مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

درآمدی بر نظام ولایی ولایی نهمین امام شیعه

 

امام جواد

 در آمدی بر نظام ولایی نهمین امام شیعه  

با توجه به کارکردهای نظام ولایی و انتظارات دین و خدا از امام و انتظارات مردم از امام، حضرت جواد علیه السلام  توانسته است در نظام ولایی نقش خود را به درستی ایفا کند. وی در زمانی مأموریت می یابد تا به عنوان امام و ولی امر مسلمانان نقش خود را به عهده گیرد که نظام خلافت مأمون، امام رضا علیه السلام  را تنها به جرم این که نظام خلافت سلطنتی را مخدوش و از مشروعیت انداخته و نظام ولایی قرآنی و نبوی را تثبیت کرده به قتل می رساند. شکست مفتضحانه مأمون و خلافت سلطنتی از امام رضا علیه السلام و نظام ولایی موجب شد تا دشمن در اندیشه شود تا نگذارد این شکست ادامه یابد و قدرت در دست امام جواد علیه السلام تثبیت شود.

امام جواد علیه السلام  در زمانی به امامت می رسد که کودکی خردسال است. در این زمان اندیشه های فلسفی یونانی و قدرت مسیحیت و افکار و اندیشه های آنان در دربار و جامعه نفوذ کرده و دوره ای است که نزاع های فلسفی به شکل نزاع های کلامی معتزلی و اشعری رنگ و رویی دینی گرفته است. از سوی دیگر فقیهان قدرتمند به وسیله مذاهب ساخته شده از اصول ظاهری و عقلی و قیاسی، توانسته اند برای خود در جامعه جایگاه و قدرتی کسب کنند. در این دوران است که فقه های چندگانه اهل سنت می خواهد خود را تثبیت کند و به شکل سازمان یافته همانند فقه شیعی درآید.

دو نظام فلسفی عقل گرای معتزلی و نظام فقهی قیاس گرای حنفی به کمک خلافت سلطنتی می آید و به آن مشروعیت سیاسی به مفهوم جدید آن بخشیده و آن را تثبیت می کند

در این دوره عقل گرایی معتزلی با تشویق مأمون تقویت شده و تعبد و نگرش های شهودی عقب نشینی کرده است. عقل گرایی معتزلی در کنار قیاس گرایی حنفی تعبد در دین و احکام را سست می کند. زمانی است که خردورزی، حوزه تعبد را به کناری می راند و تقلید به عنوان امری باطل، رانده می شود. قیاس گرایی معتزلی این امکان را به دستگاه خلافت سلطنتی می دهد تا در مواردی که نص و دلیلی وجود ندارد کارهای خویش را با قیاس پیش برد و حکم شرعی را بسازد. دستگاه خلافت این گونه توانست بسیاری از موضوعات مستحدث را حل و فصل کند. قیاس گرایی حنفی دستگاه فقه دولتی را سامان می بخشد و عقل گرایی معتزلی دستگاه مشروعیت نظام خلافت سلطنتی را توجیه عقلانی می کند و ضرورت و بقای دولت را به این شکل تثبیت می کند.

این گونه است که دو نظام فلسفی عقل گرای معتزلی و نظام فقهی قیاس گرای حنفی به کمک خلافت سلطنتی می آید و به آن مشروعیت سیاسی به مفهوم جدید آن بخشیده و آن را تثبیت می کند و به دستگاه قضایی و حقوقی آن شکل شرعی و مشروعیت دینی می دهد.

امام جواد علیه السلام در این دوره خود معجزه جاودانه ای است همانند حضرت عیسی علیه السلام که توانسته بسیاری از مسایل و شبهات را حل کند و این فراتر از بیانات و کلمات و آثار دیگری است که به جا گذاشته است. به این معنا که آن حضرت در زمانی به امامت در نظام ولایی می رسد که خردسال بوده است. در این جاست که همانند حضرت عیسی علیه السلام با علمای عصر خویش مواجه می شود و نظام فقهی قیاس گرای حنفی را که نقش بازسازی کننده ی نظام حقوقی نظام خلافت سلطنتی را به عهده داشت به چالش می کشد. مباحثی که آن حضرت در جلسات متعدد خویش بیان می کند نظام فقهی دولت را فرو می پاشاند که خود عاملی برای سستی و فروپاشی نظام خلافت عباسی می شود به گونه ای که بعدها تنها به نام آنان کسانی دیگر حکومت می کنند و نظام خلافت سلطنتی تنها عروسک خیمه شب بازی برخی از قدرت ها می شود.

امام جواد توانست افزون بر مدیریت و ربوبیت طولی خویش به عنوان خلیفه الله و انسان کامل، در حوزه نظام امامت و ولایت به تبیین احکام الهی و آموزه های قرآنی به عنوان وظیفه اصلی و تبیین نظام ولایی به عنوان نظام کامل قرآنی در حوزه سیاسی بپردازد

مباحث ایشان هم چنین نظام عقل گرای اعتزالی را فرومی پاشد و با بحث هایی که درباره اختیار و تفویض بیان می کند نشان می دهد که تفکر خردگرایی صرف اعتزالی که می کوشد تعبد را از دین اسلام بیرون راند و آن را از حیز اعتبار بیاندازد، تفکری ناقص و نارساست که نمی تواند خود را اثبات کند چه برسد که بخواهد مشروعیت نظام خلافت سلطنتی را تثبیت کرده و آن را توجیه کند.

امام جواد علیه السلام  در مدت کوتاه امامت خود، توانست از همان خردسالی با نظام تفکری اعتزالی و نظام فقهی قیاس گرای حنفی که خلافت سلطنتی را تثبیت می کرد در افتد و همانند پدر بزرگوار خویش امام رضا علیه السلام  آن را با شکست دوباره مواجه سازد.این گونه است که امام جواد توانست افزون بر مدیریت و ربوبیت طولی خویش به عنوان خلیفه الله و انسان کامل، در حوزه نظام امامت و ولایت به تبیین احکام الهی و آموزه های قرآنی به عنوان وظیفه اصلی و تبیین نظام ولایی به عنوان نظام کامل قرآنی در حوزه سیاسی بپردازد.

شکست های پیاپی نظام خلافت سلطنت در حوزه های تفکری و فقهی موجب شد تا این نظام نقش و تأثیر امام جواد علیه السلام را در ایجاد تردید در میان دانشمندان و فقیهان درک کند. از این رو برای رهایی از ادامه روند تلاش های امام، او را به شهادت می رساند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد