مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

نامت جاودانه می‏ماند

نامت جاودانه می ماند  

 

صدای تیک تاک ساعت، نزدیک شدن به قرار ملاقات و صدای انفجارِ تحویل یک روح کوچک

برای مطالعه ادامه متن به ادامه مطلب رجوع کنید.

به خداوند، بوی خوش بهشت و لالایی حزین یک مادر؛ آه کودکم! دیگر لباس کودکی‏ات، بر اندامت برازنده نیست. چقدر بزرگ شده‏ای! انگار تا بزرگ شدن، فقط یک تانک فاصله بود، تا پیش خدا.  

حالا دیگر زمزمه لالایی‏های کودکانه در گوش‏های کوچکت سزاوار تو نیست.

مادر، حسین خوبم! من گوشه گوشه خاکریزها و گام هایت را دنبال کرده‏ام و تکه تکه بدنت را کاویده‏ام و از میانشان، قلبت را برای خود به یادگار برداشته‏ام. گرم گرم.

قلب تو را به قلب نوجوان ایران زمین پیوند خواهم زد، تا بهانه‏های بزرگ شدن را بفهمد، تا فهمیده باشد، حسین را.

آه، کودکم! تو چه خوب معنی ناموس را دانستی و چه خوب جسم وطن را دیدی که داشت زیر زنجیرهای چرخ تانک مچاله می‏شد و تن تو نیز.

رهبر کوچک من! می‏آموزم از عروج تو، سماع کودکانه را و خواهش یک دل کوچک برای پیوستن به دلدار و بعد، پاره‏های مقدس یک جسم و اشک‏های سرزیر همسنگران متحیر در این عشق بازی.

رهبر کوچک من! 13 ساله شکفته در زیر چرخ‏های تانک! نور عروجت، همچنان پس از گذشت سال‏ها، چشم‏هامان را خیره کرده است و جانی را به شگفت واداشته است. نام تو ـ بسیجی کوچک ـ پشت دشمن را می‏لرزاند.

امروز، هر نوجوان ایرانی، نام حسین فهمیده را در ذهن خویش حک کرده است و با افتخار، در کتاب درس زندگی‏اش، قصه فداکاری او را از بر است. تو در یادمان دفاع مقدس، بر بلندترین نقطه خوش نشسته‏ای. سلام بر پرواز روح کوچکت، آن‏گاه که به خدا پیوست. نامت جاودانه می‏ماند!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد