مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

بازخوانی بیانات رهبر فرزانه انقلاب درباره حماسه ۹ دی

 بازخوانی بیانات رهبر فرزانه انقلاب درباره حماسه ۹ دی  

تأکید رهبر فرزانه انقلاب بر ماندگاری حرکت حماسی امت در راهپیمایپی 9 دی، نشان از اهمیت فوق‌العاده این حضور آگاهانه در تاریخ انقلاب اسلامی دارد.در آستانه اولین سالروز راهپیمایی حماسی 9 دی 88 مروری داریم بر سخنان رهبر حکیم انقلاب درباه این حرکت خودجوش مردمی.  

 

 رهبر فرزانه انقلاب در دیدار مردم قم در سالگرد قیام 19 دى ، ده روز بعد از راهپیمایی تاریخی نه دی با بیان اینکه روزهاى سال، به طور طبیعى و به خودى خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این اراده‌‌‌‌‌ها و مجاهدتهاست که یک روزى را از میان روزهاى دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمى نگه میدارد تا راهنماى دیگران باشد،

 

 اظهار داشتند: روز عاشورا - دهم محرم - فى نفسه با روزهاى دیگر فرقى ندارد؛ این حسین بن على (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد، او را تا عرش بالا میبرد؛ این مجاهدتهاى یاران حسین بن على (علیه السّلام) است که به این روز، این خطورت و اهمیت را میبخشد. روز نوزدهم دى هم همین جور است، روز نهم دىِ امسال هم از همین قبیل است. ایشان در ادامه تاکید کردند: نهم دى با دهم دى فرقى ندارد؛ این مردمند که ناگهان با یک حرکت - که آن حرکت برخاسته از همان عواملى است که نوزدهم دىِ قم را تشکیل داد؛ یعنى برخاسته ى از بصیرت است، از دشمن‌‌‌‌‌شناسى است، از وقت‌‌‌‌‌شناسى است، از حضور در عرصه ى مجاهدانه است - روز نهم دى را هم متمایز میکنند. 9 دىِ در تاریخ ماند حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: مطمئن باشید که روز نهم دىِ امسال هم در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزى شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرائط کنونى - که شرائط غبارآلودگىِ فضاست - این حرکت مردم اهمیت مضاعفى داشت؛ کار بزرگى بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن على (علیه السّلام) را مى‌‌‌بیند. این کارها کارهائى نیست که با اراده‌‌‌‌ى امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهى است؛ همان طور که امام در یک موقعیت حساسى - که من بارها این را نقل کرده‌‌‌‌ام - به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهى را در پشت این قضایا دیدم». درست دید آن مرد نافذِ بابصیرت، آن مرد خدا. رهبر حیکم انقلاب ادامه دادند: اینکه من عرض میکنم روز نُه دى در تاریخ ماندگار است، به خاطر این است. مردم بیدارند؛ همین است که کشور شما را نگه داشته است عزیزان من! همین است که انقلابتان را حفظ کرده است؛ همین است که جرأت سران استکبار را از آنها گرفته است که بخواهند به ملت ایران حمله کنند؛ میترسند. حالا در تبلیغات، زید و عمرو و بکر را میکشند جلو، بمباران تبلیغاتى میکنند؛ اما حقیقت قضیه چیز دیگرى است. دشمن حقیقى آنها ملت ایران است، دشمن حقیقى آنها ایمان و بصیرت ملت ایران است، دشمن حقیقى آنها همین غیرت دینى جوانهاست که میجوشد. یک وقتى هم دندان روى جگر میگذارند، صبر هم میکنند، باید هم بکنند؛ اما یک وقت هم آنجائى که وقت حضور در صحنه است، مى‌‌‌‌آیند توى صحنه. ایشان با بیان اینکه مسئولین کشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، مى‌‌‌‌بینند؛ مى‌‌‌‌بینند مردم در چه جهتى دارند حرکت میکنند، اظهار داشتند: حجت بر همه تمام شده است، حرکت عظیم روز چهارشنبه ى نهم دى ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوه‌‌‌‌‌ى مجریه، مسئولین قوه‌‌‌ى مقننه، مسئولین قوه‌‌‌‌ى قضائیه، دستگاه‌‌‌هاى گوناگون، همه میدانند که مردم در صحنه‌‌‌اند و چه میخواهند. دستگاه‌‌‌‌‌‌ها باید وظائفشان را انجام بدهند؛ هم وظائفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنیت و اینها، هم وظائفشان در زمینه‌‌‌ى اداره‌‌‌‌‌‌ى کشور. مسائل کشور که فقط مسائل مربوط به اغتشاشگران نیست؛ راهپیمائى حکومتى! رهبر فرزانه انقلاب ادامه دادند: گفتند راهپیمائى حکومتى! بى عقلها نفهمیدند که با این حرف دارند حکومت را تعریف میکنند؛ دارند از حکومت تمجید میکنند. این چه حکومتى است که در ظرف دو روز - روز عاشورا (یکشنبه) آن خباثتها را راه انداختند، روز چهارشنبه این حرکت عظیم راه افتاد - میتواند یک چنین بسیج عظیم ملى را در سرتاسر کشور بکند؟ امروز کدام کشور دیگر، کدام حکومت دیگر چنین قدرتى دارد؟ قوى‌‌‌‌ترین حکومتهاى دنیا و ثروتمندترینشان - که ولخرجى‌‌‌‌هاى زیادى هم براى جاسوس پرورى و خرابکارى و تروریست پرورى دارند - اگر همه ى تلاششان را هم بکنند، نمیتوانند ظرف دو روز، صد هزار نفر آدم را بیاورند توى خیابانهاى شهرشان یا کشورشان. چند ده میلیون انسان در سرتاسر کشور بیایند! اگر به دستور حکومت آمده باشند، این خیلى حکومت مقتدرى است؛ پس خیلى حکومت قوى‌‌‌‌اى است که اینجور امکان بسیج را دارد. اما حقیقت غیر از این است؛ حقیقت این است که در کشور ما حکومت و مردمى وجود ندارد - همه یکى اند - مسئولین حکومت، از شخص حقیر این بنده گرفته تا دیگران، هر کدام قطره‌هائى هستیم در اقیانوس عظیم این ملت. لحظه را باید شناخت رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى‌ در تاریخ 29دی 88 فرمودند: لحظه را باید شناخت، نیاز را باید دانست. فرض بفرمائید کسانى در کوفه دلهاشان پر از ایمان به امام حسین بود، به اهل‌بیت محبت هم داشتند، اما چند ماه دیرتر وارد میدان شدند؛ همه‌شان هم به شهادت رسیدند، پیش خدا هم مأجورند؛ اما کارى که باید بکنند، آن کارى نبود که آنها کردند؛ لحظه را نشناختند؛ عاشورا را نشناختند؛ در زمان، آن کار را انجام ندادند. اگر کارى که توابین در مدتى بعد از عاشورا انجام دادند، در هنگام ورود جناب مسلم به کوفه انجام میدادند، اوضاع عوض میشد؛ ممکن بود حوادث، جور دیگرى حرکت بکند. شناسائى لحظه‌ها و انجام کار در لحظه‌ى نیاز، خیلى چیز مهمى است. ایشان به حماسه نهم دی نیز اشاره کردند و اظهار داشتند: شوراى شما بحمدالله این خصوصیت را داشته است. دلائل زیادى هم براى این هست؛ آخرى‌اش همین نهم دى است؛ قبلش - ده سال قبل از این - 23 تیر است که اشاره فرمودند؛ آن روز هم نیاز لحظه‌ها بود؛ این یک کار متعارف و معمولى نبود. راهپیمائى مردم در بیست و دوى بهمن با همه‌ى عظمتى که دارد - که حالا عرض خواهم کرد - یک کار متعارف است، یک کار روان‌شده است، شناخته‌شده است، متوقع است که انجام بگیرد و انجام میگیرد؛ اما بیست و سه‌ى تیر در سال 78، یک کار متعارف نبود، یک کار متوقع نبود؛ اهمیت داشت که این مجموعه بداند و بفهمد که این کار در آن شرائط، لازم است و آن را انجام بدهد. قله‌ی فراموش نشدنى ایشان افزودند: کار نهم دى ماهِ امسال هم همین جور بود. شناختن موقعیت، فهمیدن نیاز، حضور در لحظه‌ى مناسب و مورد نیاز؛ این اساس کار است که مؤمن باید این را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن کارى را که باید انجام بدهد، بتواند انجام بدهد. خوب، الحمدلله شوراى هماهنگى تبلیغات این خصوصیت را داشته است، نشان داده است؛ هم در دهه‌ى اول، در اوضاع و احوال گوناگون آن دهه - در دوران دفاع مقدس، قبل از دفاع مقدس، بعد از دوران دفاع مقدس - هم بعد از رحلت امام در مناسبتهاى مختلف که قله‌هائى را در تاریخ ما به وجود آورد. یکى از این قله‌هاى فراموش نشدنى، همین نهم دى امسال بود. مردم ایستادند رهبر فرزانه انقلاب در بیانات خود در دیدار با رییس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، با بیان اینکه مردم ایستادند، آخرین نمونه‌اش هم همین فتنه‌ى سال 88 بود که مردم ایستادند، اضافه کردند: همان کسانى که به کسان دیگرى غیر از منتخَب رأى داده بودند، همانها هم در مقابل آنها ایستادند. لذا دیدید در نه دى، در 22 بهمن، همه شرکت کردند؛ همه آمدند. این نشان‌دهنده‌ى این است که فتنه‌گران و فتنه‌انگیزان یک اقلیت معدودند؛ منتها دروغ گفتند، خواستند مردم را دنبال خودشان بکشانند. اولِ کار موفق هم شدند؛ بعد که چهره‌شان آشکار شد، نقابشان در خلال حرفها و کارهاى گوناگون افتاد، مردم از اینها رو برگرداندند. بنابراین، مردم ایستاده‌اند. ما پیش رفتیم ایشان در دیدار جهادگران بسیج سازندگى نیزبه حماسه نهم دی اشاره و افزودند: حرکت نه دى را مى‌بینیم، حرکت 22ى بهمن را مى‌بینیم، حضور عظیم در انتخابات را مى‌بینیم؛ اینها معناش چیست؟ معناش این است که امروز جوانان ما - که اکثریت قاطع ملت ما هستند - و عموم ملت ما در همان جهت حرکت انقلاب اسلامى و با همان ضرب دست انقلاب، رو به فزایندگى هستند، دارند پیش میروند. پس ما پیش رفتیم. رهبر انقلاب اسلامی بیانات در جریان سفر به شهر مقدس قم و در اجتماع بزرگ مردم این شهر نیز اظهار داشتند: بعد از اهانتى که در روز عاشوراى سال 88 به وسیله‌ى یک عده تحریک شده نسبت به امام حسین انجام گرفت، دو روز فاصله نشد که مردم در روز نه دى توى خیابانها آمدند و موضع صریح خودشان را علنى ابراز کردند. دستهاى دشمن و تبلیغات دشمن نه فقط نتوانسته مردم را از احساسات دینى عقب بنشاند، بلکه روزبه‌روز این احساسات تندتر و این معرفت عمیق‌تر شده است. ایشان در تاریخ 26 آبان ماه در دیدار مردم اصفهان در روز عید قربان هم به عملکرد مردم اصفهان در جریان فتنه و راهپیمایی نه دی اشاره کردند و تاکید کردند: اصفهانى‌ها در قضایاى گذشته خوب عمل کردند. در برابر فتنه‌ى 88، در روز عظیم نه دى، در آن حرکت خودجوش مردمى، عملکرد درخشانى داشتند.

نظرات 2 + ارسال نظر
دشت بزرگ سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:21

ویژه‌نامه امتداد +

شماره 0، بهار 1389

صفحات (6-6)


بسیجی واقعی همت بود و باکری




فهم تکلیف

چندی پیش که دنبال سخنرانی‌های صوتی امام بودیم و به این و آن می‌سپردیم که اگر یافتید به ما خبر بدهید، برایم جالب بود. بعد از این همه سال، آخر سر از خانه یکی ـ دو شهید، چندین نوار سخنرانی امام را که از رادیو پخش شده و آن شهیدان عزیز ضبط کرده بودند، یافتیم! همه ما خوانده‌ایم و می‌دانیم که وصیت‌نامة اکثریت قریب به اتفاق شهدا حاوی پیام «پشتیبانی از ولی‌فقیه» است، اما آنچه مهم است، نمود عملی این باور در رفتار شهداست و نه صرفاً ادعای زبانی ایشان. از همین رو بود که شهدا، به‌عنوان پیروان راستین خط ولایت، پیش از هر چیز و بیش از همه، دغدغة فهم پیام‌ها و رهنمودهای رهبری را داشتند و ما به نقل از همسران شهدا بسیار شنیده‌ایم که سخنان امام را از رادیو ضبط می‌کردند یا تکه‌های روزنامة حاوی کلام امام را نگاه می‌داشتند و می‌خواندند و تحلیل می‌کردند تا گام اول را که شناخت وظیفه است، از خلال آن‌ها بیابند و آن‌گاه قدم در وادی انجام تکلیف نهند. این پیوند تا حدی مهم است که از شهید مهدی باکری چنین نقل شده: وسط عملیات‌ یک رادیوی کوچک همراهش بود. بی‌سیم زد: «بیا پیش من!» از هر طرف آتش می‌آمد. وقتی رسیدم گفت: «این رو گوش کن! » داشت پیام امام پخش می‌شد.

پیروی عملی

دلدادگی شهدای جنگ و خصوصاً سرداران شهید به ولی‌فقیه، نه به‌خاطر علایق شخصی و جلوه‌های کاریزماتیک رهبران، که فقط و فقط به‌خاطر تعبد نسبت به اسلام و حضرت حق بود. رابطة ولایی میان مؤمنان، ریشه‌ای الهی دارد و اتفاقاً جز با این مبنا نمی‌توان چنان تعبدها و فداکاری‌ها و دلاوری‌هایی را سراغ گرفت. این دلدادگی تا حدی بود که شهید مهدی باکری، شرط ازدواج خود با همسرش را اطاعت از خدا و خط امام عنوان کرده بود. هم او که در عمل، چه در هنگام تصدی شهرداری ارومیه و چه در جبهه و جهاد و در لباس فرمانده، پیروی از خط امام که همانا حمایت از مستضعفان و مظلومان و اقدام در جهت انجام فرامین امام بود را فراموش نکرد.

تا آخرین لحظه

از شهید محمدابراهیم همت که دلدادة دیگر رهبری است، چنین نقل شده که پس از ساعت‌ها فعالیت در عملیات خیبر، در حالی که توانی برای او نمانده بود، متوجه شد که امام گفته‌اند: «جزایر باید حفظ شود، بچه‌ها حسین‌وار بجنگید!» پس از شنیدن این پیام، گویی که جانی دوباره در درون او دمیده شده باشد، پرشور و خروش به همراه یاران خود، به مقاومت پرداخت و در همان راه، سر در ره دوست داد و آسمانی شد!



راستی، راز این شوق وصف‌ناپذیر و انرژی نورانی و این دلدادگی مجنون‌وار به ولی‌فقیه چیست؟ آیا جز این است که آنان قلباً ایشان را نایب حضرت ولی‌عصر(عج) و واجب‌الاطاعه می‌دانستند و این اطاعت را اطاعت از خداوند تلقی می‌کردند؟ آیا جز این بود که راه سرخ انبیا، راهی جز آنچه رهبران انقلاب تداوم دهنده آن بوده‌اند، نیست؟! چه زیبا گفت این شهید بزرگ اسلام که:

«جهل حاکم بر یک جامعه، انسان‌ها را به تباهی می‌کشد و حکومت‌های طاغوتی، مکمل این جهل‌اند. شاید قرن‌ها طول بکشد تا انسانی از سلالة پاکان متولد شود و بتواند رهبری یک جامعه سردرگم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام، تبلور سلاله ادامه‌دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است.»

دشت بزرگ( خدمتگذار مسجدو عزاداران) یکشنبه 12 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:11


مکاشفه‌ای درمورد آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی و دولت اصلاحات

رحیمیان با نقل یک خاطره از مکاشفه یک پدر شهید در 18 تیر 78گفت: در این مکاشفه ائمه از مرحوم آیت الله فاضل درخواست کرده بودند که به کمک رهبر انقلاب برود.

به نقل از خبر، حجت الاسلام رحیمیان نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید در پنجمین نشست ماهیانه سازمان بسیج جامعه پزشکی که در تالار ابن سینا دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برگزار شد به بیان خاطره ای از یک پدر شهید در مورد رهبر انقلاب پرداخت و گفت: خاطره ای از یک پدر شهید شنیده بودم که از نزدیکان بیت مرحوم فاضل لنکرانی بود. همیشه دوست داشتم این خاطره را از زبان خود ایشان بشنوم. فاطمیه اول امسال به همین منظور راهی قم شدم .منزل مرحوم فاضل جلسه روضه بود. رفتم آنجا و از حاج آقا جواد فاضل فرزند مرحوم فاضل سراغ آن پدر شهید را گرفتم.ایشان آدرسی به من داد و گفت ضمنا یکی از نکاتی که این پدر شهید خواب دیده و بیان کرده محقق شده است.(که در ادامه بیان می کنم).

وی ادامه داد: مشخص شد که این پدر شهید خادم بازنشسته حرم حضرت معصومه (س) است. بنابراین حرم رفتم و بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء آدرس دقیق تری از یکی از خدام گرفتم و راهی منزل این پدر شهید شدم. هنگامی که در را زدیم سریعا باز کردند؛گویا منتظر ما بودند. من از پشت پرده گفتم من فلان کس هستم. گفتند بفرمایید منتظر شما بودیم. ابتدا فکر کردم شاید منتظر فرد دیگری بودند و اشتباها در را به این سرعت به روی ما باز کردند ولی معلوم شد که خیر این طور نبود. بالاخره خدمت این پدر شهید رسیدیم که تازه از بیمارستان و عمل جراحی فارغ شده بودند و فکر کرده بودند که ما برای عیادت ایشان آمده ایم.

رحیمیان افزود: بعد از احوالپرسی خواستار این شدیم که داستان را از زبان این پدر شهید بشنویم ولی به دلایلی امتناع کردند. خلاصه از ما اصرار و از وی انکار. ولی بالاخره تصمیم بر این شد که برای یک بار دیگر قضیه را بازگو کند.(حدود چهل سال بود که اعتکاف این پدر شهید ترک نشده بود. یعنی قبل از اینکه اعتکاف در ایران مرسوم شود و از قدیم در مسجد امام و مسجد اعظم معتکف می شد.) گفت از اعتکاف به منزل باز می گشتم و بی خوابی و خسته بودیم و به منزل گفتم که می خواهیم بخوابیم. (حتی جایی که خوابیده بود به ما نشان داد).

نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید با بیان اینکه این پدر شهید یک یا دو روز بعد از حادثه 18 تیر 78 این خواب را دیده بود،‌ خاطرنشان کرد: این پدر شهید ادامه داد: نمی دانم که چقدر از خوابم گذشته بود که دیدم گویی چراغ ها روشن شدند. آمدم که اعتراض کنم که چرا چراغ ها روشن شده اند احساس کردم که نور چراغ نیست بلکه نور دیگری است. دقت کردم دیدم بانویی دست به کمر گرفته کنار اتاق ما ایستاده. تا کمی به ایشان توجه کردم کنار من روی زمین نشست. خطاب کرد: «آقای احمدی! علی من غریب است، علی من مظلوم است، علی من تنهاست». من همان وقت ناگهان احساس کردم این بانو حضرت زهرا(س) و منظور ایشان از علی من، حضرت علی(ع) است. تا چنین چیزی به ذهن من خطور کرد ایشان تکرار کردند: «فرزندم علی غریب است،‌فرزندم علی مظلوم است، فرزندم علی تنهاست». دیگر من منقلب شده و در همان حال متوجه شدم آقایی قائم کنار ما ایستاده است.(مشخصات آن آقا را نیز توصیف کرد. خواست خدا بود که امکانی فراهم شد و ما فیلمی از این بیانات پدر شهید نیز تهیه کردیم).

وی همچنین گفت: این پدر شهید در ادامه گفت این آقا که کنار ما ظاهر شده بود به من خطاب کرد: «آقای احمدی! برو نزد آقای فاضل لنکرانی و به ایشان بگو قیام کند. این میمون ها را از قم بیرون بریزند.(چون همان روزها یعنی 18 تیر در قم نیز امتداد فتنه وجود داشت) از تهران بیرون بریزند». بعد با دست چپش اشاره کرد و گفت: «این ها خیال می کنند با توهین کردن به من،‌دست از حمایت از نایب ام بر می دارم. من از نایب ام حمایت می کنم».





هنگامی که دست این آقا حرکت کرد دیدم جایش کابینه فلان جلوی صورت من شکل گرفت. چهره ها مبهم بود ولی سه چهره روشن بود. یکی در راس شان بود و دو نفر دیگرشان مهاجرانی و عبدالله نوری بود. چهره های بقیه مبهم بود و تنها چهره های این سه نفر روشن بود. گفتم: «آقا! آقای فاضل مریض است. مدتی است قدرت حرکت ندارد و باید چند نفر کمکش کنند». ایشان فرمود: «آقای فاضل ده سال دیگر به فعالیت اش ادامه می دهد».(اینکه عرض کردم آقا جواد فاضل اشاره کرد یکی از حرف های ایشان محقق شد همین بود که آقای فاضل راس ده سال از دنیا رفت.)

رحیمیان افزود: این پدر شهید صبح فردا خدمت آقای فاضل رفته و ماجرا را بازگو می کند. آقای فاضل نیز اشک ریخته و می گوید این خواب نبوده بلکه مکاشفه بوده.

نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید همچنین گفت: این پدر شهید به آقایی که دیده بود اشاره کرد و گفت: آن آقایی که کنارم ایستاده بود خیلی به چشم من آشنا بود. گویی جایی دیده بودمش. خیلی فکر کردم تا یادم افتاد. سالی قرار بود حج مشرف شویم. ولی قبل از اینکه مشرف شویم به علت تصادف نصف بدن خانم ام فلج شد. ولی با هر زحمتی وی را نیز همراهم بردم. در سعی بین صفا و مروه بودیم که حاج خانم افتاد و مرد. چون من مرده زیاد دیده بودم عرق مرگ را روی پیشانی وی تشخیص دادم. رو به کعبه کردم و گفتم: «آقا امام زمان(عج) من اینجا غریبم و این ها با ما بد هستند. دیگر جنازه این را به من نمی دهند. به داد من برس و ...» بعد از چند جمله دیدم آقایی کنار من ایستاده و به من اشاره کرد. بالای سر همسر من نشست و گفت ایشان حالش خوب است. بعد دیدم همسرم بلند شد و حرکت کرد. آثار فلجی وی نیز بر طرف شد. دیدم این همان آقا است.

وی گفت: دست خدا بر سر رهبر ما است و دست ایشان بر سر ما است. ایشان بنده مخلص خدا است. من از سیزده سالگی نزد امام بودم. به جز مدتی که زندان یا در تبعید بودند. ویژگی هایی که ما در امام مشاهده کردیم در رهبری وجود دارد. خدا آنکه شایسته بود و شایسته است جایگزین امام کرد.


رحیمیان پیش از اینکه وارد این بحث شود اشاره کرد این پدر شهید که مکاشفه برای وی رخ داد چهار روز قبل از سفر مقام معظم رهبری به قم فوت کرد.

سلام خدمت فرماندهی محترم پایگاه امام خمینی (ره) مسجد حضرت ابوالفضل (ع)
ممنونم از ارسال مطالب بسیار زیبای شما استفاده کردیم . التماس دعا... برادر کوچک شما ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد