مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

سفیر سید الشهداء علیه السلام

سفیر سید الشهداء علیه السلام  

مسلم بن عقیل فرزند عقیل بن ابی طالب برادر حضرت علی علیه السلام و مادرش به روایت ابوالفرج "علیه" بود.

زمان تولد حضرت مسلم مشخص نیست، اما بعضی شواهد حاکی است که وی به هنگام شهادت 28 سال داشت و چون در سال 60 هجری به شهادت رسیده است، شاید ولادتش در سال 32 هجری اتفاق افتاده باشد.

حضرت مسلم  (ع) دردامان پر مهر حضرت امیر المؤمنین علی (ع ) روزگار کودکى را سپری نمودند واز ایشان کسب فیض وکمالات نمودند به گونه ای که امیر المؤمنین (ع) در بسیاری امور بر این شماگرد به حقشان اعتماد می نمودند وبا شجاعت وقهرمان وکمالات که در او مشاهده نمودند , حضرت مسلم را یکی از کارگزاران خود در حکومت علوی قراردارند.

بعد از شهادت امیر المؤمنین (ع) جناب مسلم (ع) از یاران نزدیک امام حسن (ع) وامام حسین (ع) بودند.

علامه مجلسی در مورد شجاعت مسلم بن عقیل نوشته است: "مسلم بن عقیل در میان هم سن و سالان خویش به شجاعت و سخاوت مشهور و به کثرت دانش و خرد شناخته شده بود."

وی به دلیل آگاهى سیاسى، درایت کافى، تقوا، دیانت و خویشاوندی نزدیکی که با امام حسین(ع) داشت به عنوان سفیر ایشان انتخاب شد.

محدث قمی می‌نگارد: وقتی فرستادگان و نامه‌های کوفیان از حد گذشت و تعداد نامه‌های آنان به دوازده هزار رسید، امام حسین (ع) در جواب آنان نامه‌ای بدین گونه نوشت: "من برادر، پسرعمو و شخص مورد اعتماد خاندانم، مسلم بن عقیل را به سوی شما فرستادم... ." این سخن امام، نشان دهنده اوج احترام آن حضرت به مقام والای مسلم بن عقیل است که عمر پربرکتش را در پیروی از ولایت و استواری دین حق گذراند. همچنین ایشان در وداع خویش با مسلم پیش از سفر به کوفه، در سخنی ژرف به او می فرماید: «من تو را به سوی کوفه می فرستم و آنچه را خدا درباره تو دوست می دارد و مورد رضایت اوست، انجام خواهم داد و امیدوارم من و تو در درجه شهیدان قرار گیریم».و سپس او را با قیس بن مسهر صیداوی و ... برای بیعت گرفتن راهی کوفه کرد و مسلم را به تقوا، حسن تدبیر و مدارا مأمور کرد به او فرمود: چنانچه دیدی مردم کوفه درباره بیعت با من متحد بودند، جریان را برایم بنویس.

مسلم بنا به فرمان امام به سمت کوفه حرکت کرد. پس از رسیدن به کوفه مردم، اظهار مسرت و خوشحالی کردند و دسته دسته به حضور آن حضرت آمدند. مسلم نامه امام را برای آنان تلاوت کرد و ایشان با شنیدن مضمون نامه، گریان شدند و با مسلم بیعت کردند.

 

شهادت مسلم

هجده هزار نفر با مسلم بن عقیل بیعت کردند. بعد از این جریان بود که مسلم برای امام حسین(ع) نوشت من تا کنون از هجده هزار نفر برای شما بیعت گرفته‌ام، چنانچه به این سرزمین بیایید، مناسب است.

چون خبر در کوفه منتشر شد، نعمان بن بشیر که از طرف معاویه و یزید، والی کوفه بود مردم را از ملاقات با مسلم برحذر داشت، ولی مردم به او اعتنایی نکردند.

افرادی چون عبدالله بن مسلم بن ربیعه که هوادار بنی امیه بودند، وقتی ضعف نعمان را دیدند، اوضاع کوفه را برای یزید نوشتند و تقاضای والی مقتدری کردند و یزید نیز عبیدالله بن زیاد را برای کوفه در نظر گرفت. ابن زیاد با چهره‌ای ناشناس وارد کوفه شد، به مسجد رفت و به تهدید مخالفین و تطمیع آنان در صورت آرامش و وفاداری پرداخت.

این سیاست به زودی در میان مردم سست ایمان کوفه مؤثر افتاد و فضای کوفه به نفع ابن زیاد تغییر یافت، به گونه‌ای که مسلم بن عقیل تنها ماند.

مسلم بن عقیل در خانه هانی بود. نقش هانى در نهضت، بسیار بود از این رو والى کوفه به فکر دستگیرى هانى افتاد تا از این طریق به مسلم بن عقیل‏ هم دسترسى پیدا کند، زیرا می‏دانست تا وقتى هانى، در محل خود مستقر باشد، بازداشت مسلم بن عقیل عملى نیست و نیروهاى زیادى که در اختیار و در فرمان هانى هستند، مقاومت و دفاع خواهند کرد. پس باید با نقشه‌ای پاى هانى را به دارالاماره‏ بکشد و او را در همان جا زندانى کند تا بین او و مسلم بن عقیل‏ جدایى بیفتد.

هانى به بهانه مریضى پیش عبیدالله زیاد نمی‏رفت، تا این که ابن‏ زیاد، چند نفر را در پى او فرستاد و با این بهانه که والى کوفه می‏خواهد تو را ببیند، او را به دارالاماره بردند.

... مسلم بن عقیل در شرایط سخت و دشوار، با وجود بی وفایی یاران دیروز، هرگز تسلیم نشد و مردانه و با شهامت تا آخرین رمق، در برابر دشمن استاد و به هنگام یورش دشمن نیز مردانه جنگید، تا آنجا که در اثر جراحات وارده دیگر تاب و توان خویش را از دست داد و به دست افراد مسلح ابن زیاد دستگیر شد.

سپس او را به دارالاماره بردند و به دستور ابن زیاد، سر مطهرش را بر فراز دارالاماره از پیکر جدا کردند و بدین گونه نام مبارکش به عنوان نخستین شهید نهضت خونین اباعبدالله الحسین(ع) در تاریخ به ثبت رسید.

 

نظرات 3 + ارسال نظر
محمودی سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 14:41 http://www.kochehayeamn.blogfa.com/


دیانت بی شما کامل نگردد بجز با عشقتان،دل دل نگردد
کدام عاشق در این ره،در بلا نیست؟ کدامین دل شما را مبتلا نیست؟
گواه عشق ما این دیده و دل
رساند «اشک» و «غم» ما را به منزل
دل و جان جهانی عاشق آباد
فدای نام شیرین شما باد
اگر ناقابلیم و شرمساریم بجز عشق شما چیزی نداریم
شما در ظاهر و باطن امیرید عنایت کرده،دست ما بگیرید
التماس دعا

سلام آقا مسعود شعر بسیار زیبای بود . ممنونم از لطف شما التماس دعا...

بنیامین دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 16:13 http://nosubmit.blogfa.com

با سلام
به وبلاگ حامیان دولت ولایی نیز سر بزنید. در مورد خطر بازگشت ارتجاع در قالب راست سنتی بروزم. این تفکر کارگزارانی قصد دارد انقلاب و ارزشها را به قهقرای تحجر و جمود ببرند. اندکی صبر سحر نزدیک است

علیرضا دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 13:44 http://ttsardar.blogfa.com/

جان مولانا و سعدی و لسان الغیب ها
جان عطار و نظامی شاعران عصر ما

باد قربان همان شاعر که از جانش سرود
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا

الًّهُـ‗__‗ـمَ صَّـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـَد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد