مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

سخنرانی مقام معظم رهبری

بیانات در دیدار هزاران نفر از مردم استان گیلان‌

23 محرم 1432

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
خیلى خوشامدید برادران و خواهران عزیز؛ قشرهاى مختلف مردم عزیز و خونگرم گیلان. به همه‌ى شما خوشامد عرض میکنم؛ مخصوصاً به خانواده‌هاى محترم شهیدان و رزمندگان و جوانان پاک‌سیرت.
 امروز ما باید هوشیار باشیم، باید بیدار باشیم، باید از همت خود ذره‌اى نکاهیم؛ در همه‌ى میدانها. مسئولین کشور موظفند. قشرهاى آگاه و هوشیار که به مسائل جامعه تسلط دارند، وظیفه‌ى بیشترى دارند. جوانها موظفند. قشرهاى مختلف، همه وظیفه دارند. به لطف الهى تکیه کنید. به هدایت الهى مطمئن باشید و بدانید که خداى متعال سرنوشت خوبى را براى ملت عزیز ما مقدر فرموده است. ما باید تلاش کنیم و ان‌شاءاللَّه خودمان را به آن سرنوشت برسانیم. 

بیانات در دیدار هزاران نفر از مردم استان گیلان‌

23 محرم 1432

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
خیلى خوشامدید برادران و خواهران عزیز؛ قشرهاى مختلف مردم عزیز و خونگرم گیلان. به همه‌ى شما خوشامد عرض میکنم؛ مخصوصاً به خانواده‌هاى محترم شهیدان و رزمندگان و جوانان پاک‌سیرت.

همت کردید، این جمع کثیر و متراکم، از گیلان، از رشت به این جلسه تشریف آوردید. در موارد متعددى در طول تاریخ - چه تاریخ گذشته و دور، چه تاریخ معاصر - همت را از مردم گیلان مشاهده کرده‌ایم. به نظر من بزرگترین کار مردم گیلان این بود که على‌رغم تبلیغات قولى و عملىِ رژیم طاغوت براى ضایع کردن و فاسد کردن عقیده‌ى مردم آن سامان در طول سالهاى طولانى، مردم آن خطه، ایمان را، اخلاص را، حضور در صحنه را، جهاد را به جائى رساندند که جزو بخشها و استانهاى برجسته‌ى کشور به شمار آمدند؛ این خیلى مهم است. دستگاه‌هاى مضر و مفسد و فاسد رژیم طاغوت با همه‌ى عوامل خود، سعى در کشاندن مردم به فساد و فاسدسازى فضا بکنند، ولى مردم اینجور دین خود، ایمان خود، عقیده‌ى خود، عزم خود را نگه دارند و در هنگام لازم آن را نشان دهند. از یک طرف دستگاه طاغوت بود، از یک طرف عوامل گروهکهاى ملحد و ضد دین بودند.

 من در اوائل انقلاب آمدم رشت، مرحوم شهید عضدى من را در اطراف میدان بزرگ شهر رشت گرداند. گروهکهاى گوناگون، با تابلوهاى خود، با شعارهاى خود، همه‌ى فضا را پر کرده بودند؛ دانشگاه را هم در قبضه‌ى خودشان درآورده بودند و خیال میکردند که گیلان متعلق به آنهاست. مردم مؤمن گیلان، همین جوانهاى مؤمن و انقلابى، بدون کمک هیچ دستگاه و ارگانى وارد صحنه شدند و پرچم اسلام را، پرچم توحید را، پرچم انقلاب را در آنجا برافراشتند و همه‌ى اینها را از صحنه بیرون کردند. این، ایمان مردم است.

 درست است که نماد شجاعت و مجاهدت مردم گیلان، بحق شهید بزرگوار، میرزا کوچک جنگلى است که براى اسلام، براى قرآن، براى اقامه‌ى دین و در مقابله‌ى با بیگانگان و متجاوزان، در دوران غربت قیام کرد و یاد او هرگز نباید فراموش شود؛ اما در دوران انقلاب اسلامى، آن کسانى که توانستند نمادهاى گوناگونى در عرصه‌هاى مختلف از گیلان عرضه کنند و نشان بدهند، یکى دو تا نیستند. این لشکر قدس گیلان، این بسیجیان گیلان، این جوانان مؤمن، این دانشوران و اندیشه‌وران گیلان، دانشگاهیان گیلان، علماى بزرگوار، در دورانهاى مختلف نقش برجسته‌اى را از خودشان نشان دادند، که نمودارهاى گوناگونى دارد؛ که اگر انسان بخواهد این نمودارها را - چه در دوران دفاع مقدس، چه در دوران مقابله‌ى با ضد انقلاب، چه در دوران بعد از پایان جنگ - فهرست کند، یک فهرست طولانى است. اما همین یک نشانه‌ى واضح و بارز در قضیه‌ى نهم دى که ملت ایران یکپارچه به صورت خودجوش به صحنه آمد، مردم رشت جزو معدود مراکزى در کشور بودند که یک روز جلوتر وارد میدان شدند. روز هشتم دى - که امروز مصادف با آن روز است - مردم گیلان این آگاهى را، این بصیرت را، این عزم را، این احساس نیاز به حضور در صحنه را زودتر از دیگران نشان دادند. اینها را باید حفظ کرد. سرمایه‌هاى اساسى یک ملت همین چیزهائى است که نشانه‌ى بصیرت، نشانه‌ى عزم، نشانه‌ى بیدارى و آگاهى است؛ اینها را باید نگه داشت.

 ببینید برادران و خواهران من! عزیزان من! ملت ما از یک طرف به وسیله‌ى سردمداران فاسدى که بر کشور حاکم بودند، و از یک طرف قدرتهاى مستکبرى که سلطه‌ى بر جهان را مورد نظر قرار داده بودند و دنبال میکردند، سالهاى متمادى زیر فشار قرار گرفته است. ما را عقب نگه داشتند. ما از لحاظ میراث تاریخى و علمى ملتى نیستیم که وقتى فهرست دانشمندان و دانشوران و افتخارات و ابتکارات علمى دنیا را ذکر میکنند، ما در اواخر جدول قرار بگیریم؛ ما باید در صدر جدول باشیم؛ این سابقه‌ى ماست، این استعداد ماست. آن کسانى که موجب شدند ایران بزرگ، ایران متمدن، ایران برخوردار از روح اسلامى، در میدان علم، در میدان پیشرفت مادى و معنوى عقب بماند، در یک دوران طولانى، اینها در حق این ملت خیانت کردند، جنایت کردند. انقلاب آمد دست اینها را کوتاه کرد.

 ما باید این راه را طى کنیم. ما باید همت کنیم. ما باید مناسبات غلطى را که موجب عقب‌ماندگى ملتها و از جمله ملت خود ما شده است، عوض کنیم و تغییر دهیم. ما باید عقب‌ماندگى‌هاى گذشته را جبران کنیم. همه‌ى اینها نیاز دارد به همت، نیاز دارد به عزم، نیاز دارد به امید. اگر یک ملتى امید خود به آینده را از دست داد، یا همت او در باز کردن راه‌ها و پیش رفتن به سمت هدفها سست شد، این ملت عقب خواهد ماند؛ پیشرفت نخواهد کرد؛ سلطه‌گران عالم بر او مسلط خواهند شد؛ عزت خود را از دست خواهد داد. ملت ایران احتیاج دارد به اینکه این همت را مستمراً در کار خود حفظ کند، این عزم و اراده را حفظ کند، این امید را روزبه‌روز افزایش دهد؛ و این در کشور ما موجود است. بحمداللَّه مردم ما این را دارند و نشان داده‌اند؛ لذا ما در این سى سال بمراتب بیشتر از آنچه که یک ملت در سى سال میتواند رشد کند و پیش برود، جلو رفته‌ایم؛ این را دشمنان ما هم اعتراف میکنند. ولى شعار ما، شعار جهانى است. شعارهاى ما، شعارهاى ناظر به بشریت است؛ شعارهاى ما ناظر به قطع دست مستکبران به طور کامل از کشور ما و ملت ماست؛ مستکبران این را تحمل نمیکنند، لذا توطئه میکنند.

 فتنه‌ى سال گذشته جلوه‌اى از توطئه‌ى دشمنان بود؛ فتنه بود. فتنه یعنى کسانى شعارهاى حق را با محتواى صددرصد باطل مطرح کنند، بیاورند براى فریب دادن مردم. اما ناکام شدند. هدف از ایجاد فتنه، گمراه کردن مردم است. شما ملاحظه کنید؛ مردم ما در مقابله‌ى با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دى در سرتاسر کشور مشت محکمى به دهان فتنه‌گران زد. این کار را خود مردم کردند. این حرکت - همان طورى که گویندگان و بزرگان و همه بارها گفته‌اند - یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلى معنا دارد؛ این نشانه‌ى این است که این مردم بیدارند، هشیارند. دشمنان ما باید این پیام را بگیرند. آن کسانى که خیال میکنند میتوانند میان نظام و میان مردم جدائى بیندازند، ببینند و بفهمند که این نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است. امتیاز نظام ما به این است که متعلق به مردم است. آن کسانى که با همه‌ى وجود نظام جمهورى اسلامى را و اسلام را و این پرچم برافراشته را در این کشور نگه داشته‌اند، در درجه‌ى اول خود مردمند؛ دشمنان ما این را بفهمند. سردمداران دولتهاى مستکبر - و در رأس آنها آمریکا - علیه ملت ما حرف میزنند، توطئه میکنند، گاهى شعار میدهند، گاهى اظهارات مزوّرانه میکنند، گاهى صریحاً دشمنى میکنند، گاهى در لفافه میبرند؛ اینها همه براى این است که تحلیل درستى از مسائل ایران و شناخت درستى از ملت ایران ندارند. ملت ما ملت بیدارى است، ملت هشیارى است.

 من میخواهم توصیه کنم، تأکید کنم؛ ملت باید این همت را حفظ کند. ما امسال گفتیم همت مضاعف؛ خوشبختانه در سرتاسر کشور نشانه‌هاى همت مضاعف در کارهاى گوناگون دیده میشود. مسئولان کشور، بزرگان، مدیران عالى‌رتبه در بخشهاى مختلف کارهاى خوبى میکنند. خیلى خوب، این همت مضاعف کار لازمى است؛ اما همت مضاعف فقط مال امسال نیست؛ همت مضاعف باید به طور مستمر وجود داشته باشد. ملت عزیز ما باید آنچنان حرکت کند و آنچنان قله‌هائى را فتح کند که دشمنان از دست یافتن بر سرنوشت این ملت بکلى مأیوس شوند. باید دشمن را مأیوس کنید. وقتى دشمن مأیوس شد، یک ملت از شرّ او خلاص خواهد شد.

 گناه بزرگى که برخى از دست‌اندرکاران فتنه‌ها در کشور انجام میدهند، امیدوار کردن دشمن است؛ دشمن را امیدوار میکنند که میتواند منفذى در بین مردم، در بین عوامل گوناگون، در بین مسئولان نظام باز کند. دشمن سال گذشته با کارهاى اینها امیدوار شد؛ در حالى که آن انتخابات عظیم، آن حضور به آن عظمت، آن شرکت عظیم مردم در انتخابات، میتوانست کار را خیلى پیش ببرد و ملت ایران را در بسیارى از میدانهاى سیاسى موفق کند. اینها ایجاد فتنه کردند؛ لذا دشمن که از حرکت عظیم مردم مأیوس میشد، امیدوار شد که بتواند به انقلاب صدمه و ضربه بزند.

 چالش عظیمى بود: دشمن از آن طرف حمایت کند، کمک سیاسى بکند، اسم بیاورد - دشمن از فتنه‌گران اسم بیاورد - ملت ایران از این طرف با استحکامِ کامل در صحنه باشد. همان طور که ملت ایران در جنگ تحمیلى هشت سال از خود ابتکار نشان داد، شجاعت نشان داد، فداکارى نشان داد، در همه‌ى صحنه‌ها حاضر شد، در این جنگ نرم هم هشت ماه ملت ایران حقیقتاً از خود مهارت نشان داد. انسان وقتى به مسائل نگاه میکند و میخواهد از یک افق بالاترى مسائل را بررسى کند، متحیر میماند: این چه دست قدرت الهى است که اینجور دلهاى ما را، جانهاى ما را به سمت اهدافِ خودش حرکت میدهد؟ کار خداست. خدا با شماست. این خداست که شما را هدایت میکند. این خداست که دلهاى من و شما را متوجه به  راه درست میکند.

 بایستى ارتباط خود را با خدا حفظ کنیم، مستحکم کنیم. خاصیت یک حرکت الهى همین است: همتهاى مردم، کارهاى مردم، عزم و اراده‌ى مردم، حضور مردم، در کنار توجه به خدا، در کنار دلهاى آماده‌ى براى تضرع؛ اینها خیلى مهم است. ارتباط خود را با خدا قوى کنیم. نگذاریم دلهاى ما متمایل به سمتى شود که ما را از راه خدا دور کند؛ «ربّنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة»؛(1) این دعائى است که قرآن به ما یاد میدهد.

 خوشبختانه جوانهاى ما با دلهاى پاکشان، با دلهاى نورانى‌شان، با حضورشان در مراسم گوناگون، رحمت الهى را جلب میکنند. و یکى از موارد جلب رحمت الهى، همین نهم دى بود. به برکت یاد حسین‌بن‌على سیدالشهداء (سلام اللَّه علیه) مردم در صحنه آمدند و بساط فتنه‌گران را جمع کردند.

 امروز ما باید هوشیار باشیم، باید بیدار باشیم، باید از همت خود ذره‌اى نکاهیم؛ در همه‌ى میدانها. مسئولین کشور موظفند. قشرهاى آگاه و هوشیار که به مسائل جامعه تسلط دارند، وظیفه‌ى بیشترى دارند. جوانها موظفند. قشرهاى مختلف، همه وظیفه دارند. به لطف الهى تکیه کنید. به هدایت الهى مطمئن باشید و بدانید که خداى متعال سرنوشت خوبى را براى ملت عزیز ما مقدر فرموده است. ما باید تلاش کنیم و ان‌شاءاللَّه خودمان را به آن سرنوشت برسانیم.

 پروردگارا ! به محمد و آل محمد الطاف خود را، تفضلات خود را پیوسته بر این ملت نازل بفرما. پروردگارا ! ارواح طیبه‌ى شهداى عزیز ما را و روح مبارک امام بزرگوار ما را که این راه را به روى ما گشود، با اولیائت محشور بفرما. پروردگارا ! زحمات و خدمات خدمتگزارانى که به مردم خدمت میکنند، مأجور قرار بده و سلام ما را به امام زمان ما (سلام اللَّه علیه) برسان.

والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌

1) آل عمران: 8
نظرات 1 + ارسال نظر
دشت بزرگ یکشنبه 12 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:53


سایت روزنه


غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کردند. شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.
اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصه‌ی سیاست احیا شد.

ده سال هر کاری کردیم، یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه می‌گفتند «آیت‌الله خمینی».
سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.

یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!

امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشی ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.
وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».

اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و به تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم.
در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند!
پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.
تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی –که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است.

شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای».
مشکلی که هست هم این است که همه می‌گویند «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!». اصولگراها می‌گویند صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم! صداوسیما می‌گوید ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم! روحانیون می‌گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد می‌گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...

بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.


آیت‌الله سید محمدباقر حکیم پا می‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا نامه می‌نویسد به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای». سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای! ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!
اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می‌فرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آن‌جا ندا داده می‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد