مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

عشق مقدس (آغاز هفته دفاع مقدس)

عشق مقدس (آغاز هفته دفاع مقدس) 

  

عرصه دفاع مقدس، زمینه ای بود برای ظهور قهرمانانی که هشت سال جنگ نابرابر تحمیلی را به دفاعی مقدس تبدیل کردند و در آن خصلت های جوانمردی، از خودگذشتگی، خودباوری و شهادت طلبی را به منصه ظهور رسانیدند. فرزندان خمینی کبیر رحمه الله از غزل عرفان و مثنوی حماسه، قصیده مقاومت سرودند و هر کدام خورشید تابناکی بر تارک آسمان ایران اسلامی و چراغی فرا راه آیندگان این مرز و بوم شدند؛ چنان که رهبر معظم انقلاب، می فرماید: «بی شک اگر لحظات پرمعنا و پرماجرای هر یک از این رشادت ها و حماسه ها ثبت شود، غنی ترین میراث معنوی برای تاریخ بر جای می ماند»...

عشق مقدس (آغاز هفته دفاع مقدس)

رمز تداوم

روزهای حماسه و خون را پشت سر نهاده ایم و اینک در سایه مقاومت، پایداری و ستیز بی امان و به یادماندنی قهرمانان شهادت طلب، در ویرانه های به جا مانده از جنگ تحمیلی، مظاهر آبادانی و سازندگی را که ثمره تلاش ملتی مقاوم است، بر می افرازیم و به دنیا می گوییم: «ما می مانیم و فرو نمی شکنیم».

بی شک تداوم حیات شرافتمندانه همراه با آزادگی، در جهانی که همواره دستخوش دغدغه ها و اضطراب هاست، ازخود گذشتگی صد چندان می طلبد و امتی که در طول چهارده قرن در برابر تندبادهای بی ترحم روزگار چون کوهی استوار و بشکوه بر جای ایستاده، راز ماندگاری را نیک می فهمد و خوب می داند که چگونه از ارزش های اعتقادی و ملی خود پاسداری کند. ما هرگز فراموش نمی کنیم روزگاری را که مردان پرصلابت با تن پوشی از ایمان و عقیده، جان را در طبق اخلاص نهاده و میدان های مین و انفجار را در نوردیده و هستی خود را تقدیم آسمان کردند.
فرهنگ عاشورا در جبهه های دفاع مقدس

تنها کسانی می توانند شگفت انگیزترین و بزرگ ترین عظمت ها را رقم بزنند که والاترین آرمان ها و روشن ترین ایمان و معرفت را در قلب و جان خویش اندوخته باشند. آنان که سقف پروازشان کوتاه و به تعبیر زیبای قرآن از زندگی دنیا ظاهری را می شناسند و از آخرت غافلند، هرگز در زندگی حقیر خود حماسه را تجربه نخواهند کرد و همراه کاروان عشق به سوی منزل محبوب نخواهند بود. لیکن حماسه آفرینان دفاع مقدس، کسانی بودند که فرهنگ «همه جا کربلا و هر روزی عاشوراست» را در هر روز از هشت سال دفاع مقدس جاری نمودند. ترس در حریم وجود این دلاوران، پرو بال از دست می داد. آنان که معرفت عاشورایی یافته بودند، هر خطر را به جان می خریدند تا بتوانند از حریم ارزش ها و باورهای خویش دفاع کنند.
دفاع همه جانبه

در دوران دفاع مقدس، بسیج عمومی مردم تنها به حضور مستقیم یا پشتیبانی از صحنه های رزم خلاصه نمی شد، بلکه هم زمان با جنگ، به فکر بازسازی مناطق آسیب دیده در جنگ نیز بودند و برای اینکه حضور مسئولان و مردم هماهنگ تر صورت پذیرد، ستادی متشکل از بالاترین مسئولان ادارات کل وزارتخانه ها و نهادهای عضو ستاد مرکزی، زیر نظر شورای عالی استان با شرکت امام جمعه مرکز استان یا نماینده مقام رهبری، استاندار و نماینده ای از جهاد سازندگی تشکیل می شد و کمک های مردمی تحت تشکیلاتی به نام «ستادهای معین» سازماندهی می گردید.
قدرت ارتش بیست میلیونی

به جرئت می توان گفت مهم ترین و دشوارترین معضلی که جمهوری اسلامی ایران در طول حیات خود با آن مواجه شد، جنگ تحمیلی بود ؛ جنگی که تمام قدرت های دنیا در یک طرف و جمهوری اسلامی ایران متکی به خدا در طرف دیگر قرار داشت. چند ماه پیش از آغاز جنگ، امام امت رحمه الله با دوراندیشی شگفت انگیز و قابل ستایش خود، تشکیل ارتش بیست میلیونی را فرمان داده بودند و بسیج مردمی دوران نونهالی خود را می گذراند. به تدریج همراه با فراخوانده شدن مردم برای مقابله با دشمن، در کوره مردساز جنگ، جوانانی قد برافراشتند که بعدها نوابغ جنگ و جهاد نام گرفتند و فرماندهانی تربیت شدند که طراحان اصلی بزرگ ترین عملیات ها گردیدند. کارشناسانی از سرچشمه زلال و پایان ناپذیر بسیج جوشیدند که عظمت کارهای آنها، ملائک را به تعظیم وا می داشت و این آزادگان، جز همان ارتش بیست میلیونی انقلاب اسلامی ایران نبودند.
شهد شیرین معرفت

شهادت، هنر مردان خدا و از بالاترین مراتب قرب الهی است. رزمندگان اسلام، هم در قلمرو گفتار و هم در عرصه تحمل، اعتقاد خود را به شهادت در راه خدا ثابت کردند ؛ زیرا لازمه انقلاب، شهادت و آمادگی برای آن است. قربانی شدن و قربانی دادن در راه انقلاب و پیروزی آن پرهیزناپذیر می نماید ؛ به ویژه انقلابی که برای خدا و برای نجات مستضعفان است. قربانی برای انقلاب، نشانه پیروزی و نزدیک شدن به هدف است. شهید حجت الاسلام شاه آبادی، در آخرین سخنانش در جمع رزمندگان می گفت: «اگر شهادت می تواند نظام توحیدی مان را حفظ کند، اگر شهادت می تواند دشمن را ذلیل نماید، اگر شهادت می تواند تفکر و بینش اسلامی مان را به دنیا اعلام کند، ما آماده شهادتیم».
قصیده مقاومت

عرصه دفاع مقدس، زمینه ای بود برای ظهور قهرمانانی که هشت سال جنگ نابرابر تحمیلی را به دفاعی مقدس تبدیل کردند و در آن خصلت های جوانمردی، از خودگذشتگی، خودباوری و شهادت طلبی را به منصه ظهور رسانیدند. فرزندان خمینی کبیر رحمه الله از غزل عرفان و مثنوی حماسه، قصیده مقاومت سرودند و هر کدام خورشید تابناکی بر تارک آسمان ایران اسلامی و چراغی فرا راه آیندگان این مرز و بوم شدند؛ چنان که رهبر معظم انقلاب، می فرماید: «بی شک اگر لحظات پرمعنا و پرماجرای هر یک از این رشادت ها و حماسه ها ثبت شود، غنی ترین میراث معنوی برای تاریخ بر جای می ماند».
دم مسیحایی امام رحمه الله

مهم ترین عامل پایداری در ملتی جنگ زده، آرامش روحی، انگیزه قوی و تکیه گاه محکم می باشد. امام رحمه الله با نفس مطمئنه خویش، این نیاز بسیار مهم را برای مردم، مسئولان و رزمندگان تأمین می فرمود و همچون «دم مسیح» که به مردگان جان می داد، به همگان روح امید می بخشید و جان ها را تازه می کرد. ترس، شتاب زدگی و...، در قاموس وجود او جایی نداشت و تنها یک حرف و منطق اصلی در برابر فشارها و حوادث شکننده داشت و آن هم انجام وظیفه بود. ایشان می فرمود: «در این دنیایی که همه علیه ما می باشند، ما باید انجام وظیفه را در نظر داشته باشیم».
رهبری امام خمینی رحمه الله

رهبری حضرت امام خمینی رحمه الله درنهضت، وحدت بخش امت اسلامی و ملت ایران بود. آثار این هماهنگی ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دردفاع مقدس نیز جلوه گر شد و جبهه و پشت جبهه را به هم پیوند زد و نیروهای مسلح را به هم نزدیک نمود که محصول آن، حماسه های کم نظیر مجاهدان اسلام در صحنه های نبرد حق علیه باطل بود.
نقش روحانیان در سال های دفاع

روحانیان وطلاب علوم دینی در مدت هشت سال دفاع مقدس، فراتر از وظایف معمول و متعارف خود، عاشقانه به جبهه های جنگ توجه کردند. برادر رزمنده ای در مورد نقش روحانیان در عملیات بدر می گوید: «روحانیت، همیشه نقش مهمی در گوشه و کنار این مرز و بوم دارند و باید بگویم اگر روحانیون حضور نمی داشتند، پیروزی در جبهه نبود؛ زیرا ایشان از نظر روحی و فکری ما را تقویت نموده و مطالب اسلامی را بر افکار جوانان پیاده می کردند».
نقش زنان در سال های دفاع مقدس

زن به عنوان عنصر متعالی و نیمی از پیکره سازنده اجتماع، نقشی حیاتی و ارزنده در دوران انقلاب و پس از آن داشت و در عرصه جنگ و جهاد، وظایف چندگانه ای را عهده دار بود. او علاوه بر آنکه رسالت دفاعی خود را به نحو شایسته انجام می داد، در امدادرسانی پشت جبهه، پشتیبان خوبی برای شوهر، فرزند و برادر رزمنده خود بود و در سنگر جنگ و جهاد همچون نسیبه، جراحه و ام عطیه، به پرستاری و زخم بندی مجروحان می رسید.
سربازان گمنام

در روزهای دفاع مقدس، زنان و خواهران حزب اللّه ، زینب گونه به پا خاستند و به یاری منادیان نور و سعادت شتافتند و با حضور گسترده و فعالیت های همه جانبه، عزم و اراده زنان مسلمان صدر اسلام را تداعی و مجسم نمودند، به نحوی که مقتدا و پیر حق طلبان، حضرت امام خمینی رحمه الله این چنین لب به تحسین آنان گشود: «من وقتی در تلویزیون می بینم این بانوان محترم را که اشتغال دارند به همراهی کردن و پشتیبانی کردن از لشکر و از قوای مسلح، ارزشی برای آنها در دلم احساس می کنم که برای کس دیگری نمی توانم آن طور ارزشی قائل شوم. آنها کارهایی که می کنند، یک کارهایی است که دنبالش توقع اینکه مقامی داشته باشند یا یک پستی را اشغال کنند یا یک چیزی از مردم خواهش کنند، هیچ این مسائل نیست، بلکه سربازان گمنامی هستند که در جبهه ها باید گفت مشغول به جهاد هستند».
فعالیت های زنان در سال های جنگ

زنان چه در صدر اسلام و چه در طی سال های دفاع مقدس، حضوری چشمگیر در عرصه های نبرد حق علیه باطل داشتند و در سنگرهای مختلف، به این امور مبادرت می ورزیدند: 1. امداد و پشتیبانی و رسانیدن مهمات به رزمندگان؛ 2. پختن غذا و توزیع آن میان رزمندگان؛ 3. تعمیر وسایل و لوازم رزمندگان داخل جبهه ها؛ 4. نگهبانی از اردوگاه و اموال رزمندگان در جبهه؛ 5. تهیه دارو و درمان مجروحان و همچنین پرستاری از آنها؛ 6. جمع آوری و انتقال شهدا و مجروحان به پشت جبهه ها؛ 7. تشویق و ترغیب مجاهدان اسلام به ادامه نبرد و صبر و مقاومت؛ 8. به دست گرفتن سلاح و نبرد با دشمن در صورت سخت شدن صحنه های نبرد، همچون جنگ های شهری خرمشهر، آبادان، دشت آزادگان و گیلان غرب.
نقش دانش آموزان در جنگ تحمیلی

فرهنگیان، معلمان و دانش آموزان نیز مانند دیگر قشرهای ملت ما، در دفاع مقدس نقش آفرینی کرده، در حماسه های جاویدان ملت ایران شریکند. این تلاش ها، هم در پشت جبهه و هم در منطقه جنگی محسوس بود. دانش آموزان و معلمان با حضور در پایگاه های بسیج، اهدای خون به جبهه ها، کمک نقدی و غیرنقدی و کمک رسانی به مجروحان، به شیوه های گوناگون در دفاع مقدس حضور داشتند. براساس آمار منتشر شده ازسوی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، 5/18 درصد شهیدان دفاع مقدس را دانش آموزان تشکیل می دهند که از حضور فعال دانش آموزان در عرصه انقلاب حکایت دارد.
ابتکار عمل در جبهه های جنگ

از جمله تحولاتی که در جنگ هشت ساله رخ داد، بروز نوآوری هایی بود که در ابعاد مختلف صورت گرفت؛ از ابتکار عمل های رهبر فقید انقلاب اسلامی در مسائل و تصمیمات استراتژیکی جنگ گرفته تا نوآوری های نیروهای بی ادعا و خالص بسیجی. امام خمینی رحمه الله با در پیش گرفتن استراتژی دفاع همگانی در مقابل جنگ، تأثیری شگرف بر روند پیروزی های جبهه حق نهاد و بدین ترتیب بود که راه بروز خلاقیت ها از سوی همه نهادهای رسمی و غیررسمی مربوط در جنگ هموار گردید. از جمله نوآوری ها در زمینه تدارک تجهیزات جنگی، ایجاد پل های خیبر، اروندرود و مانند آن بود که هر کدام از اینها، برگی از کتاب زرین حماسه هشت سال مقاومت ملت سلحشور را به خود اختصاص داده اند.
آثار مثبت جنگ ایران با عراق
1. مردمی تر شدن انقلاب

یکی از موانع توفیق انقلاب ها، تضعیف یا از دست رفتن پایگاه مردمی آن است؛ به گونه ای که پس از پیروزی هر انقلاب، به تدریج نقش مردم در صحنه های مختلف سیاسی، اجتماعی و... کم رنگ تر شده و نهضت به نظام های فردی و غیر مردمی تبدیل می گردد، ولی این پدیده در مسیر انقلاب اسلامی رخ نداد؛ گرچه به دلیل سرعت شگفت انگیز انقلاب، فرصت برای همه گیر شدن آن در میان همه توده ها دست نداد، اما هشت سال دفاع مقدس، انقلاب و ارزش های آن را به دورترین نقاط جامعه کشاند و به جرئت می توان ادعا کرد کمتر پدیده ای این گونه می توانست تمامی مردم را با انقلاب و اهداف آن آشنا سازد.
2. اتحاد و یکپارچگی مردم

آنچه می تواند پس از پیروزی هر انقلاب، آن را از خطر افتادن به دام انحراف و انهدام نجات دهد، بسیج سیاسی مردم بعد از به هم خوردن ائتلاف گروه های منازعه گر و درگیر پیروزی انقلاب است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، درگیری و منازعه بین گروه های فعال قبل از پیروزی، طی سال های 57 تا 61 آغاز گردید. دراین شرایط، جنگ توانست بسیج سیاسی و اتحاد مردمی را در تمامی صحنه ها حفظ کند و به فرموده امام رحمه الله ما در جنگ، حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکایک مردممان باور کردیم».
3. استحکام ریشه های انقلاب

جنگ تحمیلی توانست چنان تحول فرهنگی و معنوی دراقشار مختلف جامعه برپا دارد که امت عصر حاضر، از امت زمان رسول اللّه صلی الله علیه و آله و کوفه و عراق زمان امیرمؤمنان و حسین بن علی علیه السلام برتر گردید. این بدان دلیل است که درک مردم از اسلام ناب محمدی، عدالت، رهبری، امامت، شهادت، جهاد، ایثار و... از تمامی دوران های گذشته عمیق تر و دقیق تر گردید و قطعا «استمرار روح اسلام انقلابی، در پرتو جنگ تحقق یافت».
4. ایجاد اعتماد به نفس و تقویت خودباوری در ملت

در جنگ و دفاع مقدس هشت ساله، به این نتیجه رسیدیم که باید بر روی پای خود بایستیم؛ به قول امام رحمه الله «ما در این جنگ، ابهت دو قدرت شرق و غرب را شکستیم». البته نه فقط در صحنه های نبرد و جنگ، بلکه در تمامی صحنه ها، با خودباوری و اعتماد به نفس ایجاد شده در مردم، به پیشرفت ها و نوآوری هایی رسیدیم که تحسین دوست و دشمن را برانگیخت؛ به فرموده امام خمینی رحمه الله «این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی، تحفه ای الهی بود که ما از آن غافل بودیم».
5. صدور انقلاب و احیای خودباوری در دیگر ملت ه

از دیگر برکات جنگ تحمیلی، صدور انقلاب به دیگرنقاط دنیاست ؛ به گونه ای که بنابر فرمایش حضرت امام رحمه الله «جنگ هشت ساله ایران موجب گردید تمامی سردمداران نظام های فاسد، در مقابل اسلام احساس ذلت کنند» و همین موجب بیداری کشورها و ملت های آزادی خواه گردید؛ زیرا ملت ایران، به مردم دنیا به ویژه مردم منطقه ثابت کرد که می توان سالیان سال بر ضد تمامی زورگویان مبارزه کرد، آن گونه که به قول امام رحمه الله جنگ ما، کمک به افغانستان را به دنبال داشت. جنگ ما، فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت... . جنگ ما، بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت».
6. رسوایی لیبرال ه

یکی از خطرهایی که به طور جدی انقلاب اسلامی را تهدید می کرد، افتادن آن در دام لیبرال ها بود ؛ چنان که امام راحل می فرماید:«من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی، همچون گذشته اعتراف می کنم که بعضی تصمیمات اول انقلاب، در سپردن پست ها و امور مهم کشور به گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشته اند، اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمی رود و الان سخت معتقدم که آنان به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و حرکت به سوی آمریکای جهانخوار، قناعت نمی کنند و ما هنوز چوب اعتمادهای فراوان خود به گروه ها و لیبرال ها را می خوریم». جنگ تحمیلی با سپردن نقش اصلی به امت در تصمیم گیری ها، لیبرال ها و بی دردان جامعه را رسوا ساخت.
7. رسوایی منافقین

از دیگر برکات دفاع مقدس و جنگ تحمیلی، بر ملاشدن چهره واقعی منافقین بود، به طوری که با کنار کشیدن گروه های سیاسی عمدتا چپ گرا از صحنه های نبرد، آن هم با دلایل و توجیهات بی اساس، مردم به ماهیت منحرف این گروه ها پی بردند. خداوند متعال می فرماید: «آنچه در روز تلاقی دو گروه به شما رسید، به اذن خدا بود تا مؤمنان را معلوم کند و آنان را که نفاق ورزیدند نیز بشناسند. به آنها گفته شد بیایید و در راه خدا بجنگید یا دفاع کنید، گفتند: اگر جنگ می دانستیم، از شما پیروی می کردیم. آنان امروز به کفر از ایمان نزدیک ترند. با دهانشان چیزهایی می گویند که در قلب هاشان نیست و خدا به آنچه کتمان می کنند، آگاه تر است».
8. جلوگیری از نفوذ اندیشه های بیگانه

از دیگر برکات جنگ، جلوگیری از نفوذ اندیشه های بیگانه و منحرف، به ایدئولوژی و ساختار فکری جامعه بود که نفوذ هر گونه اندیشه منحرفی را چه به دست دشمنان و چه از راه دوستان ناآگاه ناممکن ساخت. با جنگ و ایجاد مصونیت از نفوذ اندیشه های بیگانه و افشای اهداف واقعی لیبرال ها و نیز رسوا شدن چهره های به ظاهر عدالت خواهانه چپ گرا، مانند سازمان مجاهدین، انقلاب توانست مسیر صحیح و اصلی خود را که همان اسلام ناب محمدی است، در پیش گیرد و مردم را هشیار ساخته و شعار «نه شرقی، نه غربی» را سرلوحه حرکت خود قرار دهد.
9. ممانعت از تهاجم فرهنگی

یکی دیگر از نتایج و برکات جنگ تحمیلی، ایجاد سدّی معنوی و روحانی در مقابل تبلیغات مسموم و ضد اخلاقی رسانه ها و شبکه های شیطانی کشورهای بیگانه بود. فضای دوران دفاع مقدس، چنان معنویت و تعالی روحی را در نسل جوان جامعه پی ریزی کرد که تمایل به انحرافات کمتر در آنها اتفاق می افتاد. جنگ تحمیلی توانست از نسل نوپا و نوجوان ما، پیران عابد و عارفی بسازد که یک شبه ره صد ساله پیموده اند ؛ آن گونه که امام فرمود: «عمده، این اخلاصی است که در شما جوانان ظاهر است. شما از این اخلاص و ایثار، جمهوری اسلامی را بیمه کردید».
دعا برای شهادت

شهید حاج حمیدباکری، جانشین فرمانده لشکر 31 عاشورا، در سال 61 قبل از عملیات والفجر می گفت: «دعا کنید خداوند شهادت را نصیب شما کند؛ در غیر این صورت، زمانی فرا می رسد که جنگ تمام می شود و رزمندگان امروز سه دسته می شوند: دسته اول، به مخالفت باگذشته خود برمی خیزند واز گذشته پشیمان می شوند؛ دسته دوم، راه بی تفاوتی بر می گزینند و در زندگی مادی غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند و دسته سوم، به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصایب و غصه ها دق خواهند کرد. پس از خدا بخواهید که با وصال شهادت، از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان باشید؛ چون دو دسته اول عاقبتشان ختم به خیر نخواهد شد و جزو دسته سوم ماندن، بسیار سخت و دشوار خواهد بود».
خاکریزه
برادر! بی تو داغم تازه تر شد     تو رفتی، سوز اشکم بیشتر شد
به دنبال سرت سنگر به سنگر     دل من نیز مفقودالاثر شد

خاکریزها
تنم در جبهه سردشت گم شد     شبی با بچه های گشت گم شد
دلم در قصرشیرین رفت از دست     سرم در کربلای هشت گم شدی
شهیدان
شهیدان را به نوری ناب شوییم     درون چشمه مهتاب شوییم
شهیدان همچو آب چشمه پاکند     شگفتا! آب را با آب شوییم؟

آرزو
گل اشکم شبی وامی شد ای کاش     همه دردم مداوا می شد ای کاش
به هر کس قسمتی دادی،خدایا! شهادت قسمت ما می شد ای کاش
شهیدان
به من داغی سپردند و گذشتند     گلویم را فشردند و گذشتند
دلی از سینه ام بیرون کشیدند     به روی دست بردند و گذشتند

خطر
در عرصه های خوف و خطر پا گذاشتید     رفتید و عشق را به تماشا گذاشتید!
هم سنگران هم سفرم! از چه رو مرا     با کوله بار خاطره تنها گذاشتید؟
در طی این طریق به سوی رها شدن     رسم وفا نبود مرا جا گذاشتید
با پیکری تنیده به خون، لحظه عروج     سر را به روی دامن زهرا گذاشتید
از هر چه داشتید گذشتید با امید     بر هر چه داشتید به دل، پاگذاشتید
در اشتیاق شعله این شمع سوختید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد