* جهنم، ساخته و پرداخته اعمال انسان
پروردگار عالم، جهنم ندارد، بلکه اعمال آدمی جهنم را میسازد. لذا وقتی جهنمیها به جهنم میروند، خداوند یا ملائکه میگویند: «ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ»[1]، یعنی عذابهایی نظیر گزندگی مار و عقرب و غل و زنجیرهای آتشین که در جهنم است، خود انسان تهیه کرده و از پیش فرستاده است. لذا گناه، حتی اگر به نسبت کوچک باشد، از این نظر که زندگی انسان را تباه میکند و او را جهنمی میکند، خیلی بزرگ است و باید از آن اجتناب شود.
* زندگی توأم با گناه یعنی زندگی منهای خدا
بنابر تعبیر قرآن کریم، زندگی توأم با گناه، یعنی زندگی منهای خدا، وحشتناک و تاریک است. قرآن برای تبیین این موضوع از تشبیه معقول به محسوس استفاده کرده و دریا را مثال قرار داده است. دریا، ذاتاً تاریک و وحشتناک است، اگر طوفانی باشد، وحشت روی وحشت و تاریکی روی تاریکی است، اگر ابر محیط بر دریا باشد و ببارد، تاریکی سوم و وحشت سوم پدید میآید. قرآن شریف، زندگی منهای خدا و توأم با گناه را چنین میداند.
أَوْ کَظُلُماتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُور.[2]
تشبیه دیگری که قرآن کریم در این باره دارد، ساختن عمارت در لب دره سیل زده است. اگر زندگی منهای خدا شد، ولو در آن زندگی پول، ریاست و رفاه باشد، بنا بر تعبیر قرآن کریم، نظیر ساختمان لب دره سیل زده است که با یک طوفان به اعماق دره فرو میریزد.
أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِی نارِ جَهَنَّم و الله یا یهدی القوم الظالمین[3]
آیا کسى که بنیاد [کار] خود را بر پایه تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است یا کسى که بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پىریزى کرده و با آن در آتش دوزخ فرو مىافتد؟ و خدا گروه بیدادگران را هدایت نمىکند.
خداوند متعال، ظالم را هدایت نمیکند. این هدایت، هدایت عنائیه است. یعنی دست عنایت خداوند روی سر ظالم نیست. کسی که گناه میکند، به خودش و جامعه ظلم مینماید و دست عنایت خداوند روی سر ظالم نیست. لذا انسان گناهکار هرچه برای رسیدن به یک زندگی آرام و با نشاط، تلاش کند، موفق نخواهد شد و عاقبت او جهنم خواهد بود. زیرا تلاش او بی ریشه است، مثل کسی که ساختمان خود را بدون ریشه و پی ریزی لازم، لب دره بسازد.
* تقوا، یعنی اجتناب از گناه
تقوا یعنی: اهمیت به واجبات مخصوصاً نماز، به ویژه در مسجد و به جماعت، اهمیت به مستحبات به اندازه مقدور، به خصوص خدمت به خلق خدا، انس با قرآن، انس با منبر و محراب، و مهمتر اینکه تقوا یعنی اجتناب از گناه، و اگر گناهی آمد، فوراً جبران، توبه و عذرخواهی از خداوند متعال.
* برخی از آثار تقوا
قرآن کریم و روایات اهل بیت«علیهم السلام»، تأکید فراوانی بر تقوا دارند. قرآن در موارد متعددی زنگ خطر میزند و میفرماید: سعادت دنیا و آخرت در گرو تقوا است. اجتناب از گناه و رعایت تقوا، موجب میشود دست عنایت خداوند روی سر انسان قرار گیرد و در بن بستها به فریاد او برسد. بنابراین حسن عاقبت، زندگی توأم با نشاط و آرامش و منهای غم و غصه و نگرانی، تأمین آتیه اولاد و دوری آنان از انحراف فکری و عقیدتی، در سایه تقوا روزی انسان میشود.
* ایمان روبنا و تقوا زیربنا است
امنیت دل در اثر رعایت تقوا نصیب انسان میشود. امنیت دو قسم است؛ یکی امنیت ظاهری که نعمت بزرگی است و لازم است همه از آن برخوردار باشند. اما مهمتر، امنیت دل است و وقتی حاصل میشود که انسان به یک زندگی منهای غم و غصه و نگرانی از آینده و عاری از دلهره و اضطراب خاطر، دست یابد. قرآن میفرماید: شرط برخورداری از امنیت دل این است که ایمان و تقوا داشته باشی. ایمان روبنا و تقوا زیربنا است و لازم است هر دو باشد.
الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُون[4]
یعنی ایمان تو آلوده به گناه نباشد و مؤمن واقعی باشی. مؤمن زیربنایی از نظر قرآن یعنی شیعه، اما شیعهای که گناه در زندگیاش نباشد. بعد همین آیه میفرماید و تأکید میکند که: «أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْن»: اگر ایمان همراه با تقوا داشته باشی، امنیت دل پیدا میکنی. یک زندگی خوش و خرم و بانشاط و یک زندگی همراه با عاقبت به خیری و یک زندگی منهای اختلاف در خانه و بالاخره یک زندگی که در آن، «چه کنم چه کنم»، نباشد. سپس میفرماید: «وَ هُمْ مُهْتَدُون»، یعنی اگر چنین شد، دست عنایت خداوند روی سر شما و زندگی شما و بچههای شماست.
* پرهیز از گناه راه رسیدن به امنیت دل
رسیدن به امنیت دل، راهی جز رعایت تقوا و پرهیز از گناه ندارد. تلاش و کوشش و به کارگیری عقل و درایت، خوب است و حتماً باید داشته باشیم، اما آنچه مهم است، عنایت خداوند تبارک و تعالی است. کسی که صرفاً متکی به عقل و درایت خود باشد و لطف و عنایت پروردگار را نادیده بگیرد، ناگهان متوجه میشود که درایت او نتیجه عکس داده و اشتباهات بزرگی مرتکب شده است که تصور آن را نمیکرد. لطف خداوند باید شامل حال انسان بشود و در بن بستها او را نجات دهد. دست عنایت پروردگار در هنگام هجوم دشمن جنی یا انسی، به فریاد انسان میرسد و دشمنان را عقب میراند.
بسم الله الرحمن الرحیم، الم، ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ. [5]
این قرآن، شک و شبههای ندارد و هدایتگر متقین است. یعنی اگر بخواهیم دست عنایت خداوند روی سرمان باشد که قرآن به آن میگوید: «هدایت عنائیه»، باید متقی باشیم.
آن کسانی که در این باره شک دارند، امتحان کنند و ببینند آیا فرمایش قرآن کریم که به صورت مکرّر بیان شده است، درست است یا نه؟ کسانی که چشم و گوش و زبان خود را تحت کنترل ندارند و هر گناهی از آنان سر میزند، مدتی مواظب کردار و گفتار خود باشند و نتیجه آن را ببینند. گناهکار به خودش ظلم میکند و ظالم از نظر قرآن، قابلیّت هدایت و بهرهمندی از هدایت عنائیه خداوند را ندارد.
* إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِین[6]
جوانان عزیز، اگر طالب زندگی بدون گره هستید، چارهای جز رعایت تقوا و اجتناب از گناه ندارید. نمیشود که انسان رفیق خدا باشد و رابطه با خدایش محکم باشد، اما خداوند او را نجات ندهد. پروردگار متعال میگوید: تو یک قدم بیا، من ده قدم میآیم. اگر بنده رابطه خود را با خدا محکم کند، معلوم است که حق تعالی با فضل و لطف و عنایت خود، یک زندگی بسیار عالی و با نشاط و همراه با امنیّت دل برای او فراهم میکند. وگرنه زندگی او دائماً کوبندگی خواهد داشت.
* وَ لا یَزالُ الَّذِینَ کَفَرُوا تُصِیبُهُمْ بِما صَنَعُوا قارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِیباً مِنْ دارِهِمْ؛[7]
و کسانى که کافر شدهاند پیوسته به [سزاى] آنچه کردهاند مصیبت کوبندهاى به آنان مىرسد یا نزدیک خانههایشان فرود مىآید.
کفر در اینجا، کفر عملی است و کفر عملی یعنی فسق و بیتقوایی. بر این اساس، آن کسانی که خدا را ندارند، دائماً کوبندگی دارند. مثل سنگهای شهابی، دائماً روی خانه و زندگی آنان میبارد. نمیدانند که این گرهها و کوبندگیها از کجا پیدا شد؟ قرآن میفرماید: در اثر گناه به چنین جایگاهی رسیدهاند. آدمهای بی تقوا، آدمهایی که در زندگی خدا را نداشته باشند، نفس اماره و شیطان درون و شیطان برون و شیطان جنّی و شیطان انسی، آنان را احاطه کرده باشد، دائماً کوبندگی و گره روی گره دارند.
اطرافیان و نزدیکان گناهکار نیز باید کوبندگی گناه او را تحمّل کنند: «أَوْ تَحُلُّ قَرِیباً مِنْ دارِهِم». وقتی آتشی برافروخته شود، همه میسوزند. از این رو گناه افراد دامن خانواده و حتی اجتماع را میگیرد. مفاسدی که اکنون در اجتماع وجود دارد، همه را میسوزاند. فساد اداری، فساد اقتصادی و فساد اخلاقی را عدهای ایجاد کردهاند، امّا همه به آتش آن میسوزند.
* دلایل ناامنی اجتماع
قرآن کریم در آیاتی، با جملات «بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»[8] یا «بِما کانُوا یَصْنَعُونَ»[9] یا «بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ»[10] ، مصیبتهای اجتماع را به اعمال خود مردم نسبت میدهد. از جمله میفرماید: وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ؛ [11]
* گرانی، کمبود و ناامنی دل نتیجه کفران نعمت
و خدا شهرى را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان مىرسید، پس [ساکنانش] نعمتهاى خدا را ناسپاسى کردند، و خدا هم به سزاى آنچه انجام مىدادند، طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانید.
یا رسول الله مثال بزن و بگو: یک شهری بود در رفاه و آسایش و در امنیّت ظاهری و باطنی، اما کفران نعمت کردند، یعنی گناه کردند. خداوند نعمت داد و باید نعمت را در ثواب به کار میبردند، اما در گناه به کار بردند. وقتی چنین شد، تمام آن نعمتها رفت و دچار نقمت شدند. گرانی، کمبود، و بدتر از آن، ناامنی دل به سراغ آنان آمد.
گناه اجتماعی با جامعه چنین میکند. اقتصاد سالم و زندگی رفاهی و بانشاط، وقتی پدید میآید که گناه و فساد اخلاقی از بین برود. کم کاری، بدکاری و بیکاری در ادارات و بد اخلاقیهایی که رایج شده است، باید از بین برود، هرج و مرج در عفاف و حجاب، باید اصلاح شود تا مردم به زندگی رفاهی دست یابند.
* اقتصاد سالم در گرو رفع گناهان اقتصادی و عمل به قوانین اقتصادی اسلام
گناهان اقتصادی باید رفع شود و به قوانین اقتصادی اسلام عمل شود تا اقتصاد سالم در جامعه حاکم شود و معضلات معیشتی برطرف گردد. قبل از انقلاب چهارجلد کتاب به نام «مقایسه بین سیستم های اقتصادی» از من چاپ شد. در آن مجموعه، اثبات کردم که اگر به اقتصاد مورد نظر و تأیید اسلام، عمل شود، فقر، بیکاری، عزوبت و سایر مشکلات اقتصادی از جامعه رخت بر میبندد.
جامعهای که به تجمّل گرایی مبتلا است، اقتصاد سالم ندارد. دود تجمّل گرایی نیز در چشم همه میرود.
وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ، فِی سَمُومٍ وَ حَمِیمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ، لا بارِدٍ وَ لا کَرِیمٍ، إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفِینَ، وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِیم؛ [12]
میفرماید: یک دسته خیلی شوم هستند. چرا؟ در اثر تجمّل گرایی. تجمّل گرایی یعنی بی جا مصرف کردن پول و بدتر از آن اینکه پول را صرف گناه کنند. به جای اینکه از دیگران دستگیری کنند، خودمحور و خودخواه هستند، اما توأم با گناه. متأسفانه برخی جوانان وقت و امکانات خویش را صرف دیدن فیلمهای مبتذل و شهوت انگیز میکنند و رسانهها نیز به این آتش دامن میزنند.
تا وقتی گناه و به ویژه فساد اخلاقی، فساد اداری و فساد اقتصادی در جامعه وجود دارد، سراغ امنیّت اجتماعی و زندگی سالم و رفاهی و توأم با آرامش و نشاط را نباید گرفت.
پینوشتها
==============
1. آل عمران / 182
2. نور / 40
3. توبه / 109
4. انعام / آیه 82
5. بقره / 2-1
6. انعام / 144
7. رعد / 31
8. انعام / 129
9. نحل / 112
10. روم / 41
11. نحل / 112
12. واقعه / 41-46
جلسه درس اخلاق آیتالله مظاهری در مسجد حکیم اصفهان
منبع: حوزه نیوز
هشدارهای سهگانه رهبری درباره اخلاق سیاسی
محمدحسین وزارتی
«موجودى که نامش آدمى است، با تمییز خوب از بد و شایست از ناشایست آدمى شده است.1» ضرورت اخلاقمداری در جوامع انسانی و بهخصوص از نوع اسلامی آن، امری خدشهناپذیر است. اما اینکه چرا رعایت این امر بدیهی یکی از موضوعات اصلی و خبرساز در فضای سیاسی ایران شده است- تا حدی که رهبر انقلاب نیز دراینباره موضعگیری کنند- جای بحث دارد.
با آغاز رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری دهم و حتی قبل از آن، فضای سیاسی و تبلیغاتی کشور بهطور بیسابقهای شور و حرارت گرفت. متأسفانه در این بین، بیاخلاقی و بیانصافیهایی نیز از سوی گروهها و شخصیتهای مختلف صورت پذیرفت؛ مسئلهای که رهبر انقلاب از ابتدای سال 88 و در سخنان خود در مشهد مقدس، به کاندیداها و طرفداران آنها هشدار داده بودند. اما هرچه که فضای سیاسی کشور به برگزاری انتخابات نزدیکتر شد، این نگرانی بیشتر ظهور و بروز پیدا کرد. بیانصافی و سیاهنمایی نسبت به عملکرد دولت، دستاوردهای انقلاب اسلامی، افراد و گروههای مختلف سیاسی از جمله آنهاست.
اما حوادث و فتنه پس از انتخابات 88 به این مسئله دامن زد بهطوریکه رفتارها و گفتارهای غیر اخلاقی و غیر منصفانه همراه با هتاکی، هتک حرمت، افترا، نسبتهای ناروا و... در فضای سیاسی کشور، رشد چشمگیری داشت. رهبر انقلاب نیز به غیر از تذکرات خصوصی، بارها و به مناسبتهای مختلف، صریحاً این برخوردها را رد کردند. همچنین ایشان در آخرین رهنمودهای خود در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان، بار دیگر به این بیاخلاقیها اشاره کرده و خطاب به گروههای مختلف، درباره ادامه این رفتارها هشدار دادند.
به دلیل اهمیت موضوع و تکرار هشدارهای حضرت آیتالله خامنهای نسبت به این مسائل، در گزارشی به بررسی مواضع ایشان درباره رعایت موازین اخلاقی و خارج نشدن از جاده انصاف، در سال 89 میپردازیم:
• نخستین هشدار
خرداد ماه سال جاری آیتالله خامنهای در سالروز ارتحال امام(ره) با قرائت آیه «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیداً2» مسئله قول سدید را مطرح کردند: «من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جاده حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم ... درباره زیدى که شما او را قبول ندارید، دو جور میشود حرف زد: یک جور آنچنانى که درست منطبق با حق است، یک جور هم آنچنانى که در آن آمیزهاى از ظلم وجود دارد. این دومى بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانى که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل اله میتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر.»
این توصیه صریح بود و به همه گروهها و شخصیتهای فعال در عرصه سیاسی کشور برمیگشت اما برخی، با مخاطب قرار دادن طرف مقابل و مخالفین خود، سعی کردند توپ را در زمین دیگری بیاندازند. در حالیکه رعایت شؤون اخلاقی در جامعه وظیفه همگان است.
حضرت آیتالله جوادی آملی دراینباره معتقدند: «در نظام اسلامی همه ما مسئولیم و مسئولیت برای مسئول، مسبوق به صیانت و سیاست نفس است... هر مسئولی قبل از سیاستمداری نسبت به دیگران، باید سیاستمدار داخلی نفس خود باشد. در درون انسان خواستههای زیادی هست که اگر انسان، سیاستمدار نباشد و آنها را تعدیل نکند، قبل از اینکه برای نجات دیگران قدم بردارد، خود در مهلکه گمراهی و ضلالت فرو میرود.3»
متاسفانه سخنان رهبری در حرم امام(ره) نیز به دلیل تنشهای سیاسی بهوجود آمده پیش از آغاز سخنرانی معظمله، کمتر مورد توجه رسانهها قرار گرفت؛ چراکه باز هم برخی گروهها و اشخاص، سعی کردند تا با ایراد اتهام به یکدیگر، مسائل و حواشی مراسم سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را به دیگری نسبت دهند.
محمدحسین صفارهرندی درباره استفاده ابزاری از سخنان رهبری میگوید: «بدترین نوع رفتار این است که بنا باشد کسانی کلام فرد را به نفع خودشان مصادره و از آن چماق درست کنند و قسمتهایی از سخنان ایشان را برای کوبیدن به فرق سر دیگران به کار برند ... بسیار مضحک به نظر میرسد که آدم به طبیب مراجعه کند و برای بهبود خود دارو بگیرد و به جای مصرفش، آن را به دور از چشم دیگران و یا در منظر دیگران به درون چاه بریزد و یا همچنان بر مواضع اشتباه قبلی خود که آلوده به بیماری است، بیشتر اصرار بورزد.4»
• هشدار دوم
کمتر از سه هفته از توصیه رهبر انقلاب در نماز جمعه 14خرداد گذشته بود که اهانت به برخی مسئولین نظام توسط تعدادی از معترضین به تصویب قانونی درباره دانشگاه آزاد، به حواشی مراسم سالگرد حضرت امام(ره) اضافه و خبرساز شد. فردای آن روز و در دیدار با اعضای بسیجی هیئت علمی دانشگاهها، رهبر انقلاب دومین هشدار علنی را اعلام کردند: «من بارها گفتهام: ظلم نکنیم. این هم یکى از آن اساسىترین کارهاست. ظلم چیز بدى و چیز خطرناکى است. ظلم فقط این نیست که آدم توى خیابان به یکى کشیده بزند. گاه یک کلمه نابجا علیه یک کسى که مستحقش نیست، یک نوشته نابجا، یک حرکت نابجا، ظلم محسوب میشود. این طهارت دل را و طهارت عمل را خیلى بایستى ملاحظه کرد ... زیادتر نگوئید از آنچه که هست، از آنچه که باید و شاید. منصف باشیم؛ عادل باشیم. اینها آن وظائف ماست. اینجور نیست که ما چون مجاهدیم، چون مبارزیم، چون انقلابى هستیم، بنابراین هر کسى که از ما یک ذره- به خیال ما و با تشخیص ما- کمتر است، حق داریم که دربارهاش هر چى که میتوانیم بگوئیم.5»
درباره رواج بداخلاقی سیاسی و اهانت به مسئولان نظام، سیدمرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است: «نمیتوان به بهانه انقلابیگری از بیان یا گفتمانی استفاده کرد که سنخیتی با فرهنگ اسلامی ندارد. در طول تاریخ غالب مشکلات جامعه از افراط و تفریط پدید آمده است. گاهی تفریط انسان را به محافظهکاری، سکوت بیجا و سرباز زدن از وظایف وا میدارد و گاهی هم افراط، انقلابیها را از مدار اخلاق، عدالت و تقوا خارج میسازد.6»
حضرت آیتالله مکارم شیرازی از مراجع تقلید نیز بهتازگی در آغاز درس خارج فقه خود عنوان کردند: «اختلافهای سیاسی سبب نمیشود که قلم و زبان روی حساب و کتاب نباشد. قلم و زبانها باید روی حساب و کتاب باشد. ما باید مراقب باشیم که نگویند در نظام اسلامی این مسائل رخ میدهد، افراد نیز باید مراقب باشند.7»
• آخرین هشدار
«من به بزرگان هم نصیحتى بکنم... مواضع درست گرفتن، حرف درست زدن، تحت تأثیر خبرهاى دروغ قرار نگرفتن، این هم وظیفه است. هزاران نفر در نظام اسلامى دارند محض رضاى خدا زحمت میکشند و تلاش میکنند و شب و روز خودشان را میکُشند، براى اینکه طبق حرکت اسلامى یک کارى انجام بگیرد، نظام اداره شود، وظائفِ بسیار سنگین انجام بگیرد؛ اما انسان یک خبر دروغى را بشنود، بنا کند همه اینها را زیر سؤال بردن- مسئولین دولتى را، دیگران را، دیگران را- این هم مصلحت نیست، این هم خلاف است.» این نکتهای بود که رهبر انقلاب بعد از هشدار خود به جوانان آن در دیدار با اعضای خبرگان رهبری بیان کردند.
آیتالله ممدوحی، عضو خبرگان رهبری در همین زمینه میگوید: «نباید نسبت به شنیدن خبری که در دروغ یا صحت آن شک وجود دارد، اعلام موضع کرد. عصبانیت در شنیدن برخی از خبرها، فضای تهمت را در جامعه گسترش خواهد داد.8»
اما رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای خبرگان رهبری، در سخنانی صریح به همه بهویژه جوانان افزودند: «پیام من به همه کسانی که حرف میزنند و یا در مطبوعات، وبلاگها و محیط های دیگر مینویسند این است که مخالفت کردن، رد کردن و محکوم کردن یک فکر سیاسی و دینی یک چیز است و ابتلای به رفتار غیر اخلاقی و دشنام و هتک حرمت چیز دیگر. من این مسائل غیر اخلاقی را قاطعانه و بطور کامل رد میکنم و نباید انجام شود.»
آخرین و مهمترین نکته مربوط به موقعیت کنونی جمهوری اسلامی است. آیتالله خامنهای ضمن بیان ضرورت حفظ آرامش در جامعه، تأکید کردند که نباید کاری کنیم که الگوی جمهوری اسلامی تضعیف شود. آیتالله امامی کاشانی در همین زمینه معتقد است:
«جامعهای میتواند الگو باشد که از نظر اخلاق هم جلو باشد، خلقش خلق انسانی باشد. پیغمبر اکرم(ص) رمز موفقیتش همین بود. البته قرآن، خود میدان دیگری دارد از نظر اعجاز و وحی. ولی اخلاق پیغمبر اکرم(ص) واقعاً نقش بسیار عجیبی داشت در دعوت جامعه بشری به اسلام. ما هم که میخواهیم الگو باشیم برای جهان اسلام، انقلاب ما الگو باشد، باید دراین راستا حرکت کنیم.9»
آیتالله آملی لاریجانی نیز دراینباره میگوید: «آلوده کردن فضای سیاسی به ناهنجاریهایی مثل فحاشی و توهین و افتراء به نفع هیچ کسی نیست؛ چرا که کشور و نظام ما اسلامی است، بنابراین باید با عمل خودمان برای کل دنیا الگوسازی کنیم. اگر بنا باشد عدهای در صحنه سیاسی کشور بخواهند رقیب خودشان را با این روش از میدان بهدرکنند، بدترین روش است.10»
واکنشها و اظهارنظرها پیرامون سخنان رهبر انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، نشاندهنده این است که ترمیم فضای اخلاقی کشور در حوزه سیاست، بیش از پیش به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است.
---------------------------------
پینوشت:
1. دکتر رضا داوری اردکانی، فصلنامه علوم سیاسی، شماره 26
2. سوره احزاب، آیه 70
3. آیتالله جوادی آملی، کتاب «مبادی اخلاق در قرآن»
4. گفتوگو با محمدحسین صفارهرندی، سایت برهان
5. این سخنان در تاریخ 2/4/1389 بیان شد.
6. گفتوگو با سید مرتضی نبوی، سایت برهان
7. به نقل از سایت خبرآنلاین
8. گفتوگو با آیتالله ممدوحی، خبرگزاری فارس
9. خطبههای نماز جمعه تهران 20/12/89
10. به نقل از روزنامه تهران امروز، مورخه 23/12/89
منبع: khamenei.ir