مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری

انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری  

در خرداد 1368 هـ .ش امام امت به علت خونریزی گوارشی در بیمارستان بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفت.

صدا و سیما هر شب گزارشی مفصل از معالجه حضرت امام پخش می‌کرد. در همه مساجد مراسم دعا و نیایش بر پا بود تا اینکه در عصر روز سیزدهم در حالی که تنها چند ساعت قبلش خبر گزارش پیاده‌روی روزانه امام (ره) پخش شد...

یت الله سید علی خامنه‌ای در سال 1318 هـ.ش در مشهد مقدس در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود.خاندان خامنه‌ای از سادات اصیل حسینی و از نسل پاک امام سجاد (ع) هستند. ایشان دوران کودکی خویش را در همان دیار و در دامان خانواده‌ای اهل علم و زهد و تقوی سپری کرد، و به مراحل بالائی از علم و فضل نائل گردید.

  ایشان پس از گذراندن دروس جدید تا مرحله دبیرستان وارد حوز? علمیه مشهد شد. هر چند خواندن دروس حوزوی را از همان دوران دبیرستان آغاز کرده بود؛ و دروس سطح حوزه را با نظارت پدر دانشمند و دلسوز خود  و در محضر اساتید مهم مشهد در طی کمتر از 6 سال سپری نمود و از سن 18 سالگی در درس خارج آیةا... میلانی (ره) شرکت می‌نمود.

سابقه علمی:

  در سال 1337 هـ .ش و تا سال 1343  هـ .ش در قم مشغول به ادامه تحصیلات عالی در فقه و فلسفه شدند. و از محضر بزرگانی چون آیة الله بروجردی، امام خمینی، شیخ مرتضی حائری و علامه طباطبائی استفاده وافر بردند. ولی بر اثر بیماری پدرشان و نابینا شدن ایشان به مشهد مراجعت کرد و ضمن پرستاری از پدر به تدریس و ادامه تحصیل پرداختند.

فعالیتهای‌ سیاسی:

 ایشان در سال 1356 به اتفاق عده‌ای از روحانیون قم و تهران بنیان جامعه روحانیت مبارز را پایه‌ریزی نمود و در همان روزهای ابتدائی انقلاب به دستور حضرت امام (ره) در شورای انقلاب اسلامی عضویت یافت و تا زمان انتخاب ایشان به رهبری در مناصب مختلف حکومتی مثل سرپرستی سپاه پاسداران، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری ریاست شورای ،تشخیص مصلحت نظام، نائب رئیس شورای بازنگری قانون اساسی، ریاست شورای سیاست گذاری کشور، امامت نماز جمعه تهران و... مشغول خدمتگزاری به نظام و مردم بودند.

در چنین شرائطی بود که خبرگان رهبری بر اساس وظیفه قانونی خود با تشکیل جلسه در روز 14 خرداد و پس از بحث تبادل نظر با اکثریت آراء ایت الله سید علی خامنه‌ای را به عنوان رهبر انقلاب معرفی نمودند

شرائط زمان انتخاب رهبری:

 شاید بتوان مهم‌ترین نگرانی ها را در محورهای زیر خلاصه کرد:

1- عدم پذیرش صلح توسط عراق و بی نتیجه ماندن مذاکرات ژنو که فقط منجر به پذیرش آتش بس شد و احتمال شروع مجدد جنگ منتفی نشده بود؛

 2- تبعات عزل منتظری از قائم مقامی رهبری؛

 3- خرابی های جنگ و لزوم بازسازی آن؛

 4- صلح اعراب با اسرائیل؛

5- تغییر سیاست شوروی از تأمین تسلیحاتی بعضی اعراب مثل سوریه و گرایش به استقرار صلح در منطقه که منجر به تحکیم جایگاه اسرائیل می‌شد؛

 6- حکم امام(ره) درباره سلمان رشدی و واکنش سخت بعضی کشورها در فراخوانی سفر ایشان از ایران؛

 7- تبلیغات زهرآگین رسانه‌های خارجی در ناامید کردن مردم بعد از فوت امام(ره)؛

خبرگان و انتخاب معظم له:

طبق اصل یکصد و نهم قانون اساسی فعلی شرایط رهبر به شرح ذیل است:

1-   صلاحیت علمی لازم برای در ابواب مختلف فقه؛

2-   عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلامی؛

3- بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت قدرت کافی برای رهبری. در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قوی‌تری باشد مقدم است.

  اما از آنجا که قانون اساسی کشور در زمان ارتحال امام (ره)، امر ایشان مراحل نهانی بازنگری و اصلاح را پشت سر می‌گذاشت و نسبت، شرائط رهبر نیز اصلاحاتی اعمال شده بود. ولی هنوز به مرحل? اجراء نرسیده بود، خبرگان رهبری را در ابتدا با این سؤال مواجه نمود که آیا طبق اصلاح انجام شده، شرط اجتهاد برای رهبری کافی است یا اینکه شرط رهبری طبق قانون اساسی قبل از اصلاح، مرجعیت فعلی است.

بعد از احراز نظر امام مبنی بر لازم نبودن شرط مرجعیت و اتفاق شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر عدم لزوم شرط مرجعیت فعلی برای رهبری انتخاب رهبر توسط مجلس خبرگان بر اساس قانون جدید و با نفی شورائی بودن رهبری به انجام رسید

  اما بعد از احراز نظر امام مبنی بر لازم نبودن شرط مرجعیت و اتفاق شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر عدم لزوم شرط مرجعیت فعلی برای رهبری انتخاب رهبر توسط مجلس خبرگان بر اساس قانون جدید و با نفی شورائی بودن رهبری به انجام رسید.

  حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در خطبه نماز جمعه نوزدهم خرداد 1368 در این باره می‌گوید:

 « یک نکته بود در قانون اساسی گذشته که می‌گفت از میان مراجع ذیصلاح یا کسانی‌که صلاحیت رهبری دارند، صلاحیت مرجعیت دارند، اینکه من «یا» می‌گویم چون دو نظر در تفسیر آن است که آیا مرجعیت بالفعل برای رهبری لازم است یا کسانی که صلاحیت رهبری دارند. ما در انتخابات قبلی که قائم مقام رهبری را انتخاب کردیم [نظر] خبرگان [این بود] که منظور قانون، آن کسی است که صلاحیت مرجعیت را داشته باشد نه مرجعیت فعلی را، چون در آن زمان مرجعیت نداشتند ولی همه صلاحیت را تأیید کردند. و روی آن رأی دادیم. به هر حال نظر خبرگان این بود ولی، صلاحیت مرجعیت در آن بود.»

  در چنین شرائطی بود که خبرگان رهبری بر اساس وظیفه قانونی خود با تشکیل جلسه در روز 14 خرداد و پس از بحث تبادل نظر با اکثریت آراء ایت الله سید علی خامنه‌ای را به عنوان رهبر انقلاب معرفی نمودند.
  مروری بر شرائط زمانی که مقام معظم رهبری انتخاب شدند بیانگر اهمیت زیاد این انتخاب است. در خرداد 1368 هـ .ش امام امت به علت خونریزی گوارشی در بیمارستان بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفت. صدا و سیما هر شب گزارشی مفصل از معالجه حضرت امام پخش می‌کرد. در همه مساجد مراسم دعا و نیایش بر پا بود تا اینکه در عصر روز سیزدهم در حالی که تنها چند ساعت قبلش خبر گزارش پیاده‌روی روزانه امام (ره) پخش شد. ناگهان به اطلاع مردم رسانده شد که حال عمومی امام (ره) نامساعد است و لحظه به لحظه حال ایشان بدتر می‌شد تا اینکه در ساعت 10شب شنبه سیزدهم خرداد 68 پزشکان معالج ایشان اظهار ناامیدی کرده و فوت امام (ره) را اعلام نمودند. خبر فوت امام در روز چهاردهم اعلام شد. همه جا سیاه پوش شد و مردم و مسؤلین با دلی غم بار از مصیبت وارده نگران آینده انقلاب بودند.
  همانگونه که خود ایشان فرموده‌اند جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نواب صفوی در ایشان شعله‌ور شد. و در همان سالهای 1334 مبارزات را به نوعی شروع نمودند و به حرکت عظیم و خروش انقلابی حضرت امام (ره) پیوستند. و نخستین بار در سال 1342 از سوی امام (ره) مأموریت یافت که پیام ایشان را ( در خصوص چگونگی برنامه‌های تبلیغاتی روحانیون در ماه محرم) به آیة ا... میلانی و علمای خراسان برسانند. و در پی مبارزات فرهنگی و افشاگری¬های فراوان و حتی تألیف کتاب‌های مختلف بر ضد نظام شاه، تا زمان پیروزی انقلاب شش بار توسط ساواک دستگیر و تحت شکنجه‌های فراوان قرار گرفت.
نظرات 1 + ارسال نظر
دشت بزرگ سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:24

صبح صادق: همه موظفیم به جای "رهبری" بگوییم "امام خامنه‌ای"



باید با صراحت و شجاعت اعتراف کنیم که در سال 1368 و پس از رحلت حضرت امام خمینی(ره)، پس از اعلام نام «خامنه ای عزیز» از سوی خبرگان رهبری، دچار اشتباهی بزرگ شدیم و آن اشتباه این بود که از ایشان با عنوان «امام» یاد نکردیم.
آفتاب: هفته‌نامه «صبح صادق» ارگان سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یادااشتی به قلم سردار یدالله جوانی، از ائمه جمعه و صدا و سیما خواست در سخنرانی‌ها و برنامه‌های خود از رهبری معظم انقلاب اسلامی با عنوان «امام» یاد کنند و در ترویج آن بکوشند.

به گزارش گروه سیاسی آفتاب، این هفته‌نامه در شماره روز دوشنبه (۱۶ خرداد) خود نوشته که "امروز باید با صراحت و شجاعت اعتراف کنیم که در سال 8631 و پس از رحلت حضرت امام خمینی(ره)، پس از اعلام نام «خامنه ای عزیز» از سوی خبرگان رهبری، دچار اشتباهی بزرگ شدیم و آن اشتباه این بود که از ایشان با عنوان «امام» یاد نکردیم".

سردار جوانی رئیس اداره سیاسی سپاه در سرمقاله هفته‌نامه «صبح صادق» افزوده است: «باید اهتمام ویژه‌ای داشت و اشتباهی را که در گذشته به هر دلیلی مرتکب شدیم، جبران نماییم.»

به اعتقاد سردار جوانی «صدا و سیما باید در این مسیر به رسالت رسانه‌ای خود عمل نماید. ائمه جمعه سراسر کشور و دیگر صاحبان تریبون و قلم باید بسیج گردند».

وی افزوده است: «وظیفه خود بدانیم که اولاً از رهبر معظم انقلاب اسلامی برای ادای حق جایگاهش، با عنوان امام خامنه‌ای یاد کنیم و ثانیاً دلیل به کار بردن این عنوان را برای مردم تبیین نماییم».

به گزارش آفتاب، متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

به کار بردن واژه «امام» برای رهبر کبیر انقلاب اسلامی و معمار نظام مقدس جمهوری اسلامی از سال‌ها قبل از پیروزی انقلاب، بین دو واژه زیبای خمینی و امام، پیوندی برقرار کرده بود که پس از پیروزی انقلاب، با اشاره به یکی از این دو واژه، خود به خود دیگری در اذهان متبادر می‌شد.

هر چند در همان ابتدای انقلاب عده ای از کج اندیشان مغرض یا ساده لوحان جاهل، برای ایجاد سوال در این راستا، می‌گفتند مگر ما بیش از 12 امام داریم! اما جامعه اسلامی و انقلابی ایران با عشق و علاقه و از سر اعتقاد و به صورت حقیقی، کلمه امام را برای آن عزیز سفر کرده به کار برد و در تمامی نوشته ها، خطابه‌ها و رسانه‌ها از ایشان با عنوان «حضرت امام خمینی» یاد می‌شد.

به کار بردن این عنوان برای خمینی عزیز، ریشه در اعتقادات دینی، آموزه‌های اسلامی و نظریه سیاسی شیعه دارد. نظریه سیاسی شیعه مبتنی بر اندیشه «امت و امامت» است. در واقع در یک جامعه اسلامی که حکومت آن دینی و اسلامی باشد، پیشوا و رهبر جامعه را امام گویند.

سوال این است که چرا در نظام جمهوری اسلامی که دارای یک نظام دینی، اسلامی و با محوریت ولایت فقیه است، پس از رحلت رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره)، واژه «امام» برای خلف صالح ایشان، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) به کار برده نشد؟ آیا برای به کار نبردن این واژه برای رهبر معظم انقلاب اسلامی، توجیه عقلانی، دینی و عرفی وجود دارد؟

شاید عده ای قلیل حساب شده مانع از به کار بردن این واژه برای مقام معظم رهبری در سال 1368 شده باشند و دیگران نیز با این تصور که شاید تکرار این واژه برای دیگری از عظمت حضرت امام خمینی(ره) بکاهد، آن عده قلیل را تبعیت کردند، اما امروز باید با صراحت و شجاعت اعتراف کنیم که در سال 1368 و پس از رحلت حضرت امام خمینی(ره)، پس از اعلام نام «خامنه ای عزیز» از سوی خبرگان رهبری، دچار اشتباهی بزرگ شدیم و آن اشتباه این بود که از ایشان با عنوان «امام» یاد نکردیم.

پس از گذشت دو دهه، افرادی از بزرگان به این اشتباه امت و به ویژه نخبگان این امت اعتراف کردند. پس از فتنه سال 88 یکی از مراجع عظام تقلید، یعنی حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی، با صراحت اعلام کرد که اشتباه کردیم و باید از همان اول از ایشان با عنوان «امام خامنه ای» یاد
” سوال این است که چرا در نظام جمهوری اسلامی که دارای یک نظام دینی، اسلامی و با محوریت ولایت فقیه است، پس از رحلت رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره)، واژه «امام» برای خلف صالح ایشان، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) به کار برده نشد؟ “
می‌کردیم.

اکنون مدتی است که در جامعه، بین مردم، مسئولان و در برخی از رسانه ها، به این مهم توجه می‌شود و از رهبر انقلاب اسلامی و ولی فقیه حاکم با عنوان «امام خامنه ای» یاد می‌گردد.

باید اهتمام ویژه ای داشت و اشتباهی را که در گذشته به هر دلیلی مرتکب شدیم، جبران نماییم. صدا و سیما باید در این مسیر به رسالت رسانه ای خود به عنوان رسانه ملی که نقش مهمی در فرهنگ سازی دارد، عمل نماید. ائمه جمعه سراسر کشور و دیگر صاحبان تریبون و قلم باید بسیج گردند. وظیفه خود بدانیم که اولاً از رهبر معظم انقلاب اسلامی برای ادای حق جایگاهش، با عنوان «امام خامنه ای» یاد کنیم و ثانیاً دلیل به کار بردن این عنوان را برای مردم تبیین نماییم. هر چند مردم ما به خوبی می‌فهمند که خامنه ای امام است، به همان دلایلی که خمینی امام بود، اما این فهم و اعتقاد مردم، ضرورت تبیین را مرتفع نمی‌سازد.

امام یعنی راهنما، پیشوا، رهبر و کسی که باید به او اقتدا کرد و از او تبعیت نمود. پیش نماز را از این جهت امام جماعت گویند که مردم در اقامه نماز کاملاً از او تبعیت می‌کنند. در نظام سیاسی اسلام، مردم در حکم «امت» و رهبر یا حاکم جامعه در حکم «امام» است.

یعنی نظام سیاسی اسلام، نظام «امت و امامت» است. این نظام ریشه در اصول اعتقادی و جهان بینی توحیدی دارد. در اندیشه توحیدی، حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداوند است و خداوند نیز انسان را حاکم بر سرنوشت خویش قرار داده است. حاکمیت خداوند بر دو نوع تکوینی و تشریعی است. بر اساس اعتقاد به حاکمیت تکوینی خداوند، هیچ موجودی، از ذرات بی مقدار و بی جان گرفته تا پیچیده ترین پدیده‌های جاندار آفرینش، از حوزه قدرت و قلمرو علم خداوند خارج نیست «لا یعزب عنه مثقال ذره فی السموات و لا فی الارض» ( سبا، آیه 3)

این خداوند حکیم که هم خالق جهان است و هم رب و پرورش دهنده و هدایت کننده موجودات، انسان را موجودی مختار و با اراده آفریده و او را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته و در عین حال، راه سعادت و درست زندگی کردن را با فرستادن انبیا و کتب آسمانی به او نشان داده است «انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً» (انسان، آیه 3)

خداوند با فرمان «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (نسا، آیه 59)، حاکمیت تشریعی خود را از سه راه اعمال نموده و به عبارت دیگر مسیر اطاعت خدا را مشخص کرده است. انسان از سه طریق با توجه به شرایط زمانی خداوند را اطاعت می‌کند:

الف- اطاعت از پیامبر اکرم(ص) که ولایت مستقیم از خداوند دارد «النبی اولی بالمومنین من انفسهم» (احزاب، آیه 6)
ب- اطاعت از امامان معصوم(ع) که ولایت از نبی اکرم(ص) دارند «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»
ج- اطاعت از ولی فقیه عادل که در زمان غیبت امام زمان(عج) به نیابت از آن حضرت ولایت امر و امامت امت بر عهده وی می‌باشد. در توقیع شریف امام زمان(عج) آمده است: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم»

بر اساس ادله عقلی و نقلی، فقهای جامع الشرایط دارای ولایت و امامت عامه هستند. هر چند امامت خاص از آن رسولان و امامان معصوم(علیهم السلام) است، لکن از حیث ولایت و امامت در امر اداره جامعه هیچ تفاوتی میان فقیه جامع الشرایط با امام معصوم و پیامبر اکرم(ص) وجود ندارد. معنی ولایت مطلقه فقیه چیزی جز آنچه گفته شد، نیست.

حضرت امام خمینی(ره) در کتاب ولایت فقیه (حکومت اسلامی) حقیقت مذکور را چنین بیان می‌دارند: «اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت(علم به قانون و عدالت) باشد به پا خاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم(ص) در امر اداره جامعه داشت، دارا می‌باشد و بر همه مردم لازم است از او اطاعت کنند. این توهم که اختیارات حکومتی حضرت رسول اکرم(ص) بیشتر از حضرت امیر(ع) بود و یا اختیارات حکومتی حضرت امیر بیش از فقیه است، باطل و غلط است. البته فضایل حضرت امیر(ع) از همه بیشتر است. لکن زیادی فضایل معنوی، اختیارات حکومتی را افزایش نمی‌دهد. همان اختیارات ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه (صلوات الله علیهم) در تدارک سپاه، تعیین ولات و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را برای حکومت فقیه قرار داده است.» (حکومت اسلامی، ص 55)

بنابراین در نظام سیاسی اسلام، امامت فقیه به نیابت از امامت معصوم(ع) است و همان اختیارات حکومتی معصوم را دارد. وقتی هیچ تفاوتی بین اختیارات امامت فقیه یا ولایت فقیه با ولایت و یا امامت معصوم (ع) نباشد، بین اختیارات فقهایی که واجد شرایط ولایت و امامت مسلمین باشند نیز هیچ تفاوتی وجود ندارد. همان اختیاراتی را که حضرت امام خمینی(ره) از حیث ولایت و امامت بر مسلمین از آن برخوردار بودند، اکنون ولی امر مسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله العالی) نیز از همان اختیارات برخوردار است. آفتاب

کد مطلب : 128808

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد