ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
به یاد علیاصغر(ع) که خونش هیچگاه به زمین باز نگشت
دفاع از ولایت سن و سال نمیشناسد، میخواهد یک پیرمرد ۸۰ ساله باشد یا یک نوجوان یا طفلی شیرخواره باشد. گریههای بیامانش نشان از تشنگی ندارد، گریان است به خاطر تنهایی مولایش، گریان است از قساوتهای دشمنان!
ایران اسلامی صبحگاه دیروز حال و هوایی دیگر داشت، طفلهای شیرخواره در آغوش مادران در همایش شیرخواران حسینی شرکت کردهاند، نوگلان مکتب اسلام به یاد علی اصغر حسین(ع) با سربندهای «یا صاحبالزمان (عج)» به یاد لحظههای گریههای او، خود را نذر قیام صاحب امری میکنند که در آینده در کنار منتقم خون حسین فاطمه (س) از آرمانهای علی اصغر رباب دفاع کنند، آری اگر آن روز امام حسین علیهالسلام طفل شیرخواره خود را در راه اسلام و احیای امت جد خویش فدا کرد، امروز شیرخواران حسینی آمادهاند که در راه حسین علیهالسلام خون دهند.
آیا مدافعی هست که از حرم رسول خدا (ص) دفاع کند؟
در عصر روز عاشورا با به شهادت رسیدن جوانان بنی هاشم و یاران حضرت حسین علیهالسلام، امام(ع) با تمام وجود برای رزم با دشمنان به سویشان رفت، در حالی که بانگ میزد: «آیا مدافعی است که از حرم رسول خدا (ص) دفاع کند؟ آیا موحدی هست که به خاطر ما از خدا بترسد؟ آیا یاوری هست که با امید به آنچه در نزد خداست به یاری ما بشتابد؟» علی اصغر برای جانسپاری در راه حسین بی تاب شده است
در این هنگام از میان بانوان در خیمه شیونی برخاست، چرا که امام(ع) به کنار خیمه رفت تا با آنها وداع کند، در اینجا بود که طفل دلربای شیرخواره اباعبدالله الحسین(ع)، از تشنگی بیتاب شده بود، امام(ع) خطاب به دشمن فرمود «از یاران و فرزندانم، کسی جز این کودک نمانده است، نمیبینید که چگونه بیتاب است؟»
در این بین که هنوز کلام امام (ع) تمام نشده بود، «حرمله بن کاهل اسدی» با تیر سه شعبه در نهایت قساوت و بیرحمی گلوی ظریف کودک شش ماهه را مورد اصابت قرار داد که در اثر آن گردن عبدالله رضیع، گوش تا گوش بریده شد.
خون علی اصغر به زمین برنگشت
امام حسین علیهالسلام پس از شهادت طفل شیرخوارهاش، خون گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید و فرمود «آن چه برای من پیش آمده است، آسان است، چون خدا آن را میبیند.»
امام باقر علیهالسلام در روایتی میفرمایند «از آن خونی که به آسمان پاشیده شد، هیچ قطرهای به زمین برنگشت» (اللهوف فی قتلی الطوف،ص۶۸)، آری! فرشته الهی خون علی اصغر علیهالسلام را درون شیشهای جای داد تا در روز قیامت سزای این عمل خبیث دشمن را از خداوند طلب کند.
ذبح طفل شیرخواره، نهایت سنگدلی لشگر عمربن سعد بود
امام حسین علیهالسلام در مطالبه آب برای طفل شیرخواره ماهه خود در لحظات آخر عاشورا نشان میدهند، در روز عاشورا و در صحنههای مختلف نبرد؛ عاطفه، عقلانیت و عرفان از وجود ایشان تبلور میشود، به طوری که نهایت محبت را به خانواده ابراز میکند و از سوی دیگر قساوت و سنگدلی و خصومت دشمن را تاریخ نمایان میسازد.
از نظر معرفتی چنان با خدای خود مناجات میکند که در مرحله فنا فی الله را به شیفتگان خویش نشان میدهند که در راه اسلام چگونه یک انسان میتواند عاشقی را به تصویر بکشد، لذا اصل عطش در روز عاشورا و طلب آب امام حسین(ع) از سپاهیان عمر بن سعد قابل پذیرفتن است.
در زیارت ناحیه مقدسه درباره این طفل شهید آمده است «السلام علی عبدالله بن الحسین الطفل الرضیع، الرمی الصریع، المشحط دماء، المصعد دمه فی السماء المذبوح بالسهم فی حجر ابیه، لعن الله رامیه حرمله بن کاهل الاسدی»
علی اصغر سند مظلومیت اهلبیت کربلاست
بیشک درخشانترین چهره کربلا و بزرگترین سند مظلومیت، علی اصغر باب الحوائج است که مقامش در نزد خدا آنقدر بالا است که ائمه معصومین(ع) هنگام طلب حاجت به خداوند او را واسطه قرار میدهند، درود سلام خداوند بر این طفل شش ماهه که با حضور در واقعه عاشورا و با گریههای بیامان خود نقاب از چهره خبیث کوفیان بر کشید و پدرش اباعبدالله حسین(ع) را با خون سرخ خود یاری رساند و به جهانیان نشان داد که با وجود شیرخواره بودنش، پدر و مولایش را تنها نمی گذارد.
من دست خالی آمدم،دستِ من و دامانِ تو
سر تا به پا دَرد و غمم،دردِ من و درمانِ تو
تو هر چه خوبی من بَدَم،بیهوده بر هَر در زَدم
آخر به این در آمدم باشم کنار خوان تو
من از همه در رانده ام،من رانده ای و امانده ام
یا خوانده یا ناخوانده ام اکنون منم مهمانِ تو
پای من از ره خسته شد،بال و پَرم بشکسته شد
هر در به رویم بسته شد جُز درگه احسانِ تو
سلام وبلاگم به روز شده منتظر قدوم سبزتون والتماس دعا