درد دل یکی از بچه ها مسجد ابوالفضل (ع)

بسم الله الرحمن الرحیم  

گفته ای که دارید می خوانید از زبان یکی از بچه های مسجد ابوالفضل ع است که امسال به علت یک مشکلی که دارد نمی تواند به مشهد الرضا ع برود: 

بسم رب الرضا  آقای حبیبی سلام علیکم  

 می خواهم این مطلب را در وبلاگ ثبت کنید . بدون هیچ مقدمه ای به سراغ حرف دلم می روم . 

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا در زمان بچه گی ام یعنی تا دو یا سه سال قبل می گفتم که اگر بچه ها به مشهد بروند ومن با آنها نباشم برای من خیلی سخت و درد ناک است و در همان موقع بود که مربی ما می گفت که من یک بار نتوانستم به مشهد بروم و به همین دلیل به خدا حافظی بچه نیامدم و از دور آنها را می دیدم حال آن لحظه را درک می کنم که چفدر سخت است ولی بازهم امام رضا را به مادر مهربانش قسم می دهم که مرا بطلبد . یا حضرت زهرا تو را قسم می دهم که واسطه من شوی که  به دست بوسی آقا بروم .یا امام رضا حال که با تو سخن می گویم چشمانم در اشک است و باز می گویم من خادم عمویت عباس ع هستم و تو را به شجاعت عمویت در کربلا قسم می دهم .به لحظه سیلی خوردن مادرت قسم میدهم .دیگر حرفی ندارم ولی یا امام رضا باهمه بدیم هنوز دوستت دارم وبه راءفت تو امیددارم .