مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

جبهه، مکتب شاگردان ابوالفضل علیه‌السلام و مکتب وفاداری بود .

جبهه، مدرسه‌ای بود که دانش‌آموزان مکتب ولایت را به خود می‌خواند؛ جبهه مکتب شاگردان ابوالفضل علیه‌السلام و مکتب وفاداری بود و جز وفادارن را به آنجا راه نمی‌دادند.

حضرت سیدالشهدا حسین بن علی علیه‌السلام شب پیش از هجرت به کربلا در پایان خطبه‌ای بلند فرمودند «آگاه باشید آنکه می‌خواهد خون خود را در راه ‌اهل‌بیت که راه حق است، نثار کند و خود، در بهشت لقاءالله آرام گیرد با ما راهی کربلا شود؛ من فردا صبح ان‌شاءالله به راه می‌افتم».

* کربلا حرم حق است
بسیجی عاشق کربلاست؛ کربلا را تو مپندار شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نام‌ها؛ کربلا حرم حق است و هیچ کسی را جز یاران امام حسین علیه‌السلام، راهی به سوی حقیقت نیست؛ کربلا ما را نیز در خیل کربلائیان بپذیر ما می‌آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آنگاه روانه دیار حزن شویم. 


  


* در کربلای ایران «من» مرده بود

درحالی که دشمن، آتش را بر سر رزمندگان در جبهه حق علیه باطل می‌ریخت، بعضی‌ها وضو می‌گرفتند و بعضی دیگر پیشانی‌بندهایی را که روی آن نوشته بود «زائران کربلا» بر پیشانی می‌بستند.
آنجا بود که هیچ چیز در میان رزمندگان و رب‌العالمین باقی نمی‌ماند؛ در آنجا «من» مرده بود، همه به هم پیوند ‌خورده بودند؛ دست‌های به هم گره ‌خورده در جبهه‌ها می‌دیدی که هیچ چیز نمی‌توانست گره‌ها را از دیگر رها کند.


* نمی‌توان خفت؛ هنوز خون گرم امام عاشورا از زمین کربلا می‌جوشد

عشق می‌گوید چگونه می‌توان خفت وقتی که هنوز خون گرم امام عاشورا از زمین کربلا می‌جوشد و تو را فرا می‌خواند، چگونه می‌توان خفت و جهان را در کف جهان و قدار بندها رها کرد، نه شب هنگام خفتن نیست.
آری خداوند انسان را برای خود خلق فرموده است و اگر راه عشق را با کرب و بلا قرین ساخته، از آن است که جز اهل‌الله در این راه قدم نگذارند.

* رزمندگان هر روز زیارت عاشورا می‌خواندند

دشمنان منتظر بودند که ترس از مرگ، رزمندگان را به فرار وا دارد اما نمی‌دانستند که رزمندگان هر روز بعد از نماز صبح، زیارت عاشورا می‌خواندند؛ چنین رزمندگانی در دفاع مقدس داشتیم و آنها این رسم عاشورایی را از امام عاشورا فرا گرفته بودند و هر روز ندای «إِنِّیْ لا أَرَیَ الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً» سر می‌دادند.

* دلی که از یاد حسین علیه السلام نگرید، دل نیست

مردان حق روزها و شب‌هایشان را این چنین می‌گذارندند؛ روزها چنان بودند که دل شیر از هیبت‌شان به لرزه می‌افتاد و شب‌ها چنان می‌گریستند که گویی بزرگترین غم عالم بر دل‌هایشان نشسته بود.
در سفر زمینی پاها مجروح می‌شود و در سفر آسمانی دل‌ها؛ دلی که از یاد حسین نگرید دل نیست، سنگ خار است و چگونه نور در سنگ خار راه یابد.


* جبهه، مکتب شاگردان ابوالفضل علیه‌السلام و مکتب وفاداری بود

جبهه مدرسه‌ای بود که دانش‌آموزان مکتب ولایت را به خود می‌خواند؛ جبهه مکتب شاگردان ابوالفضل علیه‌السلام و مکتب وفاداری بود و جز وفادارن را به آنجا راه نمی‌دادند.
جبهه میعادگاه وفاداران بود؛ شاگردان مکتب ابوالفضل (علیه‌السلام) کسانی بودند که با سردادن «و الله ان قطعتموا یمینى‏»، در راه حمایت از دین و امام‌شان دست دادند، سر ‌باختند و لیاقت دیدار پیدا کردند.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد