مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

تواضع امام حسین(ع)

 تواضع امام حسین (ع) 

ابن اثیر در کتاب اسد الغابه مى‏ نویسد:

«کان الحسین رضى الله عنه فاضلا کثیر الصوم و الصلوة و الحج و الصدقة و افعال الخیر جمیعها (1) »

حسین (ع) بسیار روزه مى‏ گرفت و نماز مى‏ گزارد و به حج مى‏ رفت و صدقه مى‏ داد و همه‏ ى کارهاى پسندیده را انجام مى‏داد. شخصیت حسین بن على (ع) آنچنان بلند و دور از دسترس و پر شکوه بود که وقتى با برادرش امام مجتبى (ع)، پیاده به کعبه مى ‏رفتند، همه‏ ى بزرگان و شخصیت‏هاى اسلامى به احترامشان از مرکب پیاده شده، همراه آنان راه پیمودند. (2)

احترامى که جامعه براى حسین (ع) قائل بود بدان جهت بود که او با مردم زندگى مى ‏کرد ـ از مردم و معاشرتشان کناره نمى ‏جست ـ با جان جامعه هماهنگ بود، چونان دیگران از مواهب و مصائب یک اجتماع برخوردار بود و بالاتر از همه ایمان بى تزلزل او به خداوند او را غمخوار و یاور مردم ساخته بود.

و گرنه، او نه کاخ‏ هاى مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ ؛ و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمى‏ بستند و حرم رسول الله (ص) را براى او خلوت نمى‏ کردند ...این روایت یک نمونه از اخلاق اجتماعى اوست، بخوانیم:

روزى از محلى عبور مى ‏فرمود، عده‏اى از فقرا بر عباهاى پهن شده اشان نشسته بودند و نان پاره‏هاى خشکى مى‏ خوردند، امام حسین (ع) مى ‏گذشت که تعارفش کردند و او هم پذیرفت، نشست و تناول فرمود و آنگاه بیان داشت:

ان الله لا یحب المتکبرین. (3)

خداوند متکبران را دوست نمى‏ دارد.

سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت کردم، شما هم دعوت مرا اجابت کنید. آنها هم دعوت آن حضرت را پذیرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند، حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است به ضیافتشان بیاورند، (4) و بدین ترتیب پذیرایى گرمى از آنان به عمل آمد و نیز درس تواضع و انسان دوستى را با عمل خویش به جامعه آموخت.

شعیب بن عبد الرحمن خزاعى مى‏ گوید:

چون حسین بن على (ع) به شهادت رسید، بر پشت مبارکش آثار پینه مشاهده کردند علتش را از امام زین العابدین (ع) پرسیدند، فرمود: این پینه ‏ها اثر کیسه‏ هاى غذایى است که پدرم شب ها به دوش مى ‏کشید و به خانه ‏ى زن هاى شوهر مرده و کودکان یتیم و فقرا مى‏ رسانید. (5)

شدت علاقه امام حسین (ع) را به دفاع از مظلوم و حمایت ‏از ستم دیدگان مى ‏توان در داستان ارینب و همسرش عبد الله بن سلام دریافت، که اجمال و فشرده‏اش را در اینجا متذکر مى ‏شویم :

یزید به زمان ولایت عهدى، با این که همه نوع وسائل شهوترانى و کام جویى و کامروایى از قبیل پول، مقام، کنیزان رقاصه و...در اختیار داشت چشم ناپاک و هرزه‏اش را به بانوى شوهردار عفیفى دوخته بود.

پدرش معاویه به جاى این که در برابر این رفتار زشت و ننگین عکس العمل کوبنده ‏اى نشان دهد، با حیله‏ گرى و دروغ پردازى و فریبکارى، مقدماتى فراهم ساخت تا زن پاکدامن مسلمان را از خانه‏ ى شوهر جدا ساخته به بستر گناه آلوده‏ ى پسرش یزید بکشاند.حسین بن على (ع) از قضیه با خبر شد در برابر این تصمیم زشت ایستاد و نقشه ‏ى شوم معاویه را نقش بر آب ساخت و با استفاده از یکى از قوانین اسلام، زن را به شوهرش عبد الله بن سلام بازگرداند و دست تعدى و تجاوز یزید را از خانواده‏ى مسلمان و پاکیزه‏ اى قطع نمود و با این کار همت و غیرت الهى ‏اش را نمایان و علاقمندى خود را به حفظ نوامیس جامعه ‏ى مسلمان ابراز داشت و این رفتار داستانى شد که در مفاخر آل على (ع) و دنائت و ستمگرى بنى امیه، براى همیشه در تاریخ به یادگار ماند. (6)

علائلى در کتاب «سمو المعنى» مى‏نویسد: ما در تاریخ انسان به مردان بزرگى برخورد مى‏ کنیم که هر کدام در جبهه و جهتى عظمت و بزرگى خویش را جهانگیر ساخته‏ اند یکى در شجاعت، دیگرى در زهد، آن دیگر در سخاوت، و...اما شکوه و بزرگى امام حسین (ع) حجم عظیمى است که ابعاد بى نهایتش هر یک مشخص کننده‏ ى یک عظمت فراز تاریخ است، گویا او جامع همه ‏ى والایى‏ها و فرازمندى‏هاست. (7)

آرى مردى که وارث بى کرانگى نبوت محمدى است، مردى که وارث عظمت عدل و مروت پدرى چون حضرت على (ع) است و وارث جلال و درخشندگى فضیلت مادرى چون حضرت فاطمه (ع) است، چگونه نمونه‏ ى برتر و والاى عظمت انسان و نشانه‏ ى آشکار فضیلت‏هاى خدایى نباشد.

درود ما بر او باد که باید او را سمبل اعمال و کردارمان قرار دهیم.

امام حسین (ع) و حکایت زیستنش و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد کردارش نه تنها نمونه‏ ى یک بزرگ مرد تاریخ را براى ما مجسم مى‏ سازد، بلکه او با همه‏ى خویشتن، آیینه‏ى تمام نماى فضیلت‏ ها، بزرگ منشى‏ ها، فداکاری ها، جان بازى‏ها، خداخواهى‏ ها و خداجویى ‏ها مى ‏باشد، او به تنهایى مى ‏تواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشریت را ضامن گردد.

بودن و رفتنش، معنویت و فضیلت‏هاى انسان را ارجمند نمود.

پى‏نوشت ها

1 ـ اسد الغابه، ج 2، ص 20.

2 ـ ذکرى الحسین ، ج 1 ، ص 152 ، به نقل از ریاض الجنان ، چاپ بمبئى ، ص 241 ـ انساب الاشراف.

3 ـ سوره‏ ى نحل ، آیه‏ ى 22.

4 ـ تفسیر عیاشى ،ج 2 ، ص 257.

5 ـ مناقب ، ج 2 ، ص 222.

6 ـ الامامة و السیاسه ، ج 1 ، ص 253 به بعد.

7 ـ از کتاب سمو المعنى ، ص 104 به بعد نقل به معنى شده است.

کتاب: پیشواى سوم حضرت امام حسین (ع)، ص 23

نویسنده: هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد