مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

در دنیای تو ساعت چند است؟

در دنیای تو ساعت چند است؟در دنیای تو ساعت چند است؟

اینجا تنها مکانی است در این شهر که آدم ها هم حواسشان به گذر زمان است و هم زمان از دستشان می رود. اینجا ساعت ها دقیق هر 15 دقیقه به صدا در می آیند، اما خیال کسی را ناآرام نمی کنند. اینجا زمان می گذرد، اما از روزهای عمر کم نمی شود.

مرد جوانی به گوشه ایوان تکیه داده است. به ساعت نگاه می کند، دل رفتن ندارد، دست دست می-کند. قطارش بعد از نماز صبح رسیده، حالا فرصت تمام شده است. یک ساعت دیگر، قطاری او را به خانه می برد. کیلومترها آمده تا حرفی را بگوید و برود.
باز به ساعت نگاه می اندازد.
خادمی ساعت صحن را تنظیم می کند. آرزو می کند ای کاش زمان به عقب باز می گشت یا اصلا می ایستاد. خادم که کارش تمام می شود، نگاهش دوباره بر روی عقربه ها می نشیند. ساعت پیش می رود. با خود می گوید: «کار این ساعت به حساب است. اگر چه ثانیه شمار ندارد، اما ثانیه ها را هم می شمارد...»
گنبد طلا و پنجره فولاد و تمام قامت بارگاه را از نظر می گذراند تا برای آخرین بار خداحافظی کند. چشمانش را می بندد تا سخن بگوید. سخن می گوید: «         ... »
بغضش می شکند و آهسته می نشیند. دلِ کندن ندارد. به گنبد خیره شده و اشک از چشمانش سرازیر است. صدای اذان را از گلدسته ها می شنود و صدای قطاری که از شهر دور می شود.
قطار بر خلاف مسیر عقربه های ساعت می چرخد و دور می شود. حالا او به روزهای قبل بازگشته است...

نظرات 3 + ارسال نظر
علیرضا هوشمند شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 03:23 http://www.yaabasaleh-mola.blogsky.com

با سلام طرح چله زیارت عاشورا با همراهی شما بزرگوار و استاد ارزشمند

علیرضا هوشمند شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 03:21 http://www.bajanezamiandaryadel.blogsky.com

ای شهریور
میدانی که یادآور رنجمان گشته ای؟ میدانی که پیام آور غممان شده ای؟ میدانی که زین پس محرم دیگرمانی؟ میدانی؟ سال ها پیش که از سرمای شب سیاه گریزمان نبود، تو در جشن خونریزان با شبداران نشستی و از شراب سرخ خونمان نوشیدی و در گرمای آتش مستی چشمهامان را سوزاندی و ما بر جور زمان صبر کردیم.
میدانی که یادآور رنجمان گشته ای؟ میدانی که پیام آور غممان شده ای؟ میدانی که زین پس محرم دیگرمانی؟ میدانی؟

علیرضا هوشمند پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 15:34 http://www.bajanezamiandaryadel.blogsky.com

درود و رضوان خدا بر شهیدان...
برآنانی که با خط خون و رنگ عشق،صفحه زندگانی را عاشقانه رسم کردند...
سلام بر سپیدبالانی که با زمزمه
"یا علی بن ابی طالب علیه السلام" و "یا فاطمه زهرا سلام الله علیها"
بر سکوی پرتاب جاودانگی پریدند و دل از آغوش این تاریک دنیا بر بستن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد