زندگی نامه شهید امیر سپهبد علی صیادشیرازی
سینه ستبر تاریخ مالامال از خاطرات حیات و ممات مردان مردی است که روحشان فراتر از زمان و عرصه فراخ زمین تنگتر از قلب سرشار از عشقشان بوده است. عشق به یگانه هستیبخش که اشتیاق لقائش آرام از جسم و جان آنها گرفته و سر سوداییشان را همواره بر آستان داشته است.
امیر کمنظیر ارتش اسلام سپهبد علی صیادشیرازی یکی از این پر و بالسوختگان وصال نور است که لباس زیبای شهادت زیبنده قامتش و کمترین مزد اخلاص، فداکاری و ایثار و پروانگی اوست. سردار سرافراز جبهه توحید و بسیجی آشنای جبهههای افتخار و شرف و نور، این سربردار هم بیدار و جهادگر عرصههای پیکار و شیر بیشه شجاعت و ایثار و عاشق بیقرار و اسوه اخلاص و استقامت با صدق و صفا، پس از عمری جهاد خالصانه و جانبازی در خطوط مقدم دفاع از اسلام و ولایت ، با پیکر خونین و چهره رنگین و مخضوب به دیار معشوق شتافت و شهید شاهد جوار قربضرت حق گردید و اجر و پاداش آن همه اخلاص و ایثار را در همین دنیای فانی نیز گرفت.
تجلیل و گرامیداشت تمام برجستگان ملت و تقدیر امت اسلام در تشییع با شکوه و کمنظیر این سرباز فداکار اسلام گواه این مدعا است.او عاشق دلسوختهای بود که در گستره خونین جبهههای نبرد از کوههای سر به فلک کشیده کردستان تا دشتهای تفتیده خوزستان به جهاد و نماز و نیایش میپرداخت و در جهاد اکبرش اوج بندگی خویش را به نمایش میگذاشت. او صدف خود را شکسته بود تا دُرّ ناب وجودش با ذوبیقت اسلام و ولایت ظهور یابد. ادوار زندگی سرشار از خدمتش، به حق نمونهای مجسم در خدمتگزاری بر این طریق بود و برای نیل به مقصود دمی آرام نداشت.
او فرماندهی متدین، جدی، امیدوار، سختکوش، شجاع و با اخلاص و الگویی کمنظیر و برتر در خدمتگزاری و وفاداری به نظام و عشق به ولایتبود. زندگی مشحون از مجاهدات بیوقفه او با شهادت به اکمال رسیده است چون که این هنر مردان خداشهید سپهبد علی صیاد شیرازی در سال 1323 در شهرستان درگز در استان خراسان دیده به جهان گشود. او پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و دبیرستان وارد دانشکده افسری و در سال 1346 موفق به اخذ دانشنامه لیسانس از آن دانشکده شد. وی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به مدت چندسال در بخشهای مختلف ارتش بویژه در غرب کشور به پاسداری از کشور پرداخت و در سازماندهی و فعالیت نیروهای انقلابی در ارتش تلاشی گسترده داشت.
شهید پس از پیام امام خمینی(ره) مبنی بر شناسایی نیروهای مخلص ارتش طاغوت، شناخته شد و به خاطر توان بالای سازماندهیاش مورد توجه حضرت امام و یاران انقلاب اسلامی قرار گرفت. وی پس طی دوره تخصصی توپخانه در آمریکا با درجه ستوانیکم و سمت استادی، در مرکز آموزش توپخانه اصفهان به تدریس پرداخت و در همان شرایط به عنوان عنصری حزباللهی در جهتسازماندهی نظامیان انقلابی فعالیت خود را آغاز کرد و تلاشهای وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ساماندهی ارتش و ساختار نیروهای مسلح متجلّی شاز مهمترین اقدامات او پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی غائله کردستان، می توان به تهیه طرح های عملیاتی که منجر به شکستن حصر شهرهای سنندج و پادگان های مریوان، بانه و سقز شد، اشاره کرد.
شهر سنندج با تشکیل ستاد عملیات مشترک ارتش و سپاه پاسداران توانست پس از 21 روز مقاومت و دفاع از سوی مدافعان خویش ، کاملاً از تصرف و تسلط کردهای ضد انقلاب خارج شود. پس از تحقق و اجرای موفق این طرحها، شهید صیادشیرازی، با دو درجه ارتقاء ، با درجه سرهنگ تمامی به فرماندهی عملیات غرب کشور منصوب شد.
وی در آخرین ماه های ریاست جمهوری بنی صدر به دلیل برخورداری از روحیه انقلابی و مقابله با خیانت های او از سمت مذکور عزل گردید و پس از آن تا عزل بنی صدر و فرار مفتضحانه او به فرانسه به دعوت شهید کلاهدوز در ستاد مرکزی سپاه پاسداران به خدمت پرداخت. شهید امیر سپهبد علی صیاد شیرازی پس از خلع بنی صدر، برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه در آن دوران، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راه اندازی کرد و به عنوان فرمانده ارشد در آن قرارگاه مشغول به فعالیت شد.
در مهر ماه سال 1360 به پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع از سوی امام خمینی(ره) به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد. در این منصب فرماندهی نیروهای ارتش اسلام در عملیاتهای پیروزمند ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس را بر عهده داشت.یاد فاتح بزرگ فتح المبین و بیت المقدس فراموش ناشدنی است. چرا که فتح المبین و بیت المقدس از یاد نرفتنی است.
عملیاتی که سرنوشت جبهه های اسلام علیه کفر را به پیروزی رقم زد و مسیر و روند جنگ تحمیلی را در مسیر پیروزی ارتش اسلام قرار داد. ایشان در 23 تیرماه 136 طی حکمی از سوی حضرت امام خمینی(ره) به عضویتشورای عالی دفاع منصوب شد. در متن حکم حضرت امام خطاب به آن بزرگمرد چنین آمده است: « برای فعال کردن هرچه بیشتر و بهتر قوای مسلح کشور ضرورت دارد از تجربه اشخاصی که در متن مسایل جنگ بودهاند، استفاده هر چه بیشتر بشود، بدین سبب سرکار سرهنگ صیادشیرازی و وزیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تا پایان جنگ به عضویتشورای عالی دفاع منصوب مینما یم.»
به دنبال مسئولیت خطیر شهید صیادشیرازی در شورای عالی دفاع، با درخواست رئیس شورای عالی دفاع و موافقت حضرت امامخمینی(ره) در مردادماه سال 1365 ، مسئولیت فرماندهی نیروی زمینی ارتش به برادر دیگری واگذار گردید. حضرت امام(ره) در حکم فرمانده جدید نیروی زمینی ارتش پیرامون خدمات آن شهید سرافراز چنین فرمودند:
«با تقدیر از زحمتهای طاقت فرسای سرکار سرهنگ صیادشیرازی که با تعهدکامل به اسلام و جمهوری اسلامی در طول دفاع مقدّس از هیچگونه خدمتی به کشور اسلامی خودداری نکرده و امید است در آینده نیز در هر مقامی باشد، موفق به ادامه خدمتهای ارزنده خود شود.»
سپس در 18 اردیبهشت 1366 به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان ارتش با پیشنهاد رئیس شورای عالی دفاع و موافقت امام خمینی(ره) به درجه سرتیپی ارتقای مقام یافت. آن شهید والا مقام در مهرماه سال 1368 به درخواست رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و موافقت مقام معظمربری و فرماندهی کلقوا به سمت معاونتبازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب شد. امیر شجاع سپاه اسلام در شهریورماه سال 1372 با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب گشت. تیمسار سرتیپ صیاد شیرازی در 16 فروردین 1378 همزمابا عید خجسته غدیر با حکم مقام معظم فرماندهی کل قوا به درجه سرلشگری نایل آمد.
نقش او در ایجاد وحدت بین قوای مسلح کشور و نیروهای توانمند دفاعی و مهار دشمن و حفظ تمامیت ارضی کشور و فتح جبهههای حق علیه باطل در عملیاتهای ثامن الائمه طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و دیگر عملیاتهای پیروزمند تا مرصاد و دفاع از حد و مرز میهن عزیز امی بر کسی پوشیده نیست.
آری دشمن زبون چنین عنصر برجسته و موثر و شخصیت کمنظیر و سرمایه عظیمی را از امت اسلام گرفت و نظام را از گرمی وجودش بیبهره ساخت و کوردلان شبپرست، خناسان روزگار و پس ماندههای زخم خورده مرصاد در صبح روز 21 فروردین 78 ، فاتح بزرگ فتح المبین و بیت المقدس را آماج تیرهای کینه خود قرار دادند و قامت استوار امیر ارتش اسلام را به خاک افکندند.
روح بلند و سرفرازش در آسمانها پرکشید و به آرزوی دیرینه خویش که همانا شهادت در راه معبود و وصال معشوق بود نائل گشت. بوسه بر تابوت حامل پیکر مطهر آن شهید والا مقام توسط قلب تپنده امت اسلام، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیهالله العظمیخامنهای (مدظله العالی) اوج تجلیل از مقام شامخ این شهیدعاشق و سردارعشق و تمام شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی و دوران دفاعمقدس است که اری نیز امام شهیدان، خمینی کبیر بر بازوان پرتوان و دشمن شکن آنان بوسه میزد
دائی محمود سلام
ممنون از حضورتون
به یاد صیاد دلها
بولتن نیوز
بولتن نیوز : آنان که روزهای سخت جنگ تحمیلی و ماه های حضور دشمن متجاوز در ایران اسلامی را به یاد دارند نمی توانند خاطره رشادت ها و حماسه های شخصیت برجسته نظامی چون شهید بزرگوار صیاد شیرازی را فراموش کنند.
امیر ارتش اسلام علی صیاد شیرازی، کسی بود که با وجود طی کردن سلسله مراتب نظامی در ارتش، همواره در قامت یک بسیجی بی ادعا، یار و یاور رزمندگان اسلام بود و توانست جلوه هایی شکوهمند از وحدت و اخوت میان برادران ارتشی و سپاهی را به ظهور برساند.
از خلق و خوی کم نظیر، منش متواضعانه و خلوص بی منتهای او چه در سال های حماسه و دفاع و چه در سال های پس از آن، سخن بسیار است، همان گوهر کمیابی که در نهایت وی را به دست شقی ترین افراد روی زمین ـ منافقین کوردل ـ به دیدار محبوب و معبودش روانه کرد.
به مناسبت 21 فروردین ماه، روزی که این امیر دلاور عرصه جهاد اکبر و جهاد اصغر در خون خود غلتید و به آرزوی دیرینه اش رسید، قطعه هایی از زندگی او به روایت همرزمش را تقدیم حضور می کنیم، به این امید که در روز حساب دستیگر ما باشد.
محسن رضایی اینگونه برادرش علی صیاد شیرازی را توصیف می کند:
دیانت، شجاعت و تخصص
بنده و برادرم شهید صیاد شیرازی سالها در یک سنگر و در حساس ترین دوران تاریخ ایران یعنی دفاع مقدس در کنار یکدیگر حضور داشتیم. شهید صیاد از دیانت و شجاعت و تخصص بالایی برخوردار بود که تاریخ کشورمان هیچ وقت دلاورمردی های این شهید بزرگوار را فراموش نخواهد کرد.
پایداری بر مواضع ارزشی
پایداری و استقامت شهید بر مواضع ارزشی در بین نیروهای ارتشی یکی از ویژگیهای بارز شهید صیاد شیرازی بود، البته بسیاری از ارتشیهای ما بودند که با وجود اینکه پیش از انقلاب وارد ارتش شده بودند، اما وفاداری خود را به اسلام و انقلاب به اثبات رسانده بودند.
انسانی برجسته
شهید صیاد شیرازی علاوه بر تدین فردی، متخصص نیز بود بالاخص در توپخانه و تا آخرین روزهای جنگ پایداری خود را نشان داد. فرد شجاعی بود و در بسیاری از عملیات و در میان انبوه آتش و بمباران خم به ابرو نمیآورد. این مجموعه رفتارها باعث شده بود تا ایشان یک انسان برجسته شود.
توان مدیریتی
به محض اینکه فرماندهی در نیروی زمینی ارتش به وی واگذار شد او توانست از توانمندی ارتش در جنگ به طور کامل بهره بگیرد و از سویی تعامل بسیار خوبی برای وحدت و همدلی در بین نیروهای سپاه و بسیج داشته باشد.
هماهنگی با سپاه
وقتی که ایشان وارد فرماندهی نیروی زمینی ارتش شدند با سپاه کاملا هماهنگ بودند؛ بهخصوص تا عملیات رمضان. اصلا مثل یک سپاهی و بسیجی رفتار میکردند. رابطه عاطفی خوبی با بچههای سپاه داشتند. وقتی که فرمانده نیروی زمینی شدند اختلافاتی که بین ارتش و سپاه بود کنار رفت. وقتی ایشان فرمانده نیروی زمینی شد ما قرارگاه مشترک ارتش و سپاه را راه انداختیم و همه جا ارتش و سپاه باهم کار میکردند و مثل قبل دوتا نیروی مجزا نبودند. وقتی ایشان فرمانده شد ارتش و سپاه یک قرارگاه مشترک داشتند. من و ایشان در قرارگاه مرکزی مینشستیم و تصمیمگیری میکردیم. دوتا قرارگاه کربلا و نجف بود. کربلا در جنوب و نجف در شمال غرب. قرارگاه دیگر حمزه در ارومیه مبارزه با ضدانقلاب را انجام میداد. تا کوچکترین اختلافی هم پیش میآمد این سیستم مینشست و حل و فصلش میکرد.
گاهی اختلافات کارشناسی خیلی جدی بین لشکرها و تیپها بهوجود میآمد ولی ایشان آمد و کمک کرد تا اینها حل و فصل بشود. در واقع میشود گفت اگر ایشان نبود این پیروزیها حاصل نمیشد. در پیروزی بیتالمقدس و فتحالمبین و طریقالقدس نقش صیاد نقش اصلی بود.
روزی بنده و برادر عزیزم شهید صیاد شیرازی برای ملاقات با امام خمینی به نزد ایشان رفته بودیم، امام دست ما دو نفر را گرفت و در دست هم قرار داد و برای ما دو نفر دعا کردند که این حرکت امام در میزان هماهنگیهای ارتش و سپاه بسیار موثر بود.
جنس اختلافات سپاه و ارتش
اختلافات در جنگ دو نوع اختلاف بود اختلافات سیاسی و تخصصی. آن چیزی که بین سپاه و ارتش بود عمدتا اختلافات فنی، تخصصی و کارشناسی بود. مثلا در عملیات بیت المقدس من و برادر صیاد در مرحله سوم یک نظر داشتیم ستاد ایشان (صیاد شیرازی) و بعضی از فرمانده لشکر های سپاه نظر دیگری داشتند حتی بحث های تندی بین ما با فرماندهان و عناصر ستادی منجر شد. ما دو نفر یک نظر داشتیم آنها نظر دیگری داشتند، یکی دو نفر قهر کردند و از جلسه ما رفتند بیرون اما این اختلافات سیاسی نبود. بنابراین این اختلافات بین ارتش و سپاه از جنس تخصصی، فنی و کارشناسی بود. ولی اختلافات دیگری بود که معمولا جنبه های سیاسی به خود می گرفت که بین ما و ارتش نبود. البته برخی از دولتمردان کشور بدلیل ناپختگی دخالت هایی می کردند که این اختلافات را، تشدید می کردند و مدیریت و فرماندهی را در جنگ با مشکل مواجه می کرد.
اختلاف شدید با بنی صدر
زمانی که بنیصدر شهید صیاد شیرازی را از ارتش کنار گذاشته بود جلسهای در دزفول داشت و آقایان رشید و صفوی هم در جلسه بودند، بعد که جلسه تمام شد بنیصدر به رشید و صفوی گفته بود شما بمانید و با آنها مفصل علیه شهید صیاد صحبت کرده و گفته بود من نمیدانم محسن رضایی به چه دلیل از او اینقدر حمایت میکند.
آقایان هم آمدند این موضوع را به من گفتند و من هم گفتم شما به پیش بنیصدر بروید و بگویید دلیلش این است که یا شما آگاهانه و از روی بغض این کار را میکنید یا متوجه نیستید آن افرادی که پیش شما ظاهرسازی میکنند نمیتوانند ارتش را اداره کنند و افرادی مثل صیاد میتوانند این کار را انجام دهند.
جنگ به صورت فرماندهی مشترک بین سپاه و ارتش مدیریت میشد و به جای فرمانده واحد، فرماندهی واحد بود و همه عملیاتها با دو امضاء انجام میشد که تا عملیات فاو این طور بود و از آن به بعد فرماندهی تغییر کرد و دیگر مشترک نبود.
ولایت پذیری
ایشان تا آخرین لحظه چه زمان امام(ره) و چه زمان مقام معظم رهبری، روی اصل ولایت و ولایت فقیه هم تاکید داشتند و هم عمل میکردند و یک ولایتی آزاده بود و اگر انتقادی هم داشت به صورت صحیح و درست مطرح میکرد و در عمل و رفتار با آزادگی کامل به ولایت فقیه معتقد بود.
عامل وحدت و همدلی بین سپاه و ارتش
شهید صیاد شیرازی عامل وحدت و همدلی بین نیروهای سپاه و ارتش بود و توانست ظرفیت کامل ارتش را در جنگ علیه بعثی ها به کار گیرد.
بنده و شهید صیاد شیرازی وقتی نظرات همه فرماندهان ارتش و سپاه را در اتاق جنگ می شنیدیم در اتاقی به صورت جداگانه پس از بحثی چند ساعته تصمیم می گرفتیم و آن را ابلاغ می نمودیم که یکی از این تصمیم گیری ها برای آزادسازی خرمشهر صورت گرفت.
ما در آن زمان گیر کرده بودیم و هر چه برای رهاسازی خرمشهر از چنگال دشمن حمله می کردیم دشمن مقاومت می کرد. در این زمان بنده و صیاد شیرازی به تصمیمی مشترک رسیدیم و آن را ابلاغ نمودیم که هم برادران ارتش و هم برادران سپاه از این تصمیم سومی که گرفته شده بود ناراحت بودند اما پس از آنکه با این فرماندهان صحبت کردیم آنها قانع شدند.
آشکار شدن چهره واقعی منافقین
منافقین با شهادت صیاد شیرازی آسیب بسیار جدی در سطح بینالمللی دیدند و چهره بینالمللی فریبکارانهای که برای خود درست کرده بودند بعد از شهادت صیاد شیرازی از بین رفت و افکار عمومی جهان علیه آنان برخاستند.