، به گوش آل‏سعید رسید، همگى متّفق شدند که به قصد تشرّف به حضور آن بانوى یگانه، بیرون روند و از وى درخواست نمایند که به قم تشریف بیاورد.

موسى بن خزرج بر این امر، تقدم جست. همینکه به خدمت حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها رسید، مهار ناقه آن حضرت را گرفت و کشید تا وارد قم ساخت و آن سیده جلیله را در خانه خود فرودآورد و جاداد و مدت شانزده یا هفده روز همچنان باقى بودند و آنگاه از دنیا رفتند. پس او را غسل داده، کفن نمودند و نماز بر بردن مقدّسش خواندند و در زمین بابلان که ملک خود موسى بن خزرج بود و اکنون روضه منوّره آن حضرت است، به خاک سپرده و دفن کردند و سقفى از بوریا بر قبر شریفش بنا نمودند و همچنان بود تا حضرت زینب، دختر امام جواد علیه‏السّلام، قبّه‏اى بر آن قبر شریف بنا کرد.  

و نقل شده است که محمدبن‏حسن‏بن‏ولید گفته: چون فاطمه سلام‏اللَّه‏علیها وفات یافت، او را غسل داده و کفن کردند و جنازه او را به سوى بابلان حرکت دادند، آنگاه آن حضرت را کنار سردابى که براى وى حفر کرده بودند گذاشتند و آل سعد با هم به گفتگو پرداختند که چه کسى داخل سرداب سود و جنازه آن حضرت را دفن نماید؟. بعد از گفتگوها رأى آنان بر این قرار گرفت که پیرمرد کهنسال "قادر" نام، که خادم خود آنان بود و مرد صالحى به شمار مى‏رفت، متصدّى دفن شود.

از این رو از پى او فرستادند که ناگهان دیدند دو نفر سوار، که دهان خود را با لگام بسته بودند، با شتاب بسیار از جانب ریگزار پیداشدند و چون نزدیک جنازه رسیدند پیاده شده، بر آن مخدّره نماز خواندند، داخل سرداب شده و آن بدن مطهّر را دفن کردند و آنگاه بیرون آمده، سوار شدند و رفتند و هیچ‏کس نفهمید که آنان چه کسانى بودند.  

شایان ذکر است که این جریان اصلاً قابل استبعاد نیست، زیرا شواهد بسیارى در کتب اخبار و تاریخ و سیره و معجزات دارد که ما به بعضى از آنها اشاره مى‏کنیم:

1- سلمان فارسى در مداین از دنیا رفت و در آن هنگام حضرت امیرالمؤمنین علیه‏السّلام در مدینه بودند ولى براى دفن سلمان از مدینه با تصرف‏الهى خود و به اذن‏اللَّه‏سبحانه به مداین‏آمدند و پس از انجام مراسم دفن او به مدینه بازگشتند.  

2- شطیطه، زن با ایمان نیشابورى در نیشابور از دنیا رفت و حضرت موسى‏بن‏جعفر علیه‏السّلام از مدینه طیّبه بر حسب وعده‏اى که از پیش داده بودند، براى نماز بر جنازه او به نیشابور آمدند در حالى که بر شتر سوار بودند و چون از امر او فارغ شدند، سوار بر شتر خود شده به طرف بیابان برگشتند و به ابوعلى‏بن‏راشد فرمودند: سلام مرا به یاران خود برسان و به آنان بگو: من و سایر امامان ناچاریم که بر جنازه شما حاضر شویم در هر شهرى که باشید. پس در کار خودتان از خدا بترسید.  

3- در جریان دفن حضرت سیدالشّهدا علیه‏السّلام از مسلّمات است که حضرت امام زین‏العابدین از زندان کوفه به صحنه کربلا آمد و تجهیزات بدن مبارک پدر بزرگوار خود را انجام داد.

بارى، بر حسب ظاهر و به مقتضاى این اخبار و روایات خصوصاً جمله اخیر از جریان شطیطه، مى‏توان حدس زد که آن دو بزرگوار دو امام معصوم از خاندان حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها مثلاً حضرت موسى بن جعفر علیه‏السّلام و حضرت رضا علیه‏السّلام بوده‏اند که براى دفن بدن مطهّر حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها، آمده اقدام به دفن آن پیکره تقوا فرموده‏اند. و چه کسى به تجهیزات فاطمه معصومه سلام‏اللَّه‏علیها سزاوارتر از آن دو بزرگوار مى‏باشد؟!

قابل ذکر است که گاهى شنیده مى‏شد که حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها به عزم دیدار برادرشان از مدینه به سمت توس حرکت کرد و در قم خبر شهادت حضرت رضا علیه‏السّلام را شنید و در آنجا بیمار شد و بالاخره از دنیا رفت.

ولى این مطلب خلاف تحقیق است؛ چنانکه روایت سعدبن‏سعد از حضرت رضا علیه‏السّلام بر این مطلب دلالت ظاهر دارد که حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیهاپیش از حضرت رضا علیه‏السّلام از دنیا رفته‏اند، زیرا در آن روایت، سعد مى‏گوید: من از امام رضا علیه‏السّلام راجع به زیارت فاطمه سلام‏اللَّه‏علیهادختر موسى بن جعفر پرسش کردم.

 

این سؤال حاکى از آن است که در زمان پرسش، حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها از دنیا رفته بودند و مرقد و مضجع وى معلوم بوده است.

مرحوم محقّق بزرگ، میرزاى قمى اعلى‏اللَّه‏مقامه در جواب سؤالى که از وى راجع به این موضوع شده، به همین روایت تمسک کرده‏اند و صورت سؤال و جواب این است:

سؤال: از عیون اخبارالرضا حدیثى نقل شده است که راوى گفت:

سَأَلْتُ اَبَالْحَسَنِ الرِّضا عَنْ زیارَةِ فاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ بِقُمْ، و آنچه در زبان روضه‏خوان‏ها مشهور است، آنست که حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیهااز مدینه به اراده دیدن برادر بزرگوار خود بیرون آمدند. وقتى که به قم رسیدند، خبر شهیدشدن آن حضرت در توس به ایشان رسید، چند روزى در قم مکث نمودند و وفات کردند. وجه جمع چگونه است؟

جواب: آخوند ملّامحمّدباقر رحمةاللَّه‏علیه در بحار دو حدیث بلکه سه حدیث از حضرت امام رضا علیه‏السّلام نقل کرده که دلالت مى‏کنند بر اینکه در حیات آن حضرت، فاطمه بنت موسى بن جعفر علیه‏السّلام در قم مدفون شده بود، و خلاف آن را نقل نکرده است.   علاوه بر این تاریخ شهادت حضرت رضا علیه‏السّلام مضبوط و در دست است و آن بر حسب نقل مورّخان، آخر ماه صفر سال 203 هجرى قمرى است و سال مسافرت آن بزرگوار به توس سال 200 از هجرت بوده است و حضرت معصومه سلام‏اللَّه‏علیها بر حسب نقل در پى مسافرت برادرشان و به تصریح بعضى از اهل تاریخ در سال 201 هجرى به عزم دیدار وى حرکت کرده‏اند. بنابراین وفات آن مخدّره حدودو دوسال قبل از شهادت حضرت رضا علیه‏السّلام واقع شده است

==========================

زندگی حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به دو دوره مهم تقسیم می‎شود.
1. تولد و کودکی در مدینه
2. حضرت در راه ایران و قم.
حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ یکی از بانوان با فضیلت و با شخصیت خاندان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ می‎باشد. پدر بزرگوار او حضرت «موسی بن جعفر» امام هفتم شیعیان می‎باشد. مادر گرامی حضرت معصومه «نجمه» مادر بزرگوار امام رضا ـ علیه السّلام ـ می‎باشد. نجمه از بانوان با فضیلت و از اسوه‎های تقوا و شرافت و از مخدرات کم نظیر تاریخ بشریت است.
[1]
درباره زمان تولد و وفات فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ آن چه مسلم است این است که زمان تولد آن حضرت پیش از سال یکصد و هفتاد و نه هجری بوده است زیرا بنابر نقل شیخ کلینی در شوال 179 هارون الرشید امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ پدر حضرت معصومه ـ علیه السّلام ـ را از مدینه به بغداد برد و در آن جا در ماه رجب 183 از دنیا رحلت فرمود.
[2] و بنابر مدت عمر حضرت معصومه که از 23 سال کمتر است، نمی‎تواند بعد از سال 179 باشد چون در آن سال‎ها پدرش در زندان بود. پس تاریخ ولادت آن حضرت به طور دقیق مشخص نیست ولی طبق اسناد به دست آمده ولادت آن حضرت را در مدینه در سال 173 نقل می‎کنند.[3]
درباره تعداد فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ و این که چند تن از آن‎ها فاطمه نام داشته‎اند اختلاف است. شیخ مفید تعداد آنان را سی و هفت تن ذکر کرده است؛ نوزده پسر و هجده دختر که دو تن از دختران، فاطمه نام داشتند. فاطمه‌الکبری و فاطمه الصغری.
[4] حضرت فاطمه معصومه بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ از دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ فاضل‎تر و دارای مقامی شامخ‎تر می‎باشد.
با گذشت ایام، حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ هم دوران خردسالی را پشت سر گذاشت. و در این سال‎ها محل رشد آن حضرت خاندانی بود که او را با دریایی از علم و معرفت رو به رو ساخت. ولی بیش از ده بهار از عمر شریفش نگذشته بود که پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسید و دریایی از غم و اندوه بر قلب شریفش فرو ریخت که در این ایام غم و تنهایی، تنها مایه تسلی او برادرش امام رضا ـ علیه السّلام ـ بود که ناگهان «مأمون» وجود اقدس امام هشتم را از کانون خانواده جدا نمود و به اجبار به خراسان جلب کرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نموده. حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دوری یک ساله فراق برادر را تحمل کرد.


2. حضرت معصومه در راه ایران و قم
یک سال بعد از رفتن حضرت علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ به سرزمین خراسان یعنی در سال 201 هـ حضرت معصومه ـ علیها السّلام ـ خواهر حضرت رضا، برای زیارت برادر از مدینه به مقصد خراسان حرکت کرد یا به موجب نقلی که چندان اعتبار ندارد طبق دعوت برادر رهسپار خراسان شد. چون آن حضرت با همراهانش وارد ساوه شد، بیمار و رنجور بود
[5] و می‎دانست در آن نزدیکی شهری است به نام قم که مردم آن از دوست‎داران اهل بیت اطهار هستند. از این امر چنین استنباط می‎شود که آوازه تشیع مردم قم و علاقه شدید ایشان به اهل بیت به مدینه هم رسیده بود.


در هر حال، حضرت پرسید میان ما و قم چند فرسخ فاصله است. گفتند: ده فرسخ و حضرت دستور حرکت به سوی قم را صادر کردند. در اینجا معلوم نیست که آیا مردم قم از آمدن حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفته‎اند و با تجلیل و احترام به قم آورده‎اند، یا خود او به طرف قم حرکت کرده است. طبق نقل کتاب قم، روایت صحیح و درست این است که چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق کردند که از او درخواست کنند به قم بیاید. از میان ایشان، موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد، و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد.[6] از این نقل معلوم می‎شود که حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ به طرف قم حرکت کرده بود و موسی بن خزرج در اثنای راه به وی رسیده بوده است.


محل سرای موسی بن خزرج و حجره‎ای که حضرت معصومه در آن به عبادت می‎پرداخته اکنون معین و زیارتگاه است. گویا در این سخن اختلافی نباشد که حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ مدت هفده روز در آن محل توقف داشته و پس از آن رحلت فرموده است. بنابر نوشته کتاب قم، بعد از غسل دادن و کفن کردن و نمازگزاردن برجسد مطهر او، موسی بن خزرج آن حضرت را در زمینی در بابلان (همین محل فعلی) نیمه دوّم قرن چهارم که به او تعلق داشت دفن کرد و بر سر تربت او سایه‎بانی درست کرد.
نویسنده کتاب قم می‎نویسد:


روایت کرد مرا حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابوبه از محمد بن حسن بن احمد بن الولید و او از راویان دیگر، که چون حضرت فاطمه وفات یافت بعد از غسل و تکفین او را به مقبره بابلان بردند و در کنار سردابی گذاشتند. آل سعد (اشعری) با یکدیگر اختلاف کردند در این باب که چه کسی سزاوار است در سرداب رود و فاطمه را بر زمین بگذارد و به خاک سپارد که در این هنگام از جانب ریگستان دو سوار که جلو دهان خود را بسته بودند بدان جا آمدند چون به جنازه فاطمه رسیدند، از اسب پیاده شدند و بر او نماز گذارده و در سرداب رفتند و جسد مطهر او را دفن کردند و برهیچ کس معلوم نشد که آن دو سوار که بودند.[7]
بدون هیچ اختلافی سال وفات آن حضرت را یقیناً 201 هـ نقل کرده‎اند ولی در این که در چه روز و ماهی از این سال بوده اختلاف می‎باشد که بعضی دهم ربیع الثانی را قوی می‎دانند.
[8]


[1] . صدوق، عیون الاخبار، ج 1، ص 14؛ طبرسی، اعلام الوری، ص 302؛ طبری، امامی، دلائل الامامت، ص 309؛ اثباه الهداه، ج 3، ص 233؛ مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 396. [2] . اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، انتشارات ولی عصر، تهران، 1375، ج 2، کتاب الحجه. [3] . مستدرک سفینه، شیخ علی نمازی، ج 8، ص 257. [4] . الاِرشاد، محمد بن نعمان (مفید)، انتشارات، ج 2، ص 242. [5] . کتاب قم، چاپخانه مجلس، تهران، ص 213. [6] . همان، ص 213. [7] . کتاب قم، ص 312. [8] . تاریخ قم، حسن قمی، چ قم، ص 213؛ بحار الانوار، ج 48، ص 290؛ اعیان الشیعه، چ بیروت، ج 8، ص 391؛ انوار المشعشعین، ج 1، ص 208

بنی فاطمه .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد