مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

عاشقانه ترین نوشته شهید آوینی

عاشقانه ترین نوشته شهید آوینی

 

 خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم، سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم.     

                                                                                                

«دیدیم که می شناسیمش ……..و تصویرش را از پیش در خاطر داشته ایم. دیدیم که می شناسیمش، نه آن سان که دیگران را…… و نه حتی آن سان که خود را. چه کسی از خود آشناتر ؟ دیده ای هرگز که نقش غربت در چهره خویش بیند و خود را نبشناسد؟

دیدیم که می شناسیمش، بیش تر از خود … تا آنجا که خود را در او یافتیم، چونان نقشی سرگردان در آبگینه که صاحب خویش را باز یابد و یا چونان سایه ای که صاحب سایه را …… و از آن پس با آفتاب خود را بر قدمگاهش می گستر دیم و شب که می رسید به او می پیوستیم. ...

آن صورت ازلی را چه کسی بر این لوح قدیم نقش کرده بود؟ می دیدیم که چشمانش فانی است، اما نگاهش باقی، می دیدیم که لبانش فانی است، اما کلامش باقی. چشمانش منزل عنایتی ازلی و دهانش معبر فیضی ازلی و دستانش... چه بگویم؟ کاش گوش نامحرمان نمی شنید.

پهندشت "حدوث " افقی بود تا "طلعت ازلی " او را اظهار کند و "زمان فانی "، آینه ای که آن "صورت سرمدی را دیدیم که می شناسیمش، و او همان است، که از این پیش طلعتش را در آب و خاک و باد و آتش دیده ایم، در خورشید آنگاه می تابد، در ابر آنگاه که می بارد، در آب باران آنگاه که در جست و جوی گودال ها و دره ها برمی آید، در شفقت صبح ، در صراحت ظهر، درحجب شب، در رقّت مه و در حزن غروب نخلستان، در شکافتن دانه ها و در شکفتن غنچه ها ... در عشق پروانه و در سوختن شمع.

دیدیم که می شناسیمش و آن "عهد " تازه شد. شمع میمرد و پروانه می سوزد تا آن عهد جاودانه شود، عهدی که آتش او با بال های ما بسته است. دیدیم که می شناسیمش و دوستش داریم، آن همه که آفتابگردان آفتاب را، آن همه که دریا ماه را... و او نیز ما را دوست میدارد، آن همه که معنا لفظ را.

دیدیم که می شناسیمش، از آن جاذبه ای که بالها را بسوی او می گشود، از آن قبای اشک که بر اندامش دوخته بود، از آنکه می سوخت و با اشک از چشمان خویش فرو میریخت و فانی می شد در نوری سرمدی، همان نوری که مبدآ ازلی ادم و عالم است و مقصد ابدی آن. آب میگذرد، اما این نقش سرمدی فراتر از گذشتن بر نشسته است. چشمانش بسته شد، اما نگاهش باقی ماند، دهانش بسته شد، اما کلامش باقی ماند.

زمین مهبط است، نه خانه وصل. در این جا نور از نار می زاید و بقا در فنا است و قرار در بی قراری. زمین معبر است و نه مقر... و ما می دانستیم. پروانه ای دوران دگردیسی اش رابه پایان برد و بال گشود و پیله اش چون لفضی تهی از معنا، از شاخه درخت فرو افتاد. رشته وحی گسست و ما ماندیم و عقلمان. عصر بینات به پایان رسید و ان اخرین شب، دیگر به صبح نینجامید. در تاریکی شب، زیر زیرکی نوحه غربت را زمزمه میکرد. خانه، چشم بر زمین و آسمان بست و در ظلمت پشت پلک ها یش پنهان شد. پرده ها را آویختیم تا چشمانمان به لاشه سرد و بی روح زمین نیفتد و درخود ماندیم و یتیمانه گریستیم.

دیری نپایید که ماه بر آمد و در آینه خود را نگریست و شب پرک ها بال به شیشه کوفتند تا راهی به دشت شناور در ماهتاب بیابند.

عزیز ما، ای وصی امام عشق! آنان که معنای "ولایت " را نمی دانند در کار ما سخت درمانده اند، اما شما خوب می دانید که سر چشمه این تسلیم و اطاعت و محبت در کجاست. خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم ، سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم .
ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما باز یافتیم . لبخند شما شفقت صبح را داشت و شب انزوای ما را شکست. سر ما و قدمتان، که وصی امام عشق هستید و نایب امام زمان (ع).

نظرات 3 + ارسال نظر
قاسمی شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:49 http://hra-shahid.blogfa.com/

خدا قوت

با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی جناب آقای قاسمی
ممنونم که از وبلاگ مسجد دیدن کردید.
انشالله بیشتر بتوانیم از تجربیات شما استفاده بکنیم. التماس دعا...

غلامرضانجفی سولاری پنج‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 14:51 http://yarshida.blogfa.com

نعمت امنیت !!!عکس: روح الله داداشی در کنار سیدحسن خمینی


رسول مکرم اسلام فرمودند :
دو نعمت مهم است که قدرشان ناشناخته است !
سلامتی و امنیت ...
وضع سلامتی اخلاقی و روانی و جسمانی و امکانات پزشکی مان که معلوم است
و نیازی بذکر مجدد نیست ...
اما مبحث مهم امنیت جامعه از هر حیث قابل ذکر است . اخیرا پدیده های عجیب
این چنینی همانند قتل مرحوم روح الله داداشی قوی ترین مرد ایران و قتل های فجیع در
اقصی نقاط کشور و تجاوز به حریم خصوصی خانواده ها و ... حقیقتا نگران کننده است .

خداوندا این دو نعمت را از امت اسلامی ما دریغ نفرما

از مقامات انتظامی و امنیتی کشور انتظار اکید است تا انشالله فکری بحال این
موضوعات فوق العاده مهم و حائز اهمیت بفرمایند تا بیش از این مملکت امام عصر
(عج) در جهان مورد تهمت و تهاجم ناامنی قرار نگیرد .
چرا که ژست نظام اسلامی در دنیا امنیت نسبی است که در کشورعزیزمان حاکم است
که باهزاران هزار توطئه دشمنان قسم خورده و با هزینه های گزاف بدست آمده است .
به هر قیمتی که شده این دلخوشی مان را نباید در کنار سایر امنیت های از دست رفته مان
از ما بگیرند .
بی صبرانه منتظر اقدامات جدی عزیزان زحمت کش انتظامی و امنیتی کشور هستیم ...

MTOWJ سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:21 http://www.MTOWJ.MIhanblog.com

با سلام
وبلاگ بسیار جالب و پر محتوایی دارید
اگر نیاز داشتید و علاقه داشتید به وبلاگ من نیز یک سری بزنید

www.MTOWJ.Mihanblog.com

اگر دوست دارید بازدید شما زیاد شود
در وب سایت زیر ثبت نام نمایید
http://linkeman.ir/?ref=11201073

با تشکر از محتوی زیبای وبلاگ شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد